شهروند ۱۱۷۵-۱ می۲۰۰۸
این نوشته آغازین را مقدمه نینگارید که برای من اصل مطلب است.
این نوشته آغازین را مقدمه نینگارید که برای من اصل مطلب است.
آیا تا به حال دیده اید که مردم در کنار آثار تاریخی عکس یادگاری می گیرند، راستی چرا؟ آیا فقط عکسهای یادگاری با آدم ها معنی پیدا می کنند و خاطره انگیز هستند؟ به نظر من، بعضی از خانه ها، قلعه های تاریخی، درخت ها، کوهها، رودها، گاهی بیشتر از خیلی آدمها دوست داشتنی و عزیز هستند.
در دوران جوانی و کودکی، در اواخر اسفند ماه که از خیابانهای شهرهای مختلف رد می شدم، معمولا فصل درختکاری بود، و در بعضی از خیابانها شهرداری تعدادی درخت می کاشت، اما گاهی می دیدم که این نهال های جوان را که معمولا تا چند سال اول احتیاج به مراقبت دارند، از وسط شکسته اند. معمولا این داستان با شروع فصل درس و مشق بیشتر می شد و بعضی از بچه ها تفریحشان این بود که درختهای مسیر خود را ـ معمولاً کوچکترین و ضعیف ترین آنها را ـ بشکنند. بچه ها نیز چون بزرگ ترها آموزش محیط زیست ندیده بودند.
بزرگتر که شدم هرگاه در مورد درخت و محیط زیست و آلوده نکردن آن در جمعی صحبت می شد، با این عکس العمل روبرو میشدم که “بابا تو دلت خوش است. مردم دارند از بین می روند. جوانها در جبهه هستند و تو صحبت درخت و آلودگی محیط زیست می کنی.”
حالا بعد از گذشت سالها، تقریبا ۸۰ درصد مردم اعتقاد پیدا کرده اند که محیط زیست و برنامه ریزی برای حفظ آن کمتر از محافظت از مرزها نیست. زمانی که هوای یک شهر آلوده باشد، مشکلات روحی، روانی، بیماریهای قلبی و تنفسی، و هزاران مشکل دیگر برای مردم ایجاد می شود که حل آنها با اعزام نیروی نظامی ممکن نیست و سالها زمان، برنامه و بودجه کلان می خواهد.
میخواستم بگویم عکس یادگاری با آثار تاریخی، کوهها، رودها و کلا طبیعت دوست داشتنی و خاطره انگیزست.
نام میبد از کجا آمده؟
از پیرمردی در میبد پرسیدم نام میبد از کجا آمده؟ او گفت از دوره ساسانی. به نظر می رسد که گفته آن پیرمرد میبدی درست بود، زیرا در کتاب های تاریخی نام میبد برگرفته از شاه موبد پسر شاه قباد ساسانی است که این شهر را آباد کرده و بر ساختمانها و قلعه های آن افزوده است.
میبد در ۱۸ کیلومتری اردکان، شهرستان یزد و دارای ۲۱ آبادی است. هوای آن تا حدی گرم و محصولات این شهر غله، حبوبات و پنبه است.
جغرافی دانان قدیم از میبد در متون مختلف نام برده اند از جمله استخری که می گوید “در کوره استخر قرار دارد” و “جایگاه مسجد آدینه داشته”. در کتاب صوره الارض نیز به عنوان یکی از آبادیهای مهم کوره استخر ذکر شده است. آبادانی های اخیر مربوط به دوره آل مظفر است و با انقراض سلسله آل مظفر، میبد صدمات زیادی دیده و قلعه میبد به امر امیر تیمور ویران شد.
در زمان ساسانیان به ساقی و کسی که شراب را سرو می کرده شرابدار یا “می بذ” گفته می شده است. از مشاهیر میبد می توان به امیرحسین قاضی میر معروف به میبدی در سالهای ۹۱۱ هـ. ق اشاره کرد. او حکیم، متکلم، صوفی و شاعر بوده و تخلص شعری او “منطقی” بود. از آثار او جام گیتی نما (چاپ پاریس)، حاشیه بر تحریر اقلیمی خواجه نصیرالدین طوسی، حاشیه بر تحریر اقلیدس خواجه نصیرالدین طوسی و حاشیه بر شرح قاضی زاده رومی در هیئت را می توان نام برد. از دیگر علمای بنام میبد می بایست از رشیدالدین ابوالفضل میبدی صاحب کتاب کشف الاسرار و عده الابرار نام برد.
آثار تاریخی میبد
نارین قلعه یا نارنج قلعه
به اعتقاد بعضی از پژوهشگران تاریخی واژه نارین به معنای قلعه است که درون حصار بزرگتری قرار دارد. درباره این قلعه افسانه های متعددی وجود دارد. مثلا مردم محلی اعتقاد دارند نارین قلعه دژ دالان همان دژ سفید است که در شاهنامه آمده و یا می گویند این قلعه به زمان سلیمان نبی مربوط است. نارین قلعه با ارتفاع حدود ۲۵ متر از زمین های اطراف بر میبد کاملا مسلط است. از بالای آن بعضی از شهرهای اطراف را نیز می توان دید. با توجه به خندق های اطراف و دیواره های عظیم آن می توان گفت که این قلعه در دوره ای ارگ حکومتی نیز بوده است و پس از ارگ بم یکی از بناهای بزرگ خشتی جهان است. قدمت ساختن این بنا را به دوره مادها نسبت می دهند. باستان شناسان آثار معماری و دست ساخته هایی از دوره های ایلامی، هخامنشی، اشکانی و ساسانی را در آن کشف کرده اند.
کاروانسرا
کاروانسرای میبد یکی از زیباترین کاروانسراهای به جا مانده از قدیم است. کاروان های خسته و تشنه این جا را می جستند که هم آب قنات داشت و هم آب انبار و سرپناهی که ایمن بوده از سوز سرمای کویر و از راهزنان آن.
موزه زیلو
یکی دیگر از جاهای دیدنی میبد، موزه زیلوهای تاریخی است.
زیلو که یکی از صنایع تقریبا فراموش شده است، تماما از نخ بافته می شود و زیرانداز خوبی برای مناطق کویری است. زیلوها معمولا به رنگهای آبی و سفید بافته می شده و از نقش های متداول آن میتوان به نقش هشت پر، چشم بلبلی، بالنگ، گچ بر، محرابی، چلیپایی، و نقش سرو اشاره کرد.
فلسفه رنگ آبی زیلو این بوده که مردم میخواستند روی زیراندازی بخوابند که رنگ آسمان داشته باشد گویی که بر آسمانها خفته اند.
اگر به میمند رفته باشید میدانید هوایی که در میمند تنفس می کنیم بوی تاریخ می دهد و عطر سحرانگیز سروهای کوهی کویر.
منابع
۱ـ ایران در صوره الارض (ابن حوقل)
۲ـ دایره المعارف فارصی مصاحب
۳ـ فرهنگ دهخدا
۴ـ پژوهشهای میدانی نگارنده