شهروند ۱۱۷۶ ـ ۸ می ۲۰۰۸

عمو یادگار، خوابی یا بیدار؟


خبر اول: آیت الله خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی، با اعلام اینکه هیچ تهدیدی نمی تواند ملت ایران را منصرف کند، خطاب به کشورهای غربی گفت: ایران این بار نیز در مقابل تحریم ها خواهد ایستاد. (نقل از خبرگزاریهای داخلی ایران)


خبردوم: بانک مرکزی ایران، نرخ تورم در اولین ماه سال ۸۷ را ۱/۱۹ درصد و میزان افزایش سطح عمومی قیمت ها نسبت به فروردین سال قبل را ۲۴ درصد اعلام کرد. ( نقل از خبرگزاریهای داخلی ایران)


نتیجه گیری اسلامی: اصولاً به امام خامنه ای هیچ ربطی ندارد که در میان اینهمه گرفتاری ریز و درشت، نگران بالا رفتن تورم و شدت گرفتن گرانی، در مملکت امام زمان، و درمیان ایرانیان مستأصل باشند. ایشان وظایف بسیار مهمتری بر دوششان است، مثل تشر زدن به آمریکا، انداختن گرانی بر دوش اقتصاد جهانی و از همه مهمتر انداختن چفیه فلسطینی بر دوششان، که نشانه دلمشغولی عمیق معظم اله به رنج و آلام فلسطینی های عزیز است.


معمای ریاضیاتی ـ فرهنگی: از قدیم گفته اند: خرج که از کیسه مهمان بود/ حاتم طایی شدن آسان بود. هموطنان عزیز میتوانند برای آزمودن صبر ایوب شان، پیدا کنند مهمان و حاتم طایی را.


حدیث منبری در باب اقتصاد: اینکه میگویند، تورم و گرانی در ام القرای اسلام، بیداد میکند، فقط ساخته ی ذهن دشمنان ایران اسلامی است و بس. آخر مگر ممکن است، کشوری که در آن سالانه بیش از ۵۰ میلیارد دلار کالا از طریق مبادی رسمی و حدوداً ۲۰ میلیارد دلار هم، کالای قاچاق توسط سرداران جان برکف سپاه پاسداران، از دروازه های بی در و پیکرش، وارد میشود، اساساً گرانی معنا داشته باشد؟ اینکه دولت کاربلد نهم، هرچه دلار گیرش میاید، میبرد در بانک مرکزی، و آن را تبدیل به ریال کرده و تحویل ایرانیان عزیز میدهد تا هرچه که میخواهند بخرند، آیا این کار، نامش ایجاد تورم در مملکت امام زمان است؟ حالا گیریم این وسط، یک مشت آدم اقتصاد خوانده ی بی انصاف، با تکیه بر فرمولهایی که در دانشگاههای استکباری یاد گرفته اند، هی بحث افزایش نقدینگی و گردش سرمایه های انباشته شده در دست اعوان و انصار حکومت را، در بوق کنند، آیا ملت نباید، توی دهن این جماعت بزنند؟ والله که خدا قهرش میاید، والله که آدم از کار این بانک مرکزی جمهوری اسلامی، سر درنمی آورد. آخر پدرجان، شما که حقوقت را از خزانه همین دولت میگیری، دیگر این آمار و ارقام، نمیدانم تورم و گرانی چیست، که هی دم به ساعت آن را منتشر میکنی. حداقل اگر خودتان مصلحت سرتان نمیشود، بروید قدری تقیه کردن را از وزیر رفاه اجتماعی دولت نهم یاد بگیرید، که مثل آب خوردن، زد زیر همه چیز و گفت که اعلام خط فقر، در ام القرای اسلامی، کاری بیهوده است و فقط باعث دلشوره و اضطراب آن ۶۰ – ۷۰ درصدی از ملت همیشه در صحنه میشود، که دارند در زیر آن خط کذایی زندگی میکنند. خدا به این مرد خیر بدهد، که مصلحت اسلام و امام خامنه ای را بر مصلحت ۷۰ میلیون ایرانی، ارجح میداند. در هر حال ما اینجا از رئیس جمهور محترم تقاضا داریم که یا خودشان این بانک مرکزی را اسلامی اش کنند و یا اینکه بگذارند که امت حزب الله، خودشان دست به کار شده و این بانک مرکزی مزدور بیگانه را سرجایش بنشانند.


خبر سوم: در حالی که غول های غربی، خود را از پروژه های نفت و گاز ایران کنار می کشند، جمهوری اسلامی، به ناچار به شرکت هایی روی آورده  که  توانایی تکنولوژیک شان، در مقایسه با همتایان ژاپنی و غربی آنها، جای چون و چرای فراوان دارد. در میان بازیگران احتمالی عرصه نفت و گاز ایران، علاوه بر «گازپروم» روسی و «ساینوپک» چینی، اسامی شرکت های گمنامی دیده می شود که حضورشان در کشوری همچون ایران، با ذخایر درجه اول نفت و گاز، شگفت انگیز است.(نقل از رادیو فردا)


خبر چهارم: پس از اظهارات الهام سخنگوی دولت که گفته بود ” از ما می خواهند به جای حل مشکلا‌ت جهانی به فکر گوجه فرنگی مردم باشیم” رییس جمهور نیز در جمع معلمان نمونه تاکید کرد: در بیرون و بعضی‌ها نیز در داخل تلاش می‌کنند ما را سرگرم مسائل خیلی ریز بکنند و از حرکت در راستای قله و ماموریت تاریخی‌مان باز دارند.( نقل ازسایت نواندیش)


نتیجه گیری منطقی: اینکه چرا در مملکت امام زمان، ارزش و اهمیت گوجه فرنگی، با ذخایر عظیم نفت وگاز، از نظر دولت نظرکرده جناب دکتر احمدی نژاد، به یک اندازه بوده و ایشان و اعضای کابینه شان، وقت و حوصله رسیدگی به هیچکدام از آنها را ندارند، احتمالاً برمیگردد به این موضوع، که اساساً در جمهوری اسلامی، حل مشکلات و مصائب در داخل ایران را یکسره واگذار کرده اند به صاحب مملکت، یعنی آقا امام زمان، و خودشان دربه در، افتاده اند درپی ممالک بی صاحاب مانده در جهان امروز، که بی اذن رهبر معظم نظام همینطور دارند قله های رشد و ترقی را طی میکنند، درنتیجه، مدیریت ترمزدادن آنها افتاده است بر گردن دولتمردان مظلوم و ترمز بریده جمهوری اسلامی.


نتیجه گیری فلسفی: اصولاً وقتی که رئیس جمهور محترم ایران اسلامی، روزهای جمعه با اهل و عیال میروند به دامن طبیعت، و بعد در حالی که پشتشان به آفتاب است، می بینند که سایه شان آنقدر بلند شده است که اگر فقط دستشان را دراز کنند، میتوانند با انگشتانشان، نوک قله کوهها را در دوردستها فتح کنند، مگر مرض دارند که رو به خورشید بایستند تا مجبور شوند برای اینکه نور آن چشمان مبارک شان را اذیت نکند، به زمین خیره شوند، و ناغافل نگاه مبارکشان بیفتد به سفره هفتاد میلیون ایرانی، که جز حسرت و فقر و نداری در آن چیزی به چشم نمیخورد، و عیش شان منقص شود، ضمن آنکه در این شرایط، سایه شان هم آنقدر کوچک میشود، که حتی نمیتوانند یک بوته گوجه فرنگی را هم فتح کنند، چه برسد به مدیریت کردن ذخایر ملی آن مملکت.


آخرین خبر: حجت السلام سیدمحمد ابطحی، روحانی اصلاح طلب و وبلاگ نویس مشهور، مینویسد: چند روزی بود که تلویزیون المنار حزب الله لبنان، تصاویری از دیدار آقای چمران و معاونان شهردار تهران، از لبنان را نشان می داد که پیرو این دیدار، خبر کمک ۳ میلیارد تومانی از طرف شهرداری تهران، برای بازسازی لبنان انتشار یافت. ایشان در ادامه مینویسند: شهرداری تهران که از مردم تهران برای شهر تهران پول می گیرد، و این همه گرفتاری شهری، فقر و نابسامانی اجتماعی در همین تهران هست، چه مجوز شرعی برای پرداخت پول برای بازسازی لبنان دارد؟ ( نقل از سایت ایشان)

حالا را نمیدانم، ولی قدیمها در اینجور مواقع میگفتند: عمو یادگار، خوابی یا بیدار.