شهروند ۱۱۹۷- ۲ اکتبر ۲۰۰۸

در نمازهای جمعه و جاهای بسیاری دیگر رژیم جمهوری اسلامی تدارک جمع آوری امضا علیه بهاییان را دیده است. این طومارهای نیمه دولتی خواهان “انحلال” تشکیلات ـ که لابد منظورشان دین بهایی است ـ شده اند.

اقدامهای نسنجیده ای مانند طومار جمع کنی های اخیر رژیم در نمازهای جمعه و مراکز دیگر، خانواده های بهایی ایران را تهدید خواهد کرد.

در سرزمینی که پیروان دینی که از همان آب و خاک برآمده است، حق دانشگاه رفتن و درس خواندن ندارند، تحریکات این چنینی نتیجه ای غیر از تشویق متعصبان مذهبی و مزدوران حکومتی به آزار بیشتر بهاییان نخواهد داشت و این در حالی ست که بهاییان نیز حق دروغ گفتن را ندارند.

گفتم دروغ نگفتن، زیرا بهاییان را برخی از مراکز رژیم تشویق می کنند که در فرم های درخواست کار، یا تحصیل و یا هر موضوع دیگری در بخش دین ننویسند بهایی تا از آنچه متقاضی آن هستند محروم نشوند، اما هموطنان بهایی ما که در تعالیمشان دروغ گویی عملی سخت نکوهیده است، با راست گویی از مطالبات به حق خود میگذرند و مشکلات بر سر راهشان افزوده می شود.


از سوی دیگر از کی قرار بر این شده است که برای حذف و انحلال به قول آقایان مذهبی، از مردم کوچه و بازار امضا جمع کنند؟ اگر قرار به این شیوه باشد در هر جا که پیروان مذهبی از اکثریت بهره مند باشند لابد رای به حذف و نفی مذاهب دیگر خواهند داد.

به دلیل تحریک های سی ساله ی رژیم علیه بهاییان ـ که همیشه و در همه جای جهان خود را ایرانی دانسته و مشوق فرهنگ و زبان و سنن ایرانی بوده اند ـ تعدادی از مردم فریب تبلیغات دروغین حکومت علیه هموطنان بهایی خویش را خورده اند، و بهاییان که در میان ایرانیان مانند پیروان مذاهب دیگر در امن و امان می زیستند، حالا نه به لحاظ جانی، نه مالی و نه شغلی امنیت ندارند.

آنها نه تنها چون دیگر مردم ایران زیر سرکوب و ستم رژیم قرار دارند که ستمی چندگانه را به خاطر اعتقاداتشان تحمل می کنند. تصور کنید دختری بهایی که در کنکور امتیاز خوبی گرفته اگر از سدهای سهمیه بندی جنسیتی و بومی گزینی هم بتواند بگذرد، از سد گزینش مذهبی اش نمیتواند رها شود و علیرغم تمام شایستگی ها باید به کنج خانه رود و محرومیت او از تحصیل در تناقض آشکار با بند ۲۶ اعلامیهجهانی حقوق بشر است: “هر کس حق دارد که از آموزش و پرورش بهرهمند شود … آموزش عالی باید با شرایط مساوی بر روی همه باز باشد.” و ایران از امضاکنندگان این اعلامیه است!

باید هموطنان ما در ایران هوشیار باشند و فریب تحریکات نادانانه ی رژیم را نخورند و بدانند که بهاییان هموطنان عزیز ما هستند و حق دارند که به دین و آیین و باور خویش روزگار بگذرانند.


متاسفانه ایرانیان درون کشور به دلیل جو دروغینی که رژیم جمهوری اسلامی علیه بهاییان به وجود آورده امکان حمایت از این گروه از هموطنان خود را ندارند، اما بر ما ایرانیان خارج از کشور و دیگر ملیت هاست که فریاد در گلو خاموش شده ی بهاییان ایران را به گوش جهانیان برسانیم و اجازه ندهیم رژیمی متعصب و مذهب محور، چهره ی ایرانیان را در منظر جهانیان بیش از این مخدوش و منفور نشان دهد.

از رژیمی که سنی ها را که جمعیت شان در جهان اسلامی چندین برابر شیعیان است آنچنان تحقیر و توهین می کند که گویی از بیخ و بن مسلمان نیستند، کی می شود انتظار داشت که با مذاهب دیگر رفتاری در شأن ایرانیان داشته باشد. بنابر این وظیفه ی ما ایرانیان در سراسر جهان است که با حمایت همه جانبه از هموطنان بهایی و یا پیروان هر کدام از مذاهب دیگر که مورد بی حرمتی رژیم ایران قرار دارند، به جهانیان نشان دهیم که رفتارهای ارتجاعی حاکمان ایران ارتباطی به ایرانیان که سرزمین شان سرزمین ملیت ها و مذاهب و فرهنگ ها و زبانهای گوناگون است، ندارد. نگذاریم بهاییان ایران همچنان در ترس و وحشت و ناامیدی در میهن خود روزگار بگذرانند. از حق شهروندی و انسانی آنان و همه ی دگراندیشان ایرانی چه به لحاظ دینی و چه از منظر سیاسی دفاع کنیم.