شهروند ۱۹ جون ۲۰۰۹

بزنگاه تاریخی برای شفاف سازی، تکامل و پیروزی مبارزه ی کنونی ملت ایران

سخنان علی خامنه ای در نماز جمعه ٢٩ خرداد، موجودیت کودتا به رهبری او علیه حاکمیت ملی مردم ایران را عریان و تثبیت کرد.  او با اعلام ((من رهبرم، فرمان دهم))، احمدی نژاد منفور را تایید کرد، خود و او را یکی دانست و مردم معترض و صلح طلب ایران و یاران ((اصلاح طلب)) خود را تهدید به قتل و کشتار کرد.  اکنون با این سخنان یاوه خامنه ای،  هنگام شفاف سازی و تکامل مواضع مبارزه ی یکایک مردم از جمله آندسته  از ((اصلاح طلبان)) دینی که خواهان حاکمیت ملی و دموکراسی هستند فرا رسیده است.  از یک نگاه، شفاف سازی آنست که هر انسان ایرانی و عاقل از خود یکباربرای همیشه بپرسد که  آیا صغیر است و نیازمند ولی فقیه و یا انسانی است صاحب حقوق و مختار؟ 

تکامل موضع آنست که ایرانیان معترض در کنار و فراتر از خواست ابطال انتخابات، همگی یک صدا خواهان تغییر مسالمت آمیز قانون اساسی و برچیده شدن ولایت فقیه بشوند تا دیگر در این دور باطل رای دادن به کاندیداهای برگزیده و مورد تایید ((شورای نگهبان)) و ((رهبری)) نیفتند که منجر به هیچ گرفتن رایشان شود.   

مردم ایران با مبارزات خود نشان داده اند که ملتی بیدارو مختارند و بر حقوق خود آگاه.  پرسش این است که آیا اصلاح طلبان دینی از جمله آنان که در این مرحله به وسیله ی مردم در مقام رهبری قرار گرفته اند می توانند از این فرصت تاریخی برای رستگاری خود از این جنایات و مکافاتی که خود پیشتر سهیم در ایجاد آن بوده اند، بهره جویند؟  پیوستن اصلاح طلبان دینی به موضع تغییر قانون اساسی برای استقرار حاکمیت ملی مبتنی بر حکومت دموکراسی و اعلامیه جهانی حقوق بشر و جدایی دین از حکومت، می تواند موجب شود که آنها از این بزنگاه تاریخی به سلامت عبور و در کنار مردم در ایرانی آزاد و دموکرات در پناه قانون زندگانی کنند.   

اکنون زمینه ی یگانگی مردم و همگی مخالفان صلح طلب جمهوری اسلامی اعم از آنان که به امید تغییر، رای دادند و آنان که در نفی ماهیت استبدای نظام ولایت فقیه ((انتخابات)) را تحریم کردند، فرا رسیده است.  سخنان خامنه ای نفی و توهین به آنانی است که رای دادند و تاییدی است بر استدلال تحریمی ها که خامنه ای و نظامش را نفی کردند. هر دوی این گروه یک هدف را دنبال می کنند: ایرانی آزاد، دموکرات، جوان و شاداب.

سخنان این مرد که حاکی از مستبدی چشم و گوش بسته مانند همه ی خودکامگان شکست خورده و زبون تاریخ است، می بایستی موجبی برای روشن بینی مردم نجیب ایران شود.  در غیر اینصورت، مبارزه ای چنین شگرف و مورد پشتیبانی جهانیان، ناکام و خون شهیدان وطن پایمال خواهد شد. این چنین مباد.