در پنجم ماه جولای، ۱۳ کشور و در راس آن ها آمریکا تصمیم گرفتند تا دیپلمات های سوریه را از کشور خود اخراج کنند. ترکیه در ظرف ۲۴ ساعت به تصمیم فوق پیوست. ظاهرا قتل عام دهکده El Hule که به شبه نظامیان حکومت سوریه نسبت داده شد، بهانه عکس العمل غیرمتعارف طرح ریزی شده قبلی کشورهای غربی و متحدین آن ها بود.
“احمد داود اوغلو” وزیر خارجه ترکیه در ۳۱ ماه مه در مصاحبه ای که توسط خبرگزاری آناتولی پخش شد گفته بود: “در صورت بروز هرج و مرج در سوریه، ترکیه بی تفاوت نخواهد ماند”.
بعد از سرنگونی هواپیمای ترکیه بر فراز بندرلاذقیه، رسانه های وابسته به حکومت در ترکیه به ابعاد و سناریوهای مختلف مداخله ترکیه در سوریه سرعت و حدت بیشتری بخشیدند، ولی نیروهای مسلح ترکیه به غیر از مانورهای نمایشی به نظر نمی رسد دست به یک مداخله واقعی در سوریه بزند، زیرا اساسا ارتش ترکیه تا به امروز مخالف مداخله در سوریه بوده است.
رسانه های مخالف حکومت که شدیدا تحت فشار حکومت اردوغان هستند و هر روز به بهانه های مختلف ضربه ای بر پیکر آنها وارد می شود معتقدند که: اردوغان برای ماندن در حکومت می تواند به قمار مداخله در سوریه دست بزند، زیرا شانس اعتراض به آمریکا را ندارد. اوضاع به یک دو راهی بحرانی رسیده است، اگر آمریکا نتواند به دست اردوغان – گول حکومت سوریه را سرنگون کند، حکومت خود اردوغان- گول ساقط خواهد شد، جنگ با سوریه جنگ اردوغان- گول است نه ملت ترکیه، به علاوه این جنگی است علیه خود ترکیه.
قتل عام هائی نظیر El Hule که با برنامه ریزی های سیا و متحدین منطقه ای آن علیه سوریه سازمان دهی می شوند و احتمالا در آینده نیز تکرار خواهند شد فقط یک هدف را دنبال می کنند: اقناع افکار عمومی غرب و توجیه لزوم مداخله نظامی ناتو در سوریه. همچنان که، سرنگونی هواپیمای ترکیه، برای اقناع افکار عمومی ترکیه و ساکت کردن صدای مخالفت با مداخله ترکیه در سوریه مورد استفاده قرار گرفته است. (۱)
ابعاد مداخله ترکیه در سوریه
روزنامه Yeni Mesaj ترکیه با تکیه به گزارش Justin Vela خبرنگار روزنامه Independent در استامبول، که بویژه در اخبار خاورمیانه تخصص دارد می نویسد:
“قطر و عربستان سعودی از طریق ترکیه به “ارتش آزاد سوریه” اسلحه و مهمات می رسانند، در میان این سلاح ها موشک های ضد تانک نیز وجود دارد. او می افزاید، حکومت ترکیه در پناه دادن، تعلیم و تسلیح مخالفان بشار اسد پایگاه اصلی است. پول آن را شیخ های عرب و در راس آنها عربستان سعودی و قطر می دهند. آنچه که قابل دقت است، این است که این کمک ها تنها به گروه هائی که نزدیک به اخوان المسلمین هستند داده می شود. وزارت خارجه ترکیه همه این ادعاها را رد می کند، در حالی که “جاستین ولا” اطلاعات خود را از دیپلمات های غربی مقیم آنکارا کسب کرده است. او می گوید سازمان اطلاعات ترکیه MIT نقش واسطه را در این میان بازی می کند که تحت کنترل و امر حکومت ترکیه است”.
باید این واقعیت را در نظر داشت که ماه ها قبل از شروع اعتراضات در سوریه علیه حکومت بشار اسد، ترکیه در منطقه مرزی سوریه و ترکیه (هاتای) اقدام به ایجاد شهرک های موقتی برای پناه دادن پناهندگان آینده سوریه کرده بود! به زبان دیگر، حکومت اردوغان یکی از تحریک کنندگان اصلی هرج و مرج در سوریه بوده است و بسیاری از گروه های تروریستی از ترکیه به عنوان پایگاه و پشت جبهه علیه سوریه استفاده کرده و می کنند. در این میان سازمان القاعده نیز به حساب آمریکا در سوریه کار می کند.
“بولنت اسین اوغلو” Bülent Esinoğlu تحلیل گر مسائل بین المللی “حزب کارگر” – IP در مقاله “ایران و روسیه در نوبت اند” (۲۷.۶.۲۰۱۲) می نویسد:
“این مسئله از کجا شروع شد؟ این مسئله با اعلام: “یکی از همصدرهای پروژه خاورمیانه بزرگ هستیم، به ما این وظیفه داده شد و ما این وظیفه را انجام می دهیم” توسط رجب طیب اردوغان به افکار عمومی ترکیه آغاز شد. با هیلاری کلینتون در استامبول با “دوستان سوریه” گردهمائی تشکیل دادید، مخالفان اسد را دور هم جمع کردید و برای رفع اختلاف آنها به هر کاری دست زدید. از طریق “سیا” به مخالفان اسد کمک کردید و نهایتا هواپیماهای اکتشافی به حریم فضائی سوریه فرستادید، و یا به شما گفتند که این کار را انجام دهید و شما هم قبول کردید.
کار روابط ترکیه و سوریه به جائی رسیده است که حتی رسانه های جیره خوار و طرفدار حکومت نیز تحلیل هائی را منتشر می کنند که مضمون آنها این است که: “آیا ما را فریب می دهند”؟ بعد از سقوط هواپیمای ترکیه این تحلیل ها زیاد شده اند، زیرا به غیر از مشتی طرفدار دوآتشه آمریکا در درون حزب AKP کسی از این اقدامات دفاع نمی کند. شما می توانید از طریق رسانه های وابسته ملت ترکیه را موقتا فریب دهید، ولی چگونه خواهید توانست ایران و روسیه را نیز فریب دهید؟
مسئله سوریه دیگر از چارچوب مسئله ترکیه – سوریه خارج شده و به مسئله ترکیه – روسیه تبدیل شده است. و به نام منافع آمریکا نه تنها با ایران با روسیه نیز ممکن است رو در رو قرار گیرید”.
“گوربوز اورن” Gürbüz Evren تحلیل گر سیاسی در “سرویس بیداری” Uyandırma Servisi در رابطه با سقوط هواپیمای ترک در آسمان سوریه و ابعاد دخالت ترکیه در سوریه می نویسد:
“وقتی هواپیمای ترکیه توسط سوریه سرنگون شد محافل معلوم الحال فریاد برآوردند که: “به حساب شان خواهیم رسید”، “اعدام شان می کنیم”، “سوریه را بمباران کنیم”، “به سوریه حمله کنیم” … از این رو برایم محقق شد که آنها چیزی را پنهان می کنند.
قبل از همه باید دانست هواپیمای سرنگون شده یک هواپیمای اکتشافی، یعنی هواپیمای غیرمسلح بود. دکتر “محمدعلی نبی اوغلو” نماینده حزب جمهوری خواه خلق CHP از منطقه “هاتای” (مرز سوریه)، وقتی واقعیت ها را در مجلس مطرح کرد، هیچ مخالفتی با او نشد ولی در مقابل سکوت مطلق برگزارشات او در مجلس حاکم بود!
واقعیت چه بود: هواپیمای اکتشافی ترکیه در کمتر از یک مایل فاصله بر فراز بندر لاذقیه سوریه سرنگون شد. در بندر لاذقیه ۳ کشتی جنگی روسی لنگر انداخته بودند، یکی از این کشتی ها کشتی جنگی “آدمیرال چاباچنکو” بود که از لحاظ سیستم رادار و سیستم دفاع هوائی در دنیا بی نظیر است. صدها روزنامه نگار، آکادمیسین، دیپلمات، متخصص نظامی و غیر نظامی … رسانه های ترکیه را قرق کردند، ولی هیچکدام از آنها از این واقعیت کلمه ای به زبان نیاورند!
“کان هالیننان” Conn Hallinan مفسر سیاسی آمریکائی در این رابطه می نویسد:
“ناتو یک مرکز کنترل و فرماندهی در بندر اسکندرون ترکیه برپا کرده است که نزدیک مرز سوریه است. این مرکز محل سازماندهی و تعلیم “ارتش آزاد سوریه ” است، که مطمئنا دارای سیستم پیچیده الکترونیک است که می تواند در سیستم رادار و فرستنده های الکترونیک سوریه نفوذ کند. اگر ناتو نهایتا تصمیم به مداخله مستقیم در سوریه بگیرد، متحدین آنها به این نقشه های الکترونیک احتیاج خواهند داشت. ناتو به آسانی سیستم ضد هوائی لیبی را از کار انداخت ولی سیستم ضد هوائی سوریه به مراتب پیچیده تر و خطرناک ترند.
اگر سوریه در حالت آماده باش است که در این اوضاع، محتمل و غیر قابل سرزنش است و آمریکا و اروپا و ناتو آشکارا مصمم به سرنگونی رژیم اسد هستند و آن را رسما اعلام می کنند، و ترکیه فعالانه “ارتش آزاد سوریه” را سازماندهی و آنها را برای عملیات به درون سوریه می فرستد و به قطر و عربستان سعودی کمک می کند تا مخالفان اسد را از لحاظ مالی و تسلیحات تامین کند، در این وضعیت فرستادن هواپیمای ترک به حریم فضائی سوریه و یا حتی نزدیک مرز سوریه با ماموریت اکتشافی سیستم رادار سوریه به شکل فوق العاده ای تحریک کننده و یا حماقت مطلق و درعین حال غیرقابل توجیه است. (۳)
سیاست مشت آهنین بشار اسد در مقابله با مخالفان خود نقش اصلی را در آغاز قیام ها در سوریه سبب شد. ولی سیاست اشتباه “تغییر رژیم” به وسیله اروپا و ناتو وضعیت را تبدیل به جنگ تا نابودی کرد. رژیم اسد هرچند هم در داخل مردم پسند نباشد ولی در سطح جهان دارای پشتیبانان قدرتمندی است، و پشتیبانی رژیم در داخل نیز تنها محدود به علوی ها و مسیحیان … نیست، ولی مخالفان اسد نیز دارای افکار دموکراتیک نیستند. نقش عربستان سعودی و قطر در تامین اسلحه و پول به مخالفان بیانگر این واقعیت است. سلفی های عمیقا مرتجع نقش اساسی را در مخالفت با اسد دارند و این دقیقا همان چیزی است که مجاهدین افغان به طالبان و القاعده تحول یافتند.
تقاضای تغییر رژیم به وسیله آمریکا، اروپا و ناتو، تلاش های سازمان ملل را برای یک راه حل دیپلماتیک از بین برد، زیرا اگر هدف نهائی سرنگونی رژیم اسد باشد، مخالفان اسد احترامی به آتش بس نخواهند گذارد، زیرا همه آنهائی که از مخالفان اسد دفاع می کنند سرنگونی و تغییر رژیم را می خواهند.
در چارچوب شرایط فوق بود که هواپیمای ترکیه وارد حریم فضائی سوریه شد. دقیقا آنچه را که آنکارا می دانست سوریه انجام خواهد داد. از طرف دیگر شاید دقیقا می دانست سوریه چه خواهد کرد”. (۴)
“دوغو پرینچک” Doğu Perınçek رهبر زندانی حزب کارگر – IP که ۵ سال است بدون هیچ دلیل و مدرک حقوقی در زندان بسر می برد در ارتباط با مسائل فوق در تحلیل های خود در روزنامه “آیدینلیک” می نویسد:
“حادثه کاملا روشن است، سوریه و روسیه، هم به توسعه طلبی و جنگ صلیبی آمریکا و هم به همصدر پروژه منطقه ای شان اردوغان عزم جزم خود را نشان دادند. این جریان نشان داد که روسیه در برابر این پروژه خواهد ایستاد و از این رو حکومت اردوغان در سوریه به مانع بزرگی برخورد کرده است.
ترکیه برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی خود به دوستی سوریه، عراق و ایران محتاج است. از آنهائی که مدعی اند ملیت چی، آتاتورک چی، انقلابی، سوسیالیست و میهن پرستند، باید پرسید، دشمن ترکیه کیست؟
آنهائی که در مقابل چشمان جهانیان با سوریه دشمنی می کنند و کارگزاری قراردادی قاتل بزرگ جهان را قبول کرده اند همه کارهای شان در ۱۰ سال اخیر همین بوده است. به علاوه دشمنی آنها به سوریه، عراق و ایران محدود نمی شود. آنها انقلاب کمالیستی و دولت ملی ترکیه را تسویه و ترکیه را درچارچوب پروژه خاورمیانه بزرگ عملا تجزیه کرده اند. نیروهای مسلح ترکیه در چارچوب آن پروژه در “قفس” حبس شده است و در ترکیه یک دیکتاتوری وابسته به آمریکا و مرتجع برپا شده است. (۵)
“بشار اسد دیکتاتور است، جنگ مذهبی راه انداخته، مردم خود را سرکوب می کند”…! ماشین جنگ روانی امپریالیستی مصطفی کمال پاشا را نیز با همین ادبیات متهم می کرد، زیرا او به جنگ استقلال دست زده بود. آن روز هم امپریالیست ها با کرایه کردن “آزناوور” ها و با طلا های انگلیسی او را علیه جنگ استقلال ترکیه به کار بردند. همان آزناوورها امروز با ده ها میلیارد دلار بر علیه سوریه کرایه شده اند. (۶)
اولین شرط اساسی میهن پرستی تثبیت درست بلائی است که بر سر ترکیه نشسته است. این بلا حکومت مافیا- طریقتی است که حکومت ملی و انقلاب آتاتورک را تسویه کرده است! این بلا در عین حال دشمن سوریه نیز هست. این بلا در خدمت جنگ صلیبی است که دشمن مسلمانان جهان است. “ملیت چیلیک” (ملی گرائی) دروغی سرهم بندی شده برای پرده پوشی حقایق نیست! مسلمانی، خیانت خدمت به جنگ صلیبی نیست.
آنهائی که ترکیه را تجزیه می کنند بر صندلی حکومت تکیه زده اند. ملتی که نتواند بلای بالای سرش را تشخیص دهد، مانند ملت های آلمان، ژاپن، ایتالیا در جنگ جهانی دوم سختی های زیادی خواهد کشید. بعد از تلف شدن میلیون ها انسان و تجاوز به ناموس میهن پشیمانی دیگر سودی نخواهد داشت.
رهبران “حزب جمهوری خواه خلق” – CHP، و “حزب حرکت ملی” – MHP، با حکومت AKP در جبهه سوریه متحد شده اند و این جبهه، جبهه آمریکاست. این جبهه نه تنها علیه سوریه، که برعلیه همه خلق های خاورمیانه است. این دو حزب هر زمان حکومت AKP در مسئله ای گیر می کند به کمک او می شتابند، ملی گرائی آنها، ملی گرائی آمریکائی است. امروز کسانی که در موضع و جبهه ضد سوریه باشند نمی توانند ملی گرای ترک و یا میهن پرست ترک باشند، زیرا نهایتا نقطه ای که بدان می رسند تجزیه ترکیه خواهد بود. (۷)
این دو در مورد لیبی نیز چنین کردند، در حالی که آن زمان مسئله هواپیمای سرنگون شده هم وجود نداشت. جالب است CHP و MHP اردوغان را به طور مرتب به “خیانت به وطن” متهم می کنند، حتی از گفتمان “حزب کارگر” استفاده کرده او را به “همصدری پروژه خاورمیانه بزرگ” نیز متهم می کنند. اگر اردوغان در مورد لیبی، سوریه، تدوین به اصطلاح “قانون اساسی جدید”، نابودی اصل جمهوریت در ترکیه خیانت نمی کند پس این خیانت را کجا مرتکب می شود؟ اردوغان در کجا به وطن خیانت می کند؟ جواب مشخص این سئوالات در کجاست؟
در ترکیه مسئله اقتدار (حکومت) و مخالفت (اپوزیسیون) درهم تنیده شده است و ترکیه مجبور است هم زمان هم از دست حکومت و هم مخالفت او یک جا رهائی یابد.
“سیاست عثمانی جدید”
سیاست عثمانی جدید (نوعثمانی) یا همصدری پروژه خاورمیانه بزرگ به معنی ایفای نقش کارگزاری سیاست گلوبالیزاسیون آمریکا در منطقه است. ترکیه بعد از درخواست اجلاس ناتو برای بررسی عکس العمل ناتو در مقابل سرنگونی هواپیمای ترکیه از نتیجه اجلاس شوکه شده است، زیرا با واقعیت های حاکم روبرو شده و فهمیده است که نه تنها با سوریه که با جبهه ای که در مقابل آمریکا صف بندی کرده است رو در رو شده است. اجلاس ناتو اردوغان را به “اعتدال” دعوت کرده است.
با سرنگونی هواپیمای اکتشافی ترکیه یک صف بندی جهانی در سوریه پدید آمده است:
۱- آمریکا، ترکیه، عربستان، قطر و شیوخ خلیج. اما هیچکدام از آنها عناصر اصلی این جبهه نیستند، زیرا آنها فقط “وظایف” ی را که آمریکا به عهده آنها می گذارد اجراء می کنند.
۲- روسیه، چین، ایران و کشورهای BRICS (برزیل، روسیه، هند، چین، آفریقای جنوبی)
۳- اروپا موضع میانی دارد. آلمان مدت هاست که اعلام کرده به خاطر منافع آمریکا نمی خواهد با روسیه و چین رو در رو شود. فرانسه بعد از سارکوزی نیز همین سیاست را اتخاذ کرده است. اروپا یعنی آلمان و فرانسه.
آمریکا بعد از شکست افغانستان و عراق و آبروریزی در لیبی نمی تواند در سوریه به یک جنگ همه جانبه و مستقیم دست بزند، زیرا اقتصاد آمریکا بر لبه تیغ است. اروپا قادر به تحمل یک جنگ جدید نیست، زیرا دنیای سرمایه داری را با شدت بیشتر از ۲۰۰۸ دچار بحران و زمین لرزه خواهد کرد. درست به همین دلیل است که آنها به اردوغان پیش گرفتن سیاست “اعتدال” را توصیه کردند. این است واقعیت دنیائی که اردوغان قادر به دیدن آن نشد، و یا او این واقعیت را لمس می کند ولی چاره ای ندارد، زیرا موجودیت خود را به “متفق بزرگ” خود آمریکا مدیون است و خود را آلت دست او کرده است.
این فقط سیاست خارجی اردوغان نیست که در بن بست است، در سیاست داخلی هم، وضع به همین صورت است، زیرا او برای حاکمیت بر ارگان ها و نهادهای دولتی در حال جنگ مرگ و زندگی با فتح الله گولن و متفقین اوست. این حکومت تماما به “پول داغ” Hot Money متکی است و چرخ های اقتصاد ترکیه با تکیه به این پول می چرخد. جنگ با سوریه برای اقتصاد ترکیه یک فلاکت بزرگ خواهد بود و این را بهتر از همه AKP می داند.
AKP به یک دوراهی رسیده است و برای رهائی از بن بست سیاست خارجی به یک ماجراجوئی بزرگ می تواند دست بزند. جنگ با سوریه به مقابله برخاستن علیه مخالفان آمریکاست و در صورت شکست در فلاکت ناشی از آن نیز سهیم خواهد شد.
پانویس ها:
۱- منظور از رسانه های مخالف حکومت عمدتا رسانه هائی هستند که تعلقی به احزاب مخالف درون مجلس ملی ترکیه ندارند. مقاله فوق با تکیه به دیدگاه های آنها نوشته شده است.
۲- رجب طیب اردوغان ۳۴ بار در فرصت های مختلف به این وظیفه محوله اعتراف کرده است.
۳- حکومت اردوغان با زیرپا گذاشتن کلیه ی معیارهای حقوقی ناظر بر روابط بین دولت ها و به هیچ شمردن هرگونه عرف و نزاکت دیپلماتیک اعلام کرد که در ظرف ۳ ماه حکومت اسد را سرنگون خواهد کرد!
۴- What did Turkey Think Syria would do? Syria and the Phantom,Conn Hollinan. June 27.2012
۵- “در قفس کردن” اصطلاحی است که آمریکائی ها در مورد خنثی کردن ارتش ترکیه به کار می برند. چنان که تاکنون بیش از ۴۰۰ افسر نیروهای مسلح ترکیه که در میان آنها امرای بلند پایه ارتش و نیز فرماندهان نیروهای چهارگانه ارتش نیز وجود دارند (از سال ۲۰۰۷ تحت نام ارگنه کن) به بهانه های مختلف زندانی شده اند. هدف تسویه افسران مخالف آمریکا در درون ارتش و تبدیل ارتش ترکیه به یک ارتش مزدور و تحت امر آمریکاست، تا به دلخواه او در مناطق بحرانی به نفع آمریکا وارد کارزار شود. بعد از سرنگونی هواپیمای ترکیه در سوریه بیش از ۴۰ افسر ارتش ترکیه بازداشت شده اند که در میان آنها ۱۶ خلبان اف ۱۶ وجود دارد.
۶-“آزناوور احمد پاشا” فرمانده “قوای انظباطیه” وحدالدین آخرین سلطان عثمانی بود که با طلاهای انگلیسی بر علیه “قوای ملی” مصطفی کمال که برعلیه اشغالگران انگلیسی، فرانسوی، ایتالیائی و یونانی می جنگید سازماندهی شده بود تا ترکیه را از وجود مخالفان سلطان عثمانی که بعد از شکست در جنگ جهانی اول تسلیم بی قید و شرط فاتحین شده بود پاک کند. بعد از پیروزی جنگ استقلال ترکیه، آزناوور احمد پاشا همراه سلطان عثمانی به انگلستان پناهنده شدند!
۷- مسئله امکان تجزیه ترکیه یکی از مسائل حاد مورد بحث رسانه های مخالف حکومت اردوغان است، زیرا تحت پروژه خاورمیانه بزرگ، آمریکا قصد دارد بخش کردنشین سوریه را جدا و وضعیت حقوقی جدیدی را مانند وضعیت “اقلیم کردستان” عراق به آن بدهد. این بخش دارای امکان دسترسی به دریای آزاد را خواهد داشت (بندر لاذقیه در مدیترانه) و با الحاق موصل ـ کرکوک به اقلیم کردستان عراق این دو بخش قادر به ادامه حیات خواهند بود و سپس تر با پیوستن بخش کردی ترکیه و ایران این پروژه تکمیل خواهد شد، لذا تجزیه سوریه نهایتا تجزیه خود ترکیه خواهد بود، هم چنان که تجزیه عراق مقدمه تجزیه ترکیه نیز هست. تلاش برای ایجاد منطقه حایل در شمال سوریه امکان شکل گیری منطقه پرواز ممنوع مانند مورد شمال عراق را خواهد داشت.
۸- در سال ۲۰۰۶ حجم تجارت خارجی ترکیه با سوریه ۷۹۴ میلیون دلار بود. این رقم در سال ۲۰۱۰ به ۲.۵۰ میلیارد دلار رسید. بعد از آغاز حوادث سوریه و بسته شدن مرزهای آن با ترکیه این رقم به صفر رسیده است. طبق نظر “علی کمال یلدیریم” Ali Kemal Yıldırım مفسر روزنامه “دنیا” Dünya “توقف تجارت با سوریه بین ۶ الی ۷ میلیارد دلار به ترکیه ضرر وارد خواهد کرد”. (۱۷ سپتامبر ۲۰۱۱)
درصد حجم تجارت خارجی ترکیه با اروپا ۵۵% و با مجموعه کشورهای عربی، ایران و روسیه نزدیک به ۴۰% است. سیاست خارجی ترکیه نسبت به سوریه به این ۴۰% ضربه کاری خواهد زد. تاکنون بسیاری از استان های ترکیه که متکی به تجارت با سوریه هستند ضررهای جبران ناپذیری را متحمل شده اند و فریاد اعتراض شان هر روز بلندتر می شود. اگر تنها همسایگان ترکیه را در نظر گیریم (روسیه، اوکرائین، ایران، عراق، سوریه، آذربایجان، ارمنستان و گرجستان) جمعیت آنها بالغ بر ۳۰۰ میلیون نفر می شود، یعنی یک بازار ۳۰۰ میلیونی. و اگر کشورهای نزدیک و آسیای میانه را نیز به آن ها اضافه کنیم یک بازار ۶۰۰ میلیونی را خواهیم داشت. اروپا و آمریکا دچار بحرانی بزرگ هستند، در حالی که کشورهای فوق دچار بحران آن چنانی نبوده و با شتاب بیشتری قادر به ازدیاد تجارت با ترکیه هستند. چنان که حجم تجارت رو به رشد ترکیه با روسیه ۳۰ میلیارد دلار در سال است، ولی حکومت اردوغان و جماعت فتح الله گولن دربند این مسائل نیستند.
ترکیه ۳۰ میلیارد متر مکعب از روسیه گاز طبیعی وارد می کند و این گاز در تولید برق به کار می رود. (۵۰% برق ترکیه از گاز طبیعی به عمل می آید). “لاریجانی” در تاریخ ۱۶.۱۱.۲۰۱۱ از طریق خبرگزاری رسمی ایران گفت: “حمله به سوریه حمله به ایران است”. مسلما حمله به سوریه قطع گاز روسیه و ایران را به دنبال خواهد داشت. چنان که دیده می شود، کارگزاری آمریکا آسان، ولی تحمل نتایج آن کار سختی است!
۱۸جولای ۲۰۱۲
* علی قره جه لو، نویسنده و مترجم مستقل ساکن تورنتو، دارای دکترای علوم سیاسی، در حوزه ی مسائل سیاسی ملیت های ایران بویژه ترک ها و مسائل سیاسی ترکیه و آذربایجان و ارمنستان می نویسد.
معلوم ام نشد که این اقا چی می خواسته بگه. اگر کسی فهمیدش مرا هم آگاه کند. فقط ضد تورک بودن این .جناب مانند نوار قرمزرنگی از اول تا آخر نوشته اش معلوم بود