جواد طالعی ـ رضا پهلوی از سال ۱۹۷۹ به عنوان تبعیدی در ایالات متحده آمریکا زندگی می‌کند. فرزند آخرین شاه ایران، در گفت‌وگوئی با اشپیگل آنلاین فاش می‌کند که…


شهروند ۱۲۴۴  پنجشنبه ۲۷ آگوست  ۲۰۰۹


 


 

اشاره:

رضا پهلوی از سال ۱۹۷۹ به عنوان تبعیدی در ایالات متحده آمریکا زندگی می‌کند.فرزند آخرین شاه ایران، در گفت‌وگوئی با اشپیگل آنلاین فاش می‌کند که چگونه می‌خواهد از آمریکا مخالفان را در کشورش مورد پشتیبانی قرار دهد و چرا اطمینان دارد که روزی به کشورش باز خواهد گشت.


 

برگردان فارسی متن کامل این گفت وگو را می خوانید. رضا پهلوی، درباره اوضاع امروز ایران، دیدگاهی روشن و تهی از ایهام و ابهام دارد. اما قضاوت درباره پدرش را به زمانی موکول می کند که دوستان و دشمنان وی بتوانند در فضائی کاملا آزاد درباره او نظر بدهند. وی، همه  شناختی را که نسل های پس از کودتای ۲۸مرداد درباره عملکرد آخرین شاه ایران دارند، ناشی از تبلیغات گسترده رژیم اسلامی می داند. قضاوت با شما.

ج/ط


 


 


 


 

اشپیگل آنلاین: با اصلاح‌طلبان و معترضان در داخل ایران ارتباط دارید؟


 

رضا پهلوی: من، به عنوان مخالف رژیم مذهبی ایران از ۲۹ سال پیش فعالیت سیاسی دارم. من، بیشترین وقتم را صرف ایجاد ارتباط با مردم داخل ایران می‌کنم. نه تنها با اصلاح‌طلبان و معترضان، بلکه با ایرانیان معمولی که در سکوت از بی‌عدالتی و سقوط اقتصادی رنج می‌برند. برای من این‌ها اهمیت ویژه دارند.


 

یعنی شما به صورت مستقیم و شخصی درگیر روند فعلی ایران هستید؟ تظاهرکنندگان می‌خواهند رژیمی را سرنگون کنند که رژیم پدر شما را سرنگون کرد.


 

ـ جنبشی که در روز ۱۲ جون متولد شد، از پشتیبانی ایرانیان، با همه گرایش‌ها برخوردار شده است. من، برای پشتیبانی از این جنبش مردمی و کمک به رساندن صدای آن سهم خودم را ایفا کردم.


 

تازه‌ترین چیزی که از ایران می‌شنوید چیست؟


 

ـ تازه این است که بیشتر رهبران مذهبی بلندمرتبه علیه آیت ‌الله علی خامنه ‌ای به فریاد آمده ‌اند.مساله بر سر رهبران عقیدتی است که نه تنها به خاطر دانش و حق‌گرائی خود، بلکه به خاطر استقلالشان از دولت مورد احترام قرار می‌گیرند.


 

یعنی میان روحانیت شکاف افتاده است؟


 

ـ کاملا.روحانیون دولتی که در قم سمینارهاشان را با پول و قدرت علنی حکومت برگزار می‌کنند، خاری در چشم روحانیون مستقل هستند، زیرا آن‌ها بیش از ایمان و اخلاق به قدرت علاقه نشان می‌دهند.در آغاز حکومت مذهبی این تعارض اینچنین آشکار نبود. اکنون، با حضور توده‌های مردم در خیابان‌ها، که به دستور بالاترین روحانیون دولتی وحشیانه سرکوب می‌شوند، این شکاف عمیق‌تر شده است. روحانیون نمی‌توانند بیش از این در سکوت شاهد باشند که چگونه به نام اسلام در زندان‌ها شکنجه و تجاوز صورت می‌گیرد.برخلاف ملاهای دولتی، این روحانیون از سوی مردم مورد حمایت قرار می‌گیرند.به این ترتیب، آن‌ها نمی‌توانند از احساس مردم دور بمانند.


 

این موضوع نشانه یک "تغییر دوران" است؟


 

ـ جهان اکنون می‌تواند به وضوح ببیند که چگونه آیت ‌الله و روحانیون تشنه قدرت وی، برای حفظ این دروغ که وجاهت خود را از اسلام می‌گیرند، از اعتقاد مردم سو‌ء استفاده می‌کنند.دوران این توهم که فقط یک مرد، یعنی خامنه ‌ای می‌تواند به نام خدا قدرت را به خودش اختصاص دهد، به پایان رسیده است.بالاترین رهبر روحانی، به این ترتیب، حق روحانی برخورداری از وجاهت مردمی را از دست داده است. و از آنجا که خیلی از نیروهای مسلح و پاسداران، هوادار روحانیونی هستند که خامنه ‌ای را به زیر پرسش برده ‌اند، او در درازمدت روی حفظ  یک نوع دیکتاتوری نظامی هم نمی‌تواند حساب کند.


 

اما به نظر می‌رسد که رژیم خودش را تثبیت کرده باشد.


 

ـ بهترین واژه برای توضیح وضعیت سیاسی ایران "پات" است.


 

نقش روسای‌جمهور پیشین خاتمی و رفسنجانی را چگونه می‌بینید؟ آیا انتقادهای آنان اثرگذار بوده است؟


 

ـ مساله خیلی بر سر این نیست که آن‌ها چه اثری می‌گذارند، بلکه این مهم است که آن‌ها تحت تاثیر خشم مردم و انتقاد از آیت ‌الله ‌ها قرار گرفته ‌اند.اما من خوشحالم که آن‌ها امروز درک می‌کنند که آدم یا جانب مردم را می‌گیرد یا جانب خامنه ‌ای را و در مسیر درست قرار گرفته ‌اند.


 

یعنی این‌ها کار بیشتری نمی‌توانند بکنند؟


 

ـ من امیدوارم که آن‌ها هرچه زودتر و بیشتر از دوگانگی خودشان فاصله بگیرند و به وضوح اعلام کنند که چه چیزی غلط و چه چیزی درست است. نه در مورد شخص خامنه ‌ای، بلکه درباره مجموعه سیستمی که در آن می‌شود ۶ نفر را به صورت مستقیم و شش نفر دیگر را به صورت غیرمستقیم انتخاب کرد و این دوازده نفر بتوانند تصمیم بگیرند چه کسی می‌تواند نامزد ریاست‌جمهوری و نمایندگی مجلس شود و چه کسی نمی‌تواند. سیستمی که در آن یک مرد می‌تواند در صدر نیروهای مسلح، قوه قضائیه، رادیو تلویزیون و بسیاری دیگر از مواضع قدرت تصمیم‌گیری کند.


 

در بحران ایران اینترنت و رسانه‌ های بین ‌المللی چه نقشی ایفا می کنند؟


 

ـ ممنوعیت کار رسانه ‌های جهانی از سوی رژیم، نوع برخورد با گزارشگران، محدود ساختن فعالیت و متهم ساختن آنان به جاسوسی امپریالیسم، همه این‌ها شاهد اثرگذاری این رسانه‌ ها است.


 

آیا رسانه ‌ها در عقب نشینی شتاب نورزیدند؟ شما از آن‌ها چه انتظاری دارید؟


 

ـ پیش از هرچیز این که آن‌ها نقض حقوق بشر را در ایران افشا کنند.در قدم بعدی، رسانه های بین ‌المللی از طریق انتقال اطلاعات می‌توانند به انسان‌هائی که حاکمان می‌کوشند آن‌ها را در تاریکی نگه‌ دارند، امید بدهند.آن‌ها می‌توانند چادر سیاه سانسور را باد بدهند.


 

شما ارتباط با سیا را تکذیب کرده ‌اید. با این همه با دولت آمریکا تماس دارید. نه؟


 

ـ بخشی از وظیفه من این است که با اتخاذکنندگان تصمیمات سیاسی در سراسر جهان در صورت لزوم مشورت کنم.به این معنا، من از امکانات مختلف استفاده می‌کنم تا به صورت فردی آن‌ها را آگاه کنم و درباره مسائل ایران با آنان به گفت و گو بپردازم.


 

شما از سال‌ها پیش در مریلند (آمریکا) زندگی می‌کنید. اما هنوز هم از این موقعیت به عنوان یک موقعیت موقت یاد می‌کنید. خانه شما بالاخره کجا است؟


 

ـ هر کجای ایران. این تنها میهن واقعی من است.


 

امروز بیش از گذشته امیدوارید که به ایران برگردید؟


 

ـ من همیشه امیدوار بوده ‌ام. مساله هرگز بر سر برگشتن یا برگشتن نبوده، بلکه بر سر زمان برگشتن بوده است.


 

ترجیح می‌دهید در چه نقشی برگردید؟ در نقش سیاسی یا شخصی؟


 

ـ ماموریت من زمانی پایان می‌یابد که هم میهنان من بتوانند رهبری خود را آزادانه انتخاب کنند و درباره سیستم سیاسی دموکراتیک خود تصمیم بگیرند.از آن زمان به بعد این هم میهنان من هستند که درباره نقش من تصمیم می‌گیرند.من، در هر موقعیتی که آن‌ها بخواهند در خدمتشان خواهم بود.


 

آیا میرحسین موسوی را بهتر از احمدی‌نژاد یا در اساس چیز دیگری می‌دانید؟


 

ـ احمدی نژاد فریب می‌دهد، دروغ می‌گوید و در انتخابات تقلب می‌کند. موسوی از تهدیدات رهبر مذهبی نمی‌ترسد. او، هنگامی که تجدید شمارش بی‌طرفانه آرای مردم را پیشنهاد کرد، شهامت خودش را به اثبات رساند. طبعا تفاوت زیادی بین این دو هست. اما شما باید موقعیت حساس موسوی را درک کنید.در حال حاضر، او، اگر بخواهد نبرد مردم را از سر بگذراند، نمی‌تواند آنچه را که می‌خواهد بگوید یا انجام بدهد.


 

ایران باید اجازه برخورداری از برنامه اتمی خود را داشته باشد؟


 

ـ نباید فراموش کنید که قبل از روی کارآمدن رژیم مذهبی، حق ایران برای استفاده صلح ‌آمیز از انرژی هسته ‌ای هرگز نادیده گرفته نشده بود.همان کشورهائی که امروز ایران را با تحریم‌ها مجازات می‌کنند، بر سر فروش رآکتورها و تکنولوژی هسته ‌ای به کشور ما با یکدیگر رقابت می‌کردند.هیچ دولت خارجی نگفته است که ایران حق استفاده صلح ‌آمیز و غیرنظامی از انرژی هسته ‌ای را ندارد.مساله بر سر طبیعت این رژیم است و اهداف تردیدبرانگیز آن. جهان، دلیل خوبی برای سوءظن نسبت به رژیمی دارد که ترور در خارج از مرزها را تغذیه و همزمان با آن سال‌ها است جامعه خودش را سرکوب می‌کند. علاوه بر این، اظهارات نگران کننده چهره‌ های کلیدی این رژیم نفت روی آتش ریخته است.


 

یعنی پاسخ شما مثبت است؟


 

ـ موضع من ساده است: ایران به عنوان امضاکننده پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته ‌ای دارای این حق ملی است که برنامه اتمی غیرنظامی خود را توسعه دهد. اما دولت‌های دموکراتیک آینده ما باید وسعت و عملی بودن چنین برنامه ‌هائی را در چارچوب نیازهای ما به انرژی بررسی و همزمان با آن اعتماد کامل جامعه جهانی را تضمین کنند.


 

در نهایت فکر می‌کنید که تاریخ درباره پدر شما و حکومتش غیرعادلانه قضاوت کرده است؟


 

ـ تاریخ باید درباره این دوران بعدا قضاوت کند.به خاطر فقدان بحث آزاد و همگانی، تا به حال امکان سنجش دیدگاه‌ ها و احساس‌ها در این زمینه وجود نداشته است.چیزی که من می‌توانم به شما بگویم این است که بسیاری از ایرانیان، به اضافه نسل جوانی که در آن دوران زندگی نکرده ‌اند، دیدگاه ‌های متفاوت از آن چیزی دارند که تبلیغات مسموم کوشید با آن کله ‌هاشان را پرکند.


 

اما فقط این تبلیغات نبود که تصور امروز را از پدرتان ساخت.


 

ـ با توجه به منابع سازمانی و مالی یی که یک سرزمین غنی نفتی و انقلابی به کارگرفت تا پدر مرا خراب کند، به نظر من هیچ آدم منصفی نمی‌تواند بگوید که دوستان و دشمنان او دسترسی برابر به دادگاه افکار عمومی یا صفحات کتاب تاریخ داشته ‌اند. من، تا زمانی که هردو جبهه حق برابر برای حرف زدن نداشته باشند، انتظار یک قضاوت عادلانه را ندارم.