شماره ۱۱۹۱ ـ ۲۱ آگوست ۲۰۰۸

مقدمات فروش کارخانه مفتول سازی اصفهان به یک شرکت روسی فراهم شده است
این معامله را روس ها به عنوان مقدمه انحصار معادن سنگ آهن سرشار ایران جشن گرفته اند

آیا در جهانی که به سمت دوقطبی شدن می رود، خرس روسی گربه ایرانی را خواهد بلعید؟


یک هیئت سی نفره از نمایندگان شرکت روسی “ماگنیتو گورسک” اوایل ماه اگوست امسال، برای بازدید از کارخانه سازنده مفتول های فولادی اصفهان، روانه این شهر شدند. در ماه اپریل امسال، “ویکتور راشینکوف” رئیس این شرکت اعلام کرده بود که پیشنهاد خرید کارخانه مفتول سازی اصفهان را با مسئولان ایرانی در میان نهاده است.

نشریه اینترنتی “روسلند رو” در گزارشی این سفر را آغاز ورود صاحبان صنایع فولاد روسیه به ایران تلقی کرد و نوشت که ماگنیتو گورسک نخستین شرکت روسی است که وارد بازار ایران می شود، اما به احتمال زیاد، بسیاری از شرکت های روسی فعال در عرصه تولید فولاد و آهن، اقدام این کنسرن را به دقت دنبال می کنند و به دنبال آن، برای بهره برداری از معادن سنگ آهن غنی وارد این کشور خواهند شد.

منابع ایرانی، ورود هیئت روسی را تایید کردند. کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، بویژه کویت، امارات متحده عربی و عربستان، به شکرانه درآمدهای سرشار نفتی سال های اخیر، دارای ذخائر ارزی هنگفتی شده اند. بخش قابل توجهی از این دارائی ها، اکنون در صنایع ساختمانی، راهسازی و شهرسازی به کار افتاده است. در کنار این واقعیت، چین و هند نیز، در نتیجه رشد شتابناک خود، بیش از همیشه به آهن و فولاد نیاز دارند. در نتیجه، تقاضای آهن و فولاد در خاورمیانه و آسیا به شدت بالا رفته و روس ها را متوجه منابع سرشار سنگ آهن ایران کرده است. بیشتر این منابع در استان اصفهان هستند، اما به گفته کارشناسان روسی و ایرانی، تاکنون از این منابع به درستی بهره برداری نشده است و این رشته می بایست بهینه سازی شود.

منابع روسی، خرید کارخانه مفتول سازی اصفهان را، کلید ورود به معادن سنگ آهن عظیم ایران تلقی کردند و نوشتند که روس ها به بهره برداری از این منابع سودآور بسیار علاقمند شده اند. آن ها، با کسب امتیاز معادن ایران، می توانند بازار خاورمیانه، هند و چین را، با سرعتی بیشتر تغذیه کنند و به سودی کلان دست یابند. تنها عربستان سعودی، در آستانه سال جاری میلادی اعلام کرد که قصد دارد با استفاده از درآمد سرشار نفتی خود، هفت شهر و بندر جدید بسازد. مقدمات عقد قرارداد ساخت این شهرها و بندرهای مدرن هم اکنون فراهم شده است.

سود چین و روسیه از تحریم ایران

تحریم های شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه جمهوری اسلامی، در چند سال اخیر، بیش از هرچیز زمینه ساز گسترش نفوذ سیاسی و اقتصادی روسیه و چین در ایران شده است. جمهوری خلق چین، ظرف سه سال اخیر، برای بهره برداری از منابع نفت و گاز ایران، چند قرارداد کلان با جمهوری اسلامی ایران بست. به گفته مقامات وزارت نفت، حجم این قراردادها، تاکنون از مرز ۱۰۰ میلیارد دلار گذشته است. سال گذشته وزارت نفت جمهوری اسلامی اعلام کرد که سقف قراردادها، تا چند سال آینده، می تواند به مرز ۲۰۰ میلیون دلار نیز برسد. در سال گذشته میلادی، میزان دادوستدهای چین با ایران، تقریبا برابر با تمام کشورهای عضو اتحادیه اروپا بود که پیش از این مهمترین شرکای اقتصادی ایران محسوب می شدند.

روسیه نیز، عملا با سیاست کجدار و مریز خود، سرنوشت نیروگاه اتمی بوشهر را یک تنه به دست گرفته و با تکمیل این نیروگاه و ارسال سوخت هسته ای آن، میلیاردها دلار سود برده است. در یک سال گذشته، حتی چند بار اعلام شد که جمهوری اسلامی قصد دارد با کمک روسیه چندین نیروگاه هسته ای دیگر بسازد.

نشریه الکترونیکی روسلند رو در گزارش خود پیرامون ورود روس ها به معادن سنگ آهن ایران نوشت که صنایع فولاد روسیه در این عرصه هیچ واهمه ای از تهدیدها و تحریم های آمریکا ندارند. این در حالی است که شرکت روسی ماگنیتو گورسک همزمان با تلاش برای ورود به ایران، می کوشد با یک میلیارد دلار سرمایه گذاری، کارخانه ای در اوهایوی آمریکا ایجاد کند. این کارخانه قادر خواهد بود سالانه یک میلیون و ۵۰۰ هزار تن ورق آهن برای صنایع خودروسازی تولید کند. مقدمات تاسیس کارخانه فراهم شده است، اما بعید نیست که آمریکا در اعتراض به معامله شرکت روسی با ایران، مانع تاسیس کارخانه اوهایو شود. با این همه، سود کنسرن روسی در ایران چنان هنگفت خواهد بود که بدون توجه به خشم آمریکائی ها، سی نماینده خود را به ایران فرستاد.

سابقه روس ها در صنعت ذوب فلزات ایران

در میانه دوم قرن بیستم میلادی، اتحاد جماهیر شوروی، برای ایجاد کارخانجات ذوب آهن اصفهان به ایران کمک کردند. پیش از آن، دولت ایران دهها سال تلاش کرده بود موافقت غربی ها را برای این کار جلب کند، اما، دولت های صنعتی غرب، تنها حاضر بودند تکنولوژی کلید در مشت صنعت مونتاژ را در اختیار کشورهای پیرامونی قرار دهند و به این دلیل از همکاری در ایجاد ذوب آهن ایران پرهیز می کردند. به این دلیل بود که محمدرضا شاه پهلوی، برای تحقق این هدف به مسکو متوسل شد.

در آستانه ایجاد ذوب آهن، صدها ایرانی برای گذراندن دوره های تخصصی یا مترجمی به روسیه رفتند. پس از راه اندازی ذوب آهن نیز، گروه بزرگی از کارشناسان روسی، برای کار در این رشته وارد ایران شدند. این امر، دامنه نفوذ شوروی را در ایران گسترش داد. در سال های آستانه انقلاب اسلامی، اتحاد جماهیر شوروی، با پشتیبانی نامحدود از آیت الله خمینی، کوشید این نفوذ را باز هم بیشتر گسترش دهد. در سال های نخست پس از انقلاب اسلامی، از سفیر شوروی در ایران به عنوان پرنفوذترین دیپلمات خارجی مقیم تهران یاد می شد. پیش از آن نیز، افکار عمومی ایرانیان معتقد بود که روحانیون شیعی به دو گروه طرفدار انگلستان و روسیه تقسیم شده اند.

نفوذ شوروی، پس از گروگان گیری دیپلمات های آمریکائی، باز هم بیشتر شد. پس از فروپاشی اتحاد شوروی، سفارت روسیه، این نقش را به عهده گرفت. با تشدید تنش اتمی میان جمهوری اسلامی و جهان غرب، دولت روسیه، از یک سو همه قطعنامه های شورای امنیت را، پس از اندکی چانه زدن امضا کرد و از سوی دیگر به همکاری برای راه اندازی نیروگاه بوشهر ادامه داد. جمهوری اسلامی نیز، به خاطره محاصره اقتصادی غرب و از بیم حمله نظامی آمریکا، سیاست های خود را هر روز با مسکو هماهنگ تر کرد و عملا به یکی از کشورهای متحد روسیه تبدیل شد. رهبران جمهوری اسلامی، اکنون می کوشند با استفاده از مناسبات نیک خود با مسکو و پکن، به عضویت رسمی پیمان شانگهای نیز در آیند. پیمان شانگهای، که در آغاز قرار بود زمینه ساز همکاری های اقتصادی میان روسیه، چین و جمهوری های آسیای مرکزی باشد، سال گذشته، نام خود را به سازمان شانگهای تبدیل کرد و با انجام یک مانور نظامی مشترک و بزرگ در کرانه های شمالی دریای خزر، نشان داد که می خواهد به جانشینی برای پیمان ورشو و بدیلی جدی برای پیمان ناتو تبدیل شود.

دلیل تازه هماهنگی تهران و مسکو

هماهنگی سیاست مسکو و تهران، در هفته های اخیر محرک دیگری نیز یافته است: بحران دو منطقه جدائی طلب اوستیای جنوبی و آبخازستان، با ورود ارتش روسیه به خاک گرجستان، زمینه ساز یک تنش بزرگ میان روسیه و جهان غرب شده است که بعید به نظر می رسد در آینده نزدیک حل شود. گرجستان، که از سیاست های آمریکا و اتحادیه اروپا پیروی می کند، بخشی از قفقاز را به حوزه نفوذ غرب تبدیل کرده است. میخائیل ساکاشویلی رئیس جمهور گرجستان، ۱۰۰ کارشناس نظامی آمریکائی و دهها کارشناس اروپائی را مامور آموزش نظامیان خود کرده است. او کلید پایگاه های نظامی شوروی سابق را به آمریکائی ها سپرده و می کوشد کشورش را به عضویت اتحادیه اروپا و ناتو در آورد. مسکو این روند را محاصره خویش از سوی ناتو و در راس آن آمریکا تلقی می کند و به شدت مخالف آن است. در واقع، هدف نهائی حمله جنگنده های روسیه به تفلیس و ورود نیروهای زمینی این کشور به اوستیای جنوبی و آبخازستان نیز، به تاخیر انداختن همین روند بود، اما دولت های غربی، اکنون به این اندیشه افتاده اند که برای پاسخ گفتن به توسعه طلبی های مسکو در قفقاز، گرجستان و اوکرائین را هرچه زودتر وارد ناتو کنند و تحت پشتیبانی این سازمان قرار دهند.

جای ایران در جهان دوقطبی فردا

مجموعه این روند، سبب خواهد شد که شرایط جهان به شرایط دوران جنگ سرد شبیه شود، مسابقات تسلیحاتی، که از چند سال پیش قوت گرفته، بیشتر تشدید شود و جهان، که از چند سال پش راه دوقطبی شدن دوباره را می پیماید، با شتاب بیشتری به این سمت برود. دو قطبی که یک سوی آن را آمریکا و اتحادیه اروپا نمایندگی می کنند و سوی دیگرش را روسیه و چین. در این جهان دوقطبی، با توجه به همه شواهد، جمهوری اسلامی ایران، جای خود را در قطب شرقی خواهد یافت. و این، برای ایران تنها یک معنا پیدا خواهد کرد: چشم پوشی از تکنولوژی پیشرفته غرب، وابستگی به فن آوری هنوز ناقص روس و چین و وابستگی هرچه بیشتر به کرملین.

شاید نرمشی که در هفته های اخیر واشنگتن در برابر تهران نشان داده است، هدف بازگردندان ایران به دامن غرب را دنبال کند. رژیم شاهنشاهی ایران، تا قبل از انقلاب ۱۹۷۹ دست نشانده مستقیم آمریکا و متحد غرب بود. علنی بودن همین وابستگی بود که سبب شد در جریان انقلاب اسلامی، حکومت ایران قدم به قدم از آمریکا فاصله بگیرد و به اروپا نیز، بیشتر به عنوان یک شریک بازرگانی بنگرد، اما مناسبات سیاسی خود را بیشتر با روسیه و برخی از کشورهای غیرمتعهد هماهنگ کند.

در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، رژیم های چپ گرای آمریکای لاتین نیز، بیش از پیش به تهران نزدیک شدند.