۱۱۴۹ شهروند
Patrick J. Buchanan
Information Clearing House

پاتریک بوکنن از مشاوران ارشد روسای جمهوری آمریکا، نیکسون، فورد و ریگان بود. او درسالهای ۱۹۹۲ و ۱۹۹۶ سعی کرد که از طرف حزب جمهوری خواه آمریکا به نامزدی ریاست جمهوری دست یابد. در حال حاضر از بنیانگذاران و اعضای هیئت تحریریه مجله ی The American Conservative است. تصور می کنم خواندن نظرات فردی وفادار به جمهوری خواهان آمریکا درباره سیاست های این کشور خالی از لطف نباشد.

الف. پ.


“رفتار خصمانه ی پوتین” عنوان سرمقاله ی اصلی واشنگتن تایمز به تاریخ ۱۸ اکتبر است و در بخش آغازین آن آمده که: “دعوت ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه از محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور ایران به مسکو جدیدترین علامتی است که نشان می دهد بعد از ۱۶ سال از فروپاشی شوروی کمونیست، مسکو دوباره به سوی جنگ سرد کشیده می شود. گویاست که وسوسه ی قدیمی روسها ـ در جنگیدن با امپریالیسم آمریکا ـ رقیق نشده است….

“به نظر می آید که عملا در هر حرکتی آقای پوتین و هیئت رهبری روسیه به بهترین نحو ممکن و به طرق مختلف آمریکا را نادیده می گیرند، مانع ادامه حرکت آن می شوند و منافع آمریکا را در سیاستهای خارجی اش تضعیف می کنند.”

تایمز به بی اعتنایی پوتین نسبت به رابرت گیتس و کاندولیزا رایس اشاره می کند و می نویسد که پوتین آنها را قبل از برگزاری نشست، به مدت چهل دقیقه منتظر گذاشت. سپس رسانه ها به اختصار، بخشی از گفتار پوتین را پخش کردند که مربوط به سرزنش معاهده ی منع مسابقه تسلیحاتی بین ریگان و گورباچف بود. قابل ذکر است که به دنبال این معاهده همه موشک های شوروی و آمریکا از اروپا جمع شدند. براساس این معاهده شوروی را با تهدید وادار کردند از نیروهای هم پیمان اروپا خارج شود و تانکها و سربازان خود را از مرزهای اروپای شرقی دور کند.

اعلام جرم تایمز بر ضد شوروی ادامه دارد؛ روسیه طرح تحریم جدید علیه ایران را مسدود کرد. به کشور سوریه سلاح فروخت و این اسلحه ها به دست حزب الله و حماس افتاد. روسیه و ایران به سبک اوپک بر سر گاز طبیعی خود گفتگو کردند. تایمز می نویسد همه ی اینها یادآور “رفتارهای دوران اتحاد شوروی” است.

اما در این میان چیزی که مورد پیگیری قرار نگرفته است، انگیزه ی بروز این رفتارها است. چرا پوتین به دشمن بدل شد؟ چرا پوتین به ترمیم روابط با چین، ایران و سوریه می پردازد؟ چرا روسیه به مرز فضا ـ هوای آمریکا بمب افکن های حامل موشک می فرستد؟ چرا روسیه باری دیگر در مقابل آمریکا ایستاد؟ گفتنی است که درصد محبوبیت پوتین نسبت به بوش اکنون به سه برابر رسیده است. راستی چه کسی جنگ سرد را دوباره شروع کرد؟

برای پاسخ به این سئوال به ۱۶ سال قبل باز می گردیم. در سال ۱۹۹۱ و ۱۹۹۲ چه اتفاقی افتاد؟

خب، شوروی اجازه داد که دیوار برلین فرو بریزد و دولت های اقمارش از حوزه ی قدرت او خارج شوند. شوروی موافقت کرد که ارتش سرخ را به داخل مرزهای خود بکشد، و با تقسیم اتحاد شوروی به پانزده کشور موافقت نمود. حزب کمونیست با تقسیم قدرت موافقت کرد و اجازه داد که با رای گیری از قدرت خارج شود. روسیه آزادی و کاپیتالیسم نمونه ی آمریکایی را با آغوش باز پذیرفت و آمریکایی ها را دعوت کرد تا این را به آنها ثابت کند.

روسیه از حق وتوی خود در شورای امنیت استفاده نکرد و به منظور بیرون راندن صدام حسین از کویت، کشور متحد آمریکا این جنگ را مسدود نکرد. همچنین بعد از اتفاق ۱۱ سپتامبر پوتین به ارتش آمریکا اجازه داد تا پایگاههای نظامی خود را در جمهوری های سابق اتحاد شوروی مستقر کند.


پاداش مسکو در ازای سیاستهای هوادارانه روسیه نسبت به آمریکا چه بود؟

آمریکا نیروهای ناتو را به اروپای شرقی و سپس به جمهوری های اتحاد شوروی سابق گسیل داشت. در حال حاضر شش دولت عضو پیمان ورشو و همین طور سه کشور از جمهوری های اتحاد شوروی سابق از متحدین ناتو هستند. توسعه طلبان ناتو هنوز درصدند که اوکراین، که برای قرنها به روسیه پیوسته بود و گرجستان، محل تولد استالین را هم به عضویت ناتو درآورند.

در سال ۱۹۹۹ آمریکا صربستان را که برای مدتی طولانی چشم به حمایت روسیه ی مادر داشته، برای ۷۴ روز بمباران کرد، صرفا به این دلیل که تنها جرم صربها جنگیدن برای حفظ ایالت کوزوو بود، درست به همان شیوه ای که آبراهام لینکلن برای جنوب آمریکا جنگید. اینک آمریکا به منظور مخالفت با مسکو از تفکیک کوزوو از صربستان و تشکیل یک حکومت اسلامی جدید در بالکان حمایت می کند.

در حالی که مسکو پایگاههای نظامی خود را از کوبا و همه کشورهای جهان سوم خارج کرد، آمریکا برآن شد که پایگاههای نظامی دائمی در آسیای مرکزی، منظور در حیاط خلوت روسیه تاسیس کند.

ما پیمان منع تولید موشک های بالستیک را که بین برژنف و نیکسون بسته شد، فسخ کردیم و اعلام کردیم که در لهستان و جمهوری چک سیستم دفاع موشکی تاسیس می کنیم.

به علاوه، در زمان ریاست جمهوری کلینتون و بوش، آمریکا سرمایه ای را به تاسیس یک خط لوله نفتی در دریای خزر اختصاص داد تا از طریق این خط بتواند نفت دریای خزر را از آذربایجان و گرجستان به دریای سیاه و ترکیه بکشد و دست روسیه را از هر عملی کوتاه سازد.

با پایان گرفتن جنگ سرد کا گ ب از میان برداشته شد و سازمان کمونیست بین الملل ناپدید گشت، اما سازمان اهدای ملی برای دموکراسی، خانه ی آزادی و دیگر موسسات جنگ سرد که هزینه های خود را از دهها میلیون دلار پول مالیات کشور آمریکا به دست می آوردند، برنامه ی سرنگونی رژیم های حامی روسیه را در کشورهای صربستان، اوکراین و گرجستان طراحی کردند و از طرف دیگر، برای از کاراندازی رژیم بلوروس کوشیدند.

در پایان جنگ سرد، ایالت متحده آمریکا به بزرگترین فرصت تاریخی خود دست یافت: پذیرفتن روسیه (بزرگترین کشور روی زمین) به عنوان شریک، دوست و متحد. منافع دوجانبه ما به طور کامل درهم آمیخته بود. با دفن شدن ایدئولوژِی کمونیسم در روسیه دیگر اختلاف ایدئولوژیکی، منطقه ای، تاریخی یا اقتصادی بین ما نبود.

ما این فرصت را نابود کردیم.

ناتو را تا ایوان جلویی روسیه پیش بردیم، منافع و نگرانی های بجای این کشور را نادیده گرفتیم و با خودخواهی ِ ناگزیر دولت با او به عنوان قدرتی شکست خورده رفتار کردیم، درست مثل رفتار فرانسه با وایمار آلمان بعد از پیمان ورسای.

چه کسی جنگ سرد را دوباره آغاز کرد؟ بوش و برتری طلبان وراجی که او با خود به قدرت آورد. روشن است که امپراتورهای بزرگ با مغزهای کوچک فاسد می شوند.