شماره ۱۲۰۰ ـ پنجشنبه ۲۳ اکتبر ۲۰۰۸

بخش چهارم و پایانی

جشن پیروزی راستی بر کژی

جشن برداشت محصول و شکرگزاری


تقدیم به دکتر رضا مریدی



مهرگان در ادبیات فارسی


برگزاری جشن مهرگان در آثار باقی مانده در ادبیات فارسی بویژه در دوران ساسانیان و غزنویان انعکاس زیادی داشته است. به طوری که شاعرانی همچون فردوسی، فرخی سیستانی، منوچهری دامغانی، مسعود سعد سلمان و دیگران از مهرگان و جشن آن با احترام و احتشام و نیکویی سخن گفته اند. در اینجا به پاره ای از این سروده ها اشاره می شود:


ـ از رودکی:

ملکا جشن مهرگان آمد

جشن شاهان و خسروان آمد

جز به جای ملحم و خرگاه

بدل باغ و بوستان آمد

مورد به جای سوسن آمد باز

می به جای ارغوان آمد

تو جوانمرد و دولت تو جوان

می به بخت تو جوان آمد

همچنین آمده است که پادشاه ساسانی نصر بن احمد در هرات اقامت گزید و سرما قوت نکرد و او را خوش گذشت و از کنگرهای مهرگانی خورد و در هرات لنگر انداخت تا آنکه همراهان خسته شدند و به رودکی متوسل گردیدند و او شعر معروف:

بوی جوی مولیان آید همی

یاد یار مهربان آید همی

سرود و این اشعار را با ساز در حضور امیر خواند. امیر از هرات و مهرگانش دست برداشت و عازم بخارا شد.


ـ اسدی توسی در گرشاسب نامه در رابطه با مهرگان سروده است:

همان سال ضحاک را روزگار

دژم گشت و شد سال عمرش هزار

بیامد فریدون به شاهنشهی

وز آن مار فش کرد گیتی تهی

سرش را به گرز کیی کوفت خرد

به بستش به کوه دماوند برد

چو در برج شاهین شد از خوشه مهر

نشست او به شاهی سر ماه مهر

بر آرایش مهرگان جشن ساخت

به شاهی سر از چرخ بر فراخت


ـ منوچهر دامغانی شاعر چیره دست، مسمط زیبایی در رابطه با مهرگان دارد.

شاد باشید که جشن مهرگان آمد

بانگ و آوای درای کاروان آمد

کاروان مهرگان از خز ران آمد

یا از اقصای بلاد چینستان آمد

نه از این آمد، بالله نه از آن آمد

که ز فردوس برین، وز آسمان آمد

مهرگان آمد، هان در بگشاییدش

اندر آرید و تواضع بنماییدش

از غبار راه ایدر بزداییدش

بنشایند و به لب خرد بخاییدش

خوب دارید و فراوان بستاییدش

هر زمان خدمت لختی بفزاییدش


ـ دقیقی توسی نیز درباره مهرگان چنین سروده:

گاه آن آمد که باد مهرگان لشکر کشد

دست او پیراهن اشجار از سر بر کشد

باغ ها را داغ های عریان بر بر زند

شاخ ها را چادر نسطوریان بر سر کشد

زآنکه سی سنبر چون ما مست و نرگس شوخ چشم

هر دو بد خود را همی در زر و در زیور کشد

مهرگان آمد و جشن ملک افرید و نا

آن کجا گاو خوشش بودی بر ما یونا


ـ مسعود سعد سلمان نیز در این باره دارد:

روز مهر و ماه مهر و جشن فرخ مهرگان

مهر بفزا ای نگار ماه چهر مهربان

مهربانی کن به جشن مهرگان و روز مهر

مهربانی کن به روز مهر و جشن مهرگان

جام را چون لاله گردان از نبید باده رنگ

و ندر آن منگر که لاله نیست اندر بوستان

کاین جهان را ناگهان از خرمی امروز کرد

بوستان نوشکفته عدل سلطان جهان


ـ رشید وطواط هم چنین سروده است:

آمد خجسته موسم قربان به مهرگان

خون ریز این به هم شد با برگ خزان

بجوی مهر من ای نوبهار حسن که من

به کارت آیم هم چون به مهرگان آتش

ـ عنصری را ابیات زیبایی در وصف مهرگان است:

مهرگان آمد گرفته فاش از نیکی مثال

نیک روز و نیک جشن و نیک وقت و نیک فال


ـ هوشنگ ابتهاج (هـ. الف. سایه) شاعر غزل سرای معاصر:

بگشاییم کفتران را بال

بفروزیم شعله بر سر کوه

بسراییم شادمانه سرود

وین چنین با هزار گونه شکوه

مهرگان را به پیشباز رویم

رقص پرپیچ و تاب پرچم ها

زیر پرواز کفتران سپید

شادی آرمیده گام سپهر

خنده ی نو شکفته ی خورشید

مهرگان را درود می گویند

گرم هر کار مست، هر پندار

همره هر پیام، هر سوگند

در دل هر نگاه، هر آواز

توی هر بوسه، هر لبخند


ـ این هم نمونه پایانی از مژده رسیدن مهرگان:

مژده یارا که مهرگان آمد

جشن پیوند عاشقان آمد

فصل احساس های آبی شد

عید دلهای مهربان آمد

مهرگان است روز مهر و امید

روز لبخند دختر خورشید

روز روشن روان بهروزی

روز جوانی جاوید

مهرگان است، روز بیداری

روز آگاهی است و هوشیاری

روز اندیشه های بالنده

روز افکار جاودان جاری


فلسفه و اهداف جشن مهرگان


جشن مهرگان علاوه بر آن که براساس باورهای ایرانیان به مناسبت های

ـ پیروزی فریدون بر ضحاک

ـ تطابق مهر روز و احترام به ایزدمهر

ـ جشن برداشت محصول و شکرگزاری

برگزار می شود، ولی از لحاظ فلسفه و اهداف دارای ابعاد معنوی بسیار بالایی است. ایرانیان به پاسداشت رهایی از چنگال اندیشه و ظلم بیگانه و قیام در مقابل بی دادگری و فساد در جامعه که الگوی آن کاوه آهنگر بود، در حقیقت پیروزی راستی و خوبی را بر کژی و بدی جشن می گیرند.

از طرفی دیگر سرزمین ایران همیشه از خشکسالی و عدم بارش کافی برای به دست آوردن محصولات کشاورزی در رنج بوده است، لذا انجام مراسم بزرگداشت برای برداشت محصول و شکرگزاری در مقابل موهبت های الهی، آئین زیبا و خوبی است که در فلسفه برگزاری جشن مهرگان نمود عینی پیدا میکند. کما اینکه ماه مهر و مهرگان در جامعه کشاورزی ما فصل و زمان برداشت و انباشت فرآورده های کشاورزی و پرداخت خراج و مالیات و اندوختن نیازهای زمستانی برای آمادگی در فصل آینده کشاورزی است.

جشن مهرگان به عنوان جشن نیایش به پیشگاه ایزدمهر، ایزد روشنایی، پیمان، درستی و محبت، ایزد و بزرگ و کهن ایرانیان، به هنگام اعتدال پاییزی در مهر روز آئینی بس مقدس و قابل ستایش است که از محتوی معنوی و الهی خاصی برخوردار است.

همانطورکه ملاحظه می شود در تک تک این جنبه های برگزاری جشن مهرگان فلسفه و اهدافی نهفته است که موجب شادی و تعالی روح انسان می شود.

همین فلسفه است که در طول تاریخ موجب گردیده فرهنگ و سنت ایرانی با موج تهاجم ها و درگیری ها، همچنان پایدار و مقاوم باقی بماند و هویت و فرهنگ ایرانی در ستیز با فرهنگ های مهاجم همواره پیروز بیرون بیاید.

بنابر این بر نسل ما واجب است جشن مهرگان را که میراث گرانبهای نیاکانمان است همچون گنجینه ای گرانقدر به نسل های آینده انتقال دهیم. چون هویت و معنویت و فرهنگ ایرانی در این جشن نهفته است. به عبارت دیگر هر جا که نوروز و مهرگان جشن گرفته شود آنجا ایران است و هر که این دو جشن باشکوه و زیبا را برگزار کند ایرانی.

مهرگان و نوروز در کنار یکدیگر هزاران سال است که همانند دو ستون محکم و استوار پایه های استقلال زبان و فرهنگ ایرانی را حفظ کرده اند و برگزاری همین آئین های ساده ولی شادی آفرین ایرانیان را همدل ساخته و در کنار یکدیگر قرار داده است.

نسل های آینده نیز باید به خوبی بدانند که در صحنه تاریخ جهان موقعی برجسته و استوار و محکم و سرفراز خواهند بود که از شکوه و عظمت باورها و فلسفه های ذهنی نیاکان خردمند خویش به خوبی آگاهی داشته باشند و در پاسداری و به کار بستن آن در کلیه شئون زندگی برای رسیدن به کمال و تعالی که در آموزه های خردمندانه زرتشت و در کلام آسمانی: افکار نیک، کردار نیک، گفتار نیک غنیمت یافته از هرگونه کوششی دریغ ننمایند.


خوانندگان گرامی و علاقمندان برای مطالعه بیشتر می توانند به منابع زیر مراجعه نمایند:

۱ـ شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی، به کوشش دکتر سید محمد دبیرسیاقی، انتشارات علی اکبر علمی، ۱۳۶۱ ،تهران.

۲ـ آئین ها و جشن های کهن در ایران امروز، محمود روح الامینی، انتشارات آگه، ۱۳۸۸، تهران.

۳ـ جشن های آتش، پژوهش و نوشته: هاشم رضی، انتشارات بهجت ۱۳۸۵، تهران.

۴ـ آثار الباقیه، ابوریحان بیرونی، ترجمه اکبر دانا سرشت، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۶۳، تهران.

۵ـ آئین برگزاری جشن های ایران باستان، اردشیر آذرگشسب، بنیاد فرهنگ آریایی، ۱۳۵۰ ،تهران.

۶ـ برهان قاطع، محمدحسین بنی خلف تبریزی، به اهتمام دکتر محمد معین، انتشارات زوار، ۱۳۳۵، تهران.

۷ـ یشت ها، تالیف و ترجمه پورداود، ۱۳۰۹، تهران.

۸ـ گنجینه ی اوستا، هاشم رضی، انتشارات سازمان فروهر، ۱۳۴۸، تهران.

۹ـ گاهشماری و جشن های ملی ایرانیان، دکتر ذبیح الله صفا، وزارت فرهنگ و هنر، ۱۳۵۵، تهران.

۱۰ـ خرده اوستا، ابراهیم پورداود، بمبئی، ۱۳۱۰ .