صفحه بهائیان
(اقتباس ازآثار هوشمند فتح اعظم و دیگر نویسندگان بهائی)
خوانندگان گرامی با آرزوی اینکه روزگار بروفق مرادتان باشد این هفته میپردازیم به بحث تربیت اخلاقی انسان. ملاحظه شده است که اگر همین انسان که اشرف مخلوقات است بحال خود گذاشته شود از حیوان پست ترمیشود. حیوان برای بقای خویش محدودۀ معیّنی دارد. طعمۀ خویش را می یابد و شکار می کند و تا چند روز آسوده می ماند. امّا انسان را دیده ایم که با اختراعات جهنّمی خود هزاران نفر را به کشتار می دهد! و خیلی از این اکتشافات عظیم که باید باعث راحت انسان باشد، چه شده که هرگز سعادت انسان را بوجود نیاورده است؟ در آثار بهائی داریم که:
” تربیت است که این اکتشافات و مشروعات (امور مفیده و مطابق شرع) جدیده را می نماید و اگر مربّی نبود بهیچوجه اینگونه اسباب انسانیّت فراهم نمی شد. اگر انسانی را در بیابانی بگذاری که نوع خویش را نبیند شبهه ای نیست که حیوان محض گردد. پس معلوم شد که مربّی لازم است. لکن تربیت بر سه قسم است: تربیت جسمانی، تربیت انسانی، و تربیت روحانی. اما تربیت جسمانی به جهت نشو و نمای این جسم است و آن رفاهیّت است که حیوان با انسان در آن مشترکند. و امّا تربیت انسانی عبارت از مدنیّت است و ترقّی. یعنی سیاست و انتظام و سعادت وعلوم و فنون که مدار امتیاز انسان از حیوان است. و امّا تربیت روحانی تربیت ملکوتی است و آن اکتسابات کمالات الٓهیّه است. و تربیت حقیقی آن است. حال ما یک مربّی می خواهیم که هم مربّی جسمانی ، انسانی و روحانی گردد که حکم او در جمیع مراتب نافذ باشد. پس واضح است که انسان محتاج به مربّی است. این مربّی بی شکّ باید در جمیع مراتب کامل و ممتاز از جمیع بشر باشد. یعنی نظم و تمشیت (سرو سامان دادن) امور جسمانی دهد تا تعاضد و تعاون (یاری و همکاری) در معیشت حاصل گردد. و همچنین تأسیس تربیت انسانی کند. یعنی باید عقول و افکار را چنان تربیت کند که قابل ترقیّات کلّیه گردد و حقایق اشیاء و اسرار کائنات را کشف نماید. و روز به روز تعلیمات و اکتشافات ازدیاد یابد و همچنین تربیت روحانیه نماید تا عقول و ادراک پی به عالم ماوراء الطّبیعه برد و استفاضه (بهره مند) از نفحات مقدّسۀ روح القدس(عطر خوش الهی) نماید تا اینکه جمیع صفات الٓهی در مرآت (آینه) حقیقت انسان جلوه کند و این معلوم است که قوۀ بشریه از عهدۀ چنین امر عظیم بر نیاید. پس باید قوّۀ معنویّۀ ربّانیّۀ (الهی) تأیید کند تا بتواند از عهدۀ این کار بر آید. ذات مقدّس عالم انسانی را زنده کند و عقول را ترقّی بخشد و نفوس را زنده نماید و تأسیس حیات جدید کند. نظم عالم دهد و ملل و امم را در ظلّ رایت (پرچم) واحده آرد. البته این قوّه باید قوّۀ الٓهیّه باشد تا از عهدۀ این کار بر آید. باید به انصاف ملاحظه کرد. امری را که جمیع دُوَل و مِلل عالم با جمیع قُویٰ نتوانند اجرا کنند، یک نَفسِ مقدّس بی ناصر(کمک) و مُعین اجرا نماید. آیا این بقوّت بشریّه ممکن است؟ … شبهه ای نیست که آن قوّۀ قدسیّۀِ وحی است و به این قوّه که ما فوق قوّه بشریّه است تربیت خلق لازمست”
ملاحظه میفرمائید خوانندگان عزیز، پیامبران که دارای این نیروی برتر وخارج از ادراک بشر بوده اند بی یار و یاور در هر زمان مسیر انسان را تغییر داده اند و بنیان تمدّن جدیدی را پایه گذاری کردند که قرنها سبب اتّحاد و سعادت و رشد و نموّ اقوام مختلف گردیده است. امروزمتاسّفانه به واسطۀ انحرافاتی که در ادیان مشاهده می شود یا افسانه های مبالغه آمیز و عجیب و غریبی که مردم در حقّ پیغمبران خویش بافته اند، اهل خرد و اندیشه را آشفته و سرگردان ساخته و به انکار وا داشته اند. شاید نتوانیم مقام آن فرستادگان الٓهی و اهمیّت و عظمت رسالتشان را دریابیم. امّا اگر بدون تعصّب تحقیق نمائیم هرگز نفوذ و تأثیری را که این پیامبران خدا در ترقّی و رشد افکار افراد و جامعۀ انسانی داشته اند انکار نتوانیم. و چون خوب بررسی نمائیم همه به یک رسالت مأمور بوده اند.
همه به مجرّد اعلان رسالتشان جمیع قوای دینی و عرفی زمان بر علیه شان قیام کرده اند. همه ایشان گرفتار بلایای بسیار گشته اند امّا عاقبت رسالتشان در جهان پایدار شد. این پیامبران آسمانی نگذاشتند که بشر در رتبۀ حیوانیّت باقی بماند و از تربیت حقیقی محروم گردد. امّا امروز می بینیم که پیروان ادیان، جهانیان را به کافر و مؤمن، پاک و نجسّ، گمراه و رستگار تقسیم کرده اند. رسومی را بنام دین به مردم تحمیل میکنند که ابداً با نیازهای معنوی بشر امروزی مناسبت ندارد.
تا مطلبی دیگر شما را به خدای بزرگ میسپاریم.
__________________________________________________________________
خوانندگان عزیز، در صورتیکه راجع به این تعلیم یا دیگر تعالیم بهائی سئوالی دارید لطفا به طرق ذیل با ما تماس بگیرید
پیامگیر : ۷۴۰۰-۸۸۲-۹۰۵ ، ایمیل: anyquestionsplease@gmail.com
وب سایت برای برخی از کتابهای فارسی بهائی : www.reference.bahai.org/fa