یک مقام دادگستری استان تهران به یکی از خبرگزاری های داخلی ایران گفته است که سه تن از متهمان حوادث پس از انتخابات ایران به اعدام محکوم شده اند.
شهروند ۱۲۵۱ پنجشنبه ۱۵ اکتبر ۲۰۰۹
یک مقام دادگستری استان تهران به یکی از خبرگزاری های داخلی ایران گفته است که سه تن از متهمان حوادث پس از انتخابات ایران به اعدام محکوم شده اند. زاهد بشیری راد، مدیر روابط عمومی دادگستری استان تهران روز شنبه ۱۸ مهر (۱۰ اکتبر) به خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) گفت: "(م.ز) و (الف.پ) به اتهام ارتباط با انجمن پادشاهی ایران و (ن.ع) به اتهام ارتباط با منافقان (سازمان مجاهدین خلق) محکوم به اعدام شده اند".
در روزهای اخیر گزارش هایی از صدور حکم اعدام برای محمدرضا علی زمانی، از متهمان ارتباط با انجمن پادشاهی ایران منتشر شده بود.
در کیفرخواستی که معاون دادستان عمومی و انقلاب تهران روز ۱۷ مرداد در جلسه محاکمه دومین گروه از متهمان حوادث پس از انتخابات ایران قرائت کرد، از محمدرضا علی زمانی، احمد کریمی، حامد روحی نژاد، آرش رحمانی پور و امیررضا عارفی به عنوان متهمان مرتبط با انجمن پادشاهی ایران در پرونده نام برده شده بود که مخفف نام هیچ یک (الف.پ) نیست.
از میان کسانی که در این پرونده به ارتباط با سازمان مجاهدین خلق ایران متهم شده بودند هم نام ناصر عبدالحسینی دیده می شد.
مدیر روابط عمومی دادگستری استان تهران گفته است که احکام صادر شده برای این سه متهم قطعی نیست و قابل تجدیدنظرخواهی است.
پیش تر اعلام شده بود که حکم ۲۰ تن از متهمان حوادث پس از انتخابات ایران صادر شده است.
برادران ناصر عبدالحسینی: سوءاستفاده از برادر بیگناهمان منجر به صدور حکم اعدام شد
هرانا: ناصر عبدالحسینی از بازداشتشدگان حوادث بعد از انتخابات و معترفان در دادگاههای نمایشی است که روز شنبه حکم اعدام در مورد وی توسط روابط عمومی دادگستری استان تهران اعلام شد.
ناصر عبدالحسینی جوانی است ۲۲ ساله که به گفتهی خانوادهی خود هیچ سابقه و فعالیت سیاسی نداشته است. وی از یک خانوادهی جنوب شهری تهران است که شغل آزاد دارد؛ دربارهی حکم اعدام وی و چگونگی این اعدام، خبرگزاری هرانا با دو برادر وی به نامهای مجتبی و نادر عبدالحسینی گفتوگو کرده است.
مجتبی میگوید:«به برادر من گفته بودند که بیا و در اعترافهای تلویزیونی شرکت کن تا حکمات را کمتر کنیم. به او گفته بودند اگر قرار است حکم حبس داشته باشی، با این اعترافهای تلویزیونی خیلی زودتر از آن افرادی که اعتراف نمیکنند آزاد خواهی شد. به این طریق برادر مرا به تلویزیون کشیدهاند، اما جریان برعکس شده و برای او حکم اعدام صادر کردهاند. از ناصر سوءاستفاده کردهاند، سوء استفاده ای که منجر به بازی کردن با زندگی وی شده است.»
ناصر عبدالحسینی متهم است که در سازمان مجاهدین خلق عضویت داشته است، اما این مساله را هر دو برادر وی رد میکنند.
نادر در مورد نحوه ی دستگیری ناصر می گوید: «زمانیکه برادرم را بازداشت میکردند، هیچگونه سندی در رابطه با جرمی که میگفتند مرتکب شده، به ما نشان ندادند و هیچ مدرکی نداشتند، از منزل ما هیچ مدرکی پیدا نکردند. برادر من حتا دیپلم هم ندارد، نه کامپیوتر دارد و نه حتا یک آدرس ایمیل، پس چهطور میتوانسته به قول اینها اطلاعات را به خارج از کشور بفرستد؟ برادر من یک بچهی جنوب شهری است که نه پدر و مادر و نه هیچیک از افراد فامیلاش سیاسی نبودند. عنوان شده که او در جریان اعتراضهای پس از انتخابات حضور داشته، ولی به هیچعنوان اینگونه نبود، یکی دو هفته قبل از پنج تیرماه که او را دستگیر کردند، او در شهرستان بوشهر بود و مشغول فروش قطعات یدکی ماشین. نیمه شبی که در منزل ما ریختند و او را بازداشت کردند، او تازه از سفر برگشته بود و حتا از خستگی لباسهایش را هم از تناش در نیاورده بود.»
دو برادر ناصر نسبت به دادگاه و امکان دفاع و نحوهی دفاع وکیل تسخیری برادرشان (احمدی) اعتراض دارند و می گویند وکیل تسخیری در دادگاه هیچگونه دفاعی از برادرشان نکرده است.
تا سه هفتهی پیش خانوادهی ناصر عبدالحسینی میتوانستند با او ملاقات کنند، بعد از آن ملاقات فقط برای پدر و مادر وی امکانپذیر شده است. وی هماکنون در بند ۸ زندان اوین منتقل شده است. از خانوادهی عبدالحسینی تنها این دو برادر از حکم اعدام ناصر خبر دارند، آنها هنوز توان اینکه به پدر و مادر و دیگر برادران و خواهرانشان بگویند که چنین اتفاقی افتاده است را ندارند. پدر و مادر آنها فکر میکنند فرزندشان به زودی به خانه بازمیگردد!
نادر عبدالحسینی در پایان به خبرنگار هرانا میگوید: «من از قوه قضاییه، اطلاعات و نهادهای حقوقبشری دعوت میکنم که بیایند و وضع زندگی ما را ببینند و از نزدیک با خانوادهی ما آشنا بشوند. پدر من مدتی را در جبهههای جنگ گذرانده و پنج سال در جماران بوده و الان بازنشسته است و با حقوق بازنشستگی در حال خرجی دادن به خانوادهام است. برادر من یک پسر سادهلوح است که هیچ فعالیت سیاسی تاکنون نداشته است. یکی از اتهامهای برادر من محاربه است و برایاش حکم اعدام صادر شده، مگر برادر من قتل و جنایت انجام داده است که باید اعدام شود؟ مشی او در زندگی هیچگونه آسیبی تاکنون به هیچکس چه به دولت و یا مردم نزده است.»