۲۰جون تا ۲۷جون ۲۰۱۳
جزئیاتی از مرگ افشین اسانلو در زندان
گویا نیوز: خواهر افشین اسانلو، فعال کارگری و زندانی عقیدتی که روز پنجشنبه ۳۰ خرداد ماه در زندان رجایی شهر فوت کرد به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت که آنها از پزشک قانونی تقاضای رسیدگی در مورد علت مرگ برادرش را کرده اند. علت مرگ افشین اسانلو سکته قلبی عنوان شده است، اما به گفته خواهر مرحوم اسانلو او هیچ سابقه بیماری قلبی نداشته و در آخرین ملاقات سالم بوده است. همچنین به گفته پرستاران بیمارستان فوت مرحوم اسانلو قبل از رسیدن به بیمارستان بوده است. خانم اسانلو در این گفتگو همچنین گفت که به آنها اجازه برگزاری مراسم در مساجد داده نشده و آنها به ناچار مراسم سوم و هفتم برادرش را در منزل برگزار خواهند کرد.
فرشته اسانلو به کمپین بین المللی حقوق بشر ساعتی پس از خاکسپاری برادرش در بهشت زهرای تهران در مورد فوت برادرش گفت:«برادرم پنجشنبه فوت کرد اما مراجع قانونی به ما اطلاع ندادند. ما خبر را از دوستان مان صبح شنبه یعنی دو روز بعد از فوت برادرم شنیدیم. همان ها که برای ملاقات با زندانی هایشان به زندان رجایی شهر کرج رفته بودند، آنها به ما گفتند که شنیده اید افشین داخل زندان سکته کرده است؟! بلافاصله به زندان رفتیم اما ماموران به ما جواب درستی نمی دادند. بعد از اینکه جوابی از بخش ملاقات زندان نگرفتیم به بخش اداری زندان رجایی شهر رفتیم و آنجا بود که به ما گفتند برادرم فوت کرده و گفتند که برای تحویل گرفتن جنازه اش باید حتما از دادسرا نامه داشته باشیم. ما تا عصر شنبه درگیر گرفتن نامه از دادسرا بودیم بعد به بیمارستان رفتیم. تا زمانیکه به بیمارستان نرفتیم و جسد را ندیدیم باورمان نمی شد.»
خواهر افشین اسانلو در پاسخ به اینکه آیا برادرش سابقه بیماری قلبی داشته است، گفت:«برادرم اصلا مشکل قلبی نداشت و حالش خوب بود. او هر روز در محیط زندان ورزش می کرد و دو هفته قبل با مادرم ملاقات حضوری داشت. مادرم می گفت که حال افشین خوب بوده و صحیح و سالم بوده است.»
افشین اسانلو، ۴۲ ساله، فعال کارگری، برادر منصور اسانلو و از اعضای سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه در سال ۱۳۸۸ به اتهام تبانی و اجتماع به قصد اقدام علیه امنیت ملی به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شد. او سال گذشته از زندان اوین به زندان رجایی شهر کرج برای سپری کردن باقی مدت محکومیتش منتقل شد.
مرحوم اسانلو اسفند ماه امسال با پایان یافتن دوران محکومیتش قرار بود از زندان آزاد شود اما غروب پنجشنبه ۳۰ خرداد ماه در بیمارستان رجایی شهر کرج به علت “سکته قلبی” فوت کرد و روز دوشنبه ۳ تیرماه در بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
۴۴ زندانی سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین در پیام تسلیتی که روز دوشنبه در وب سایت کلمه منتشر شده، “سهل انگاری و بی توجهی مسئولان دستگاه قضایی و سازمان زندان ها” را باعث فوت افشین اسانلو، خوانده و به مورد مشابه آن یعنی مرگ هدی صابر در دو سال قبل اشاره کرده و نوشته اند، با توجه به وجود زندانیان سیاسی که از بیماری های شدید رنج می برند این حادثه می تواند تکرار شود.
—
درخواست آزادی زندانیان سیاسی و پایان حصر موسوی و کروبی
رادیو آلمان: شاخه جوانان جبهه مشارکت ایران اسلامی و سازمان ادوار تحکیم وحدت در بیانیههای جداگانهای خواستار آزادی زندانیان سیاسی در ایران شدهاند. در همین حال ژیلا بنی یعقوب، روزنامهنگار پس از گذراندن دوره محکومیتاش آزاد شده است.
در بیانیه شاخه جوانان این حزب اصلاحطلب از حکومت ایران خواسته شده است زندانیان سیاسی و همچنین میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی را آزاد کنند.
در بیانیه جداگانهای سازمان دانشآموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) خواستار آزادی اعضای این تشکل سیاسی شده است.
این بیانیه با اشاره به شرایط احمد زیدآبادی دبیرکل ادوار تحکیم و همچنین حسن اسدی زیدآبادی عضو شورای مرکزی و دبیر کمیته حقوق بشر این سازمان در زندان از مسئولان حکومتی خواسته است تا برای پایان دادن به این وضعیت تمامی مساعی خود را به کار بندند.
روز یکشنبه دوم تیرماه، وبسایت کلمه گزارش داد که ژیلا بنی یعقوب، روزنامهنگار و فعال حقوق زنان که دوران محکومیت یکساله خود را در زندان اوین سپری میکرد پس از پایان این مدت آزاد شده است.
خانم بنییعقوب، سردبیر وبسایت کانون زنان ایرانی و دبیر سابق سرویس اجتماعی روزنامه سرمایه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ در جریان اعتراضات پس از دهمین انتخابات ریاست جمهوری ایران به همراه همسرش، بهمن احمدی امویی بازداشت و در خرداد ماه ۱۳۸۹ به یک سال زندان و ۳۰ سال محرومیت از شغل روزنامهنگاری محکوم شد.
بهمن احمدی امویی، نویسنده و روزنامهنگار نیز که به ۵ سال و چهار ماه زندان محکوم شده، هم اکنون دوران محکومیت خود را به صورت تبعید در زندان رجاییشهر کرج میگذراند.
در خبری دیگر نسرین ستوده وکیل دادگستری و از اعضای کانون مدافعان حقوق بشر که به اتهام عضویت در این تشکل و همچنین “اقدام علیه امنیت ملی و تبانی و تبلیغ علیه نظام” به شش سال حبس و ۲۰ سال محرومیت از وکالت و خروج از ایران محکوم شده، به مرخصی چهار روزه آمده است.
خانم ستوده که از شهریور ۱۳۸۹ در زندان اوین دوران محکومیت خود را سپری میکند در دوران کاری خود وکالت تعداد زیادی از فعالان مدنی، مدافعان حقوق زنان و همچنین خانوادههای دو تن از کشته شدگان حوادث پس از دهمین انتخابات ریاست جمهوری ایران را بر عهده داشت.
—-
دختر شناگر ایرانی: رکورد زدم اما به لباسم گیر داده اند!
عصر ایران: نخستین دختر رکورددار شنا در آبهای آزاد ایران که خردادماه رکورد شنای کرال سینه را در دریای خزر شکست، برای ثبت این رخداد مهم با مشکلی باورنشدنی مواجه شده است.
«الهام السادات اصغری» با اشاره به این که تاکنون مراحل اداری ثبت رکورد شنای ۱۸ کیلومتری او نتیجهای در پی نداشته، میگوید: «با این که هنگام شنا از پوشش کامل اسلامی استفاده کردم و ناظران قانونی هم تمام مدت در پلاژ حضور داشتند، اما پس از آن مسئولان وزارت ورزش به من گفتند که باید ثبت این رکورد را فراموش کنم.»
این ورزشکار رکوردشکن که واکنش مسئولان ورزش کشور را تنها یک اعمال نظر شخصی میداند، تصریح کرد: «استدلال آنها این است که چون پیشتر چیزی به اسم «لباس شنای آزاد بانوان» در وزارت ورزش تصویب نشده ، لباس من هنگام شنا در دریا هرقدر هم اسلامی بوده باشد، اما از نظر آنها مورد قبول نیست و ثبت این رکورد، از لحاظ شرعی مشکل دارد!»
الهام اصغری با بیان این که لباس ابداعی او کاملا پوشیده است و ناظران نیز آن را تایید کرده بودند، گفت: «پوشش من به اندازه یک لباس فضانوردی آزاردهنده و سنگین بود، اما چاره دیگری نداشتم. اکنون اگر لباسی از این جنس و با همین حجم را به تن آقای حسین رضازاده کنید و از او بخواهید تا وزنه بزند، همان لحظه دوباره از این رشته خداحافظی میکند.»
شناگر رکوردشکن ۳۲ ساله با تاکید بر این که شنای مسیر ۱۸ کیلومتری کار سادهای نبوده که اکنون بتواند از کنار آن بگذرد، تصریح میکند: «من وقتی ساعتها در دریا شنا میکنم و تسلیم امواج نمیشوم، برایم قابل پذیرش نیست که حالا در مقابل تصمیمات و نظرات شخصی برخی مسئولان سر فرود بیاورم، به همین دلیل همچنان در حال پیگیری حق قانونی خودم هستم چون رکورد من قانونی بوده و باید ثبت شود.»
—-
شادباش “اتحاد برای پیشبرد سکولار دموکراسی در ایران” به مردم!
اتحاد برای پیشبرد سکولار دموکراسی در ایران، رای دلیرانه مردم ایران را به ایشان شادباش می گوید و شکست قاطعانه کاندیداهای نزدیک تر به بیت ولایت را، یک پیروزی برجسته برای نیروهای دموکراسی خواه و ادامه دهندگان جنبش سبز می داند.
چهارسال پیش، مردم ایران با فریاد رای من کجا است، به جهانیان اعلام کردند که به رغم سرکوب و تبعیض، آن ها مالکین واقعی صندوق های رای در ایران اند. آن بانگ خروشان جنبش سبز، به دست همیاران ولایت مطلقه و نیروهای امنیتی سرکوب شد. آن ها، پس از دستگیری و زندانی کردن گروه گسترده ای از کنشگران جنبش سبز و افکندن رهبران این جنبش به زندان خانگی، گمان می کردند که اراده مردم ایران را برای بازپس گرفتن صندوق های رای، درهم شکسته اند؛ گمان می کردند که با تواناتر ساختن نهاد تبعیض گرای شورای نگهبان و مهندسی انتخابات از راه نظارت استصوابی، و افزایش پیگرد و فشار، راه را بر سودای دموکراسی خواهی مردم ایران بسته اند و از صندوق رای، جانشینی خودی و مطیع بیت رهبری، برای آقای احمدی نژاد بیرون خواهند آورد.
آقای خامنه ای، یک روز پیش از انتخابات، از مردم خواستند که اگر به جمهوری اسلامی هم باور ندارند، برای ایران به پای صندوق رای بروند و مردم چنین کردند! برای ایران و نه برای ولی فقیه؛ برای دموکراسی و نه برای نظام تبعیض و خشونت؛ برای رهایی از گرفتاری های ناشی از سیاست های اقتصادی نادرست که به همراه فساد لگام گسیخته و تحریم های خارجی، زندگی را بر مردم سیاه و اقتصاد ایران را به تباهی کشانده؛ و برای پایان دادن به سیاست خارجی ماجراجویانه ای که ایران را در آستانه جنگ و ویرانی قرار داده؛ به پای صندوق رای رفتند و به کسی رای دادند که از دیدگاه ایشان، دورترین کاندیدا به آرمان و آمال هواداران ولایت مطلقه و سیاست های تبعیض گرایانه آقای خامنه ای و هم پیمانان ایشان است. به داوری ما، این انتخابات نشانگر این است که حکومت تبعیض و ولایت مطلقه در سراشیب است؛ ریزش نیروهای هوادار ولایت و دشمن حقوق مردم شتابان تر گشته و فرایند گذار به حکومتی سکولار و دموکراتیک آغاز شده است.
اینک که مردم ایران، صندوق رای را پس گرفته اند، دیگر نباید به دست آوردن آزادی های مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر، رهایی زندانیان سیاسی و پایان دادن به تبعیض درهمه زمینه ها را، به مذاکره در بالا واگذار کنند و حضور خود را به صندوق رای محدود کنند. نیت و توانایی آقای روحانی و پشتیبانان ایشان در جنبش اصلاحات، هرچه باشد، مردمی که صندوق رای را از کودتاچیان ۸۸ باز پس گرفته اند، نمی توانند و نباید سپهر سیاست را تنها به ایشان واگذارند و به حسن نیت ایشان دل بندند. باید از راه فشار از پایین و به راه انداختن کارزارهای مطالباتی برای دموکراتیزه کردن انتخابات از راه پایان دادن به فرایند شرم آور نظارت استصوابی؛ درخواست آزادی همه زندانیان سیاسی و عقیدتی و از جمله آزادی خانم رهنورد و اقایان موسوی و کروبی؛ رفع تبعیض های جنسیتی، دینی، اتنیک و سیاسی؛ تشکیل و تقویت احزاب سیاسی؛ اجازه برگزاری گرد همایی های سیاسی؛ سازماندهی جامعه مدنی و ایجاد تشکلهای صنفی و مدنی، گام به گام و از راه های مدنی، بر سنگرهای دموکراسی چیره شد و زمینه ی گذار خشونت پرهیز از جمهوری اسلامی را فراهم آورد.
یکی از برجسته ترین دستاوردهای این انتخابات، شکست سیاست خارجی جمهوری اسلامی و ماجراجویی های هسته ای است. مردم ما باید از آقای روحانی بخواهند که به مواعید خود در دوران کارزار انتخاباتی پایبند باشند و با کنار نهادن سیاست خارجی کنونی و در پیش گرفتن راهکار صلح و مذاکره و بازگشت به خانواده جهانی، ایران را از چنبره تحریم های ویرانگر و جنگی ویرانگرتر، رها سازند.
ما بار دیگر پیروزی مردم را در این انتخابات به ایشان شادباش می گوییم و براین باوریم که این رای، آغاز کار است. باید در صحنه باقی ماند و به نیروهای ضربه خورده و درهم ریخته ولایت، فرصت و مجال تجدید سازمان و یورش مجدد را نداد.
هیئت اجرایی- سیاسی اتحاد برای پیشبرد سکولار دموکراسی درایران
۲۵ خرداد ۱۳۹۲- ۱۵ ژوئن ۲۰۱۳