شهروند ۱۲۴۳
بخش قابل توجهی از ۱۵۰ فیلم مستند- سینمائی مجموعه “ریشه ها” که ظرف ۱۵ سال گذشته به همت احمد نیک آذر ساخته شده، آماده نمایش است روز ۲۹ اگوست امسال، نخستین فیلم که زندگی باقر مومنی نویسنده و محقق ایرانی مقیم پاریس را به تصویر کشیده، در خانه فیلم کلن به نمایش در خواهد آمد. سازنده مجموعه، که به گفته خودش برای تهیه آن بارها شب را در ایستگاه های قطار به صبح رسانده و همه هزینه های این کار بزرگ را بعضا با دسترنج تاکسی رانی و ظرف شوئی در رستوران ها تامین کرده، نمونه کارهایش را در اختیار تلویزیون های بی بی سی و صدای آمریکا قرار داده است. اما این دو شبکه تلویزیونی، در حالی که بخشی از وقت خود را صرف پخش برنامه های تکراری می کنند، تاکنون آمادگی خود را برای پخش فیلم ها اعلام نکرده اند. از فرهنگ سازانی که دیگر در میان ما نیستند، زندگی محمد علی جمالزاده و بزرگ علوی و گروهی دیگر در مجموعه ریشه ها به تصویر کشیده شده است. از میان بزرگانی که مقبولیت عام دارند و خوشبختانه هنوز در قید حیات هستند، سیمین بهبهانی، بهرام بیضائی، رضا براهنی، اسماعیل خوئی، یدالله رویائی و بسیارانی دیگر، در مجموعه ریشه ها حضور زنده دارند.


بی تردید، پخش دست کم گزیده ای از این فیلم ها، در شبکه های تلویزیونی فارسی زبان، می تواند به ثبت بخشی از تاریخ فرهنگی و سیاسی ایران معاصر کمک کند.


با احمد نیک آذر، به مناسبت آغاز پخش فیلم هایش، گفت و گوئی داریم که می خوانید:





آقای نیک آذر، کار تهیه سری فیلم های مستند ریشه ها را کی شروع کردید؟ این کار به پایان رسیده یا هنوز ادامه دارد؟

● کار از سال ۱۹۹۴ با زنده یاد سید محمد علی جمالزاده شروع شد و هنوز هم ادامه دارد. وسعت کار آنقدر زیاد است که شاید لازم باشد در آینده با کمک یک نهاد تکمیل شود. باید توضیح بدهم که این فیلم ها فقط مستند نیستند، بلکه ترکیبی هستند از مستند و بیوگرافی سینمائی.


تا به حال زندگینامه چند نفر را به تصویر کشیده اید؟

● تا به حال با ۱۵۰ شخصیت فرهنگی، هنری، ادبی و سیاسی کار کرده ام. از جمله محمدعلی جمالزاده، بزرگ علوی، بهرام بیضائی، سیمین بهبهانی، رضا براهنی، اسماعیل خوئی، نعمت آزرم، یدالله رویائی و…


آیا زمان فیلم ها استاندارد است؟

● نه. به خاطر نوع و گستره فعالیت شخص، زمان فیلم ها متفاوت است. اما با توجه به این که نمایش فیلم ها در زمانی بیش از یک ساعت دشوار است، من از هر زندگی نامه سینمائی حدود ۴۵دقیقه تا یک ساعت را برای نمایش عمومی مونتاژ کرده ام.


این کار با توجه به پراکندگی فرهنگ سازان و فرهنگ ورزان ایرانی در سراسر دنیا بی تردید مستلزم مسافرت های زیاد و پرداخت هزینه ای سنگین بوده است. آیا برای تامین این هزینه ها از جائی کمک گرفتید؟

● من زمانی که مجبور به ترک ایران شدم، هرگز فکر نمی کردم که مدت تبعیدم ۲۵ سال طول بکشد. همیشه فکر می کردم به زودی به ایران بر می گردم. در ایران تشکیلات سینمائی داشتم و به طور مستقل فیلم های سینمائی تهیه می کردم. با طولانی شدن دوران اقامتم در اینجا پی بردم که باید کارم را ادامه بدهم. به این دلیل کوشیدم حداقل امکانات ممکن را برای کارم فراهم کنم. در ابتدا یک آتلیه عکاسی تهیه کردم. در این آتلیه توانستم یک سری از امکانات فنی روز را برای فیلمبرداری تهیه کنم. بعدها مجبور شدم آتلیه ام را ببندم و برای تامین معاش کارهای مختلفی بکنم. از رانندگی تاکسی گرفته تا ظرفشوئی در رستوران ها، هر کاری را که توانستم کردم. اما هدفم در کنار تامین معاش، جور کردن هزینه های تهیه ریشه ها هم بود. در جریان سفرها، اغلب دوستانی که قرار بود زندگی نامه شان را تهیه کنم، محبت بسیار می کردند و به من امکان می دادند که در خانه آن ها اقامت کنم تا هزینه هتل نداشته باشم. اما مواردی هم پیش آمد که چون خودم راضی به زحمت نبودم، شب ها را در ایستگاه های قطار به صبح رساندم، تا با آغاز روز بتوانم به سراغ کار بروم.


خیلی از فیلم ها زمانی تهیه شدند که فن آوری دیجیتال هنوز وجود نداشت. همه آن ها را بعدا دیجیتال کردید؟

● بله. با استفاده از امکانات مکین تاش همه را دیجیتال کرده ام.


پس برای پخش تلویزیونی مناسب هستند. تا به حال با بی بی سی و صدای آمریکا برای پخش آن ها تماسی داشته اید؟ پخش این فیلم ها از شبکه های تلویزیونی می تواند با استقبال مردمی روبرو شود که مایلند بدانند فرهنگ سازان آن ها در چه شرایطی و چگونه زندگی می کنند و چگونه می اندیشند.

● همانطور که گفتم، زمان پخش فیلم ها را هم در حد ۴۵ دقیقه تا یک ساعت تنظیم کرده ام. درباره تلویزیون صدای آمریکا من با یک دوست صمیمی خودم که در آنجا مشغول کار است تماس گرفتم. شرح جزئیات ریشه ها در وب سایت من هست. دوستان توانستند نمونه کارها را هم از این طریق ببینند. اما به طور غیر مستقیم به من گفته شد که امکان پخش این کارها در صدای آمریکا نیست. شاید دلیل موضع سیاسی برخی از شخصیت هائی باشد که من به سراغشان رفته ام. البته من افراد را انتخاب نکرده ام، بلکه هرجا امکانی داشته ام، از آن استفاده کرده ام. با این همه، فکر می کنم با توجه به سیاست های صدای آمریکا، آن ها با بسیاری از شخصیت ها مشکل دارند. با بی بی سی هم مرتب تماس داشته ام. ولی مثل این که کار باب میل آن ها هم نیست.


این نظرشاید در مورد برخی چهره ها درست باشد. اما من فکر نمی کنم همه ۱۵۰ چهره ای که شما تاکنون زندگی نامه آن ها را تهیه کرده اید، خارج از گزینش تلویزیون ها باشند. فکر نمی کنید دلیل دیگری برای امتناع می تواند وجود داشته باشد؟ خیلی از آن ها، صرفنظر از گرایش ها و اعتقاداتشان، مقبولیت عام دارند. مثلا جمالزاده، یا سیمین بهبهانی یا بهرام بیضائی.

● من، به این موضوع هم فکر کرده ام. اما فکر می کنم شاید با سازنده فیلم ها مسئله داشته باشند.


آن طورکه قبلا به من گفتید، قرار است روز ۲۹ اگوست امسال زندگی نامه باقر مومنی را در خانه فیلم شهر کلن نشان بدهند و بعد از آن هم هر ماه یک فیلم در همین مرکز نمایش داده شود. به این ترتیب، نزدیک به ۱۳ سال طول می کشد تا همه فیلم ها اکران شوند. آیا برای کوتاه کردن فاصله نمایش فیلم ها فکری کرده اید؟

● می دانید که فیلم هاوس کلن بعد از سینما تک، یکی از مهمترین مراکز نمایش فیلم این شهر است و سالن ها و امکانات خوبی دارد. من عضو این مرکز هستم. به این دلیل توانستم برای در اختیار گرفتن سالن تخفیف های خوبی بگیرم. مدیریت فیلم هاوس مایل بود فیلم ها زیرنویس آلمانی داشته باشند. اما من توانائی پرداخت حق ترجمه را ندارم. شرح مختصری از کار به زبان آلمانی در اختیار تماشاگران قرار خواهد گرفت و من می کوشم شخصیتی را هم که فیلم درباره زندگی او ساخته شده است برای شب نمایش دعوت کنم. در صورت امکان خواهم کوشید هر هفته یک فیلم در خانه فیلم کلن نمایش بدهیم. اما در حال حاضر شرایط زندگی و کار من امکان این کار را نمی دهد.


آخرین پرسش من، بیشتر جنبه خصوصی پیدا می کند. شما، دارای پنج فرزند هستید که متاسفانه یکی از آن ها هم به بیماری سختی مبتلا است و نیازمند مراقبت های ویژه است. با توجه به این موضوع، چه عاملی باعث شد که کنار تلاش برای تامین معاش خانواده بتوانید ظرف ۱۵ سال به تهیه ریشه ها ادامه بدهید؟

● آدم های فعال، اغلب از همسرانشان تشکر می کنند و می گویند که اگر بردباری آن ها نبود، موفق به تحقق آرزوهاشان نمی شدند. من اما برای بیان نقش همسرم واقعا نمی توانم واژه مناسبی پیدا کنم. بارها اتفاق افتاد که به شدت خسته شدم و از نظر روحی به جائی رسیدم که می خواستم کار را رها کنم. اما در این شرایط همسرم تنها مشوق من بود. در تمام سال هائی که فیلم ها را تهیه می کردم، بچه های ما کوچک بودند و بسیار بیشتر از امروز نیازمند مراقبت. همسر من (ناهید) نه تنها از بچه ها و زندگی مراقبت می کرد، بلکه همه مشکلات مربوط به کار مرا تحمل کرد. من در همه این سال ها، به خاطر کارم بیش از نیمی از وقتم را در سفر گذراندم. وقتی هم که از سفر بر می گشتم، باید وقت زیادی را صرف کارهای فنی مربوط به فیلم ها می کردم. اگر اجازه بدهید، می خواهم همینجا از اسد سیف هم تشکر کنم. زمانی که من می خواستم کارم را شروع کنم، به لحاظ مالی در شرایطی نبودم که ابزارهای فنی گرانفیمت را بخرم. او، لطف کرد و ضامن من شد و به این ترتیب دسترسی مرا به امکانات فنی ممکن کرد.