آقای روحانی هرچه جمله قشنگ توی دنیا بود جمع کرده بود و در اولین سخنرانی اش در مجلس جا داده بود. کاش این ضرب المثل “دوصد گفته چون نیم کردار نیست ” را نداشتیم! من گاهی دلم می خواد  ضرب المثل های مزاحمی از این دست را از پشت بام خانه مان پرت کنم توی خیابان.

بی انصافی نکنم، روحانی که خوبه، به خاطر بلاهایی که آقای احمدی نژاد سرمان  آورده، به هرکسی که فکرش را بکنید حاضر بودیم رای بدهیم به امید آنکه وضع مملکت و مردم بهتر شود. حالا هم که آقای روحانی با کلیدش درکاخ ریاست جمهوری را باز کرد، من یکی به عنوان یکی از اون خس و خاشاکی که آقای احمدی نژاد فرمودند، انتظار دارم همان کاری را بکند که لقمان حکیم کرد.

 از لقمان پرسیدند ادب از که آموختی؟ جواب داد از بی ادبان، هر کار ناپسندی که آنها کردند من نکردم! حالا هم کافیست که اقای روحانی کارهایی را که احمدی نژاد کرد، نکند تا موفق شود.

روحانی باید بگوید من پول نفت را سر سفره مردم نمی آورم! تا دینار آخرش را می ریزم به خزانه دولت. دست کلاش های بین المللی را قطع می کنم. سه هزار میلیارد تومن که هیچ، اجازه نمی دهم کوچکترین سوء استفاده و خاصه خرجی از این پول بشود و همه اش را صرف زندگی مردم ایران و امور مملکت می کنم.

روحانی باید با از بین بردن تنش ها جلوی قطعنامه های سازمان ملل را بگیرد و نگذارد آنقدر قطعنامه صادر کنند که به قول آقای احمدی نژاد قطعنامه دون شون پاره بشه! چه جوری باید این کار را بکند؟ باید آقای خامنه ای را یک کم نصیحت کند!

روحانی باید عمامه اش را دست بگیرد و بگوید این که روی سر من است هاله نور نیست و خاصیتی هم ندارد. اسمش عمامه است و جزئی از لباس روحانیون. همین و بس.

روحانی باید بگوید من اگر به سازمان ملل رفتم آنچنان متین، منطقی و صحیح حرف می زنم که حتی یک صندلی خالی هم در سالن باقی نماند.

روحانی باید بگوید من کمدین نیستم، شو اجرا نمی کنم و قصدم خنداندن مردم نیست، بنابراین هرروز حرف مضحکی نمی زنم که باعث نیشخند و تمسخر مردم دنیا شوم.

روحانی باید به مردم دنیا بگوید ما قصد مدیریت جهان را که  نداریم هیچ، اگر بتوانیم کشور خودمان را هم اداره کنیم خیلی هنر کرده ایم.

 با همین کلید درکاخ ریاست جمهوری را بازکردم

با همین کلید درکاخ ریاست جمهوری را بازکردم

روحانی باید بگوید اگرکسی من را معجزه هزاره سوم لقب داد تحویل دادگاهش می دهم چون یک سوءاستفاده چی بیشتر نیست. معجزه هزاره سوم را نزدیک هزار سال دیگر مردمی که زنده بودند تعیین می کنند. نوزادی را که تازه به دنیا آمده کسی آقای دکتر صدا نمی کند. شاید طرف آب حوض کش از آب درآمد!

روحانی باید بگوید که من قصد نابود کردن هیچ کشوری را از روی زمین ندارم، برای صلح و صفا در دنیا تلاش می کنم و کوشش می کنم هیچ کشوری پایش را ازگلیم خودش درازتر نکند و به فکر تجاوز به کشور ما هم نیفتد.

روحانی به جای اینکه مثل اون اقاهه  ایران را آزادترین کشور جهان بنامد و خود را مضحکه عالم و آدم کند، می تواند بگوید  سعی می کنم ایران آزادترین کشور جهان بشود و دولتم پاک ترین دولت تاریخ باشد.

آقای روحانی باید بگوید من کسی نیستم که بتوانم همراهان حضرت مسیح را انتخاب کنم. اگر یک روزی قرارشد حضرت مسیح برگردد، خودش عقلش می رسد که هوگو چاوز را همراهش بیاورد یا نه؟

روحانی باید بگوید خشکسالی ایران به خاطر موقعیت جغرافیایی ایران است نه آنطوری که آقای احمدی نژاد فرمودند به خاطر تخلیه ابرها توسط خارجی ها!

ابری که فشارش می دهند و آبش را می گیرند ابر ظرفشویی در آشپزخانه است نه ابر باران زایی که در آسمان است!

رئیس جمهور جدید کشورمان باید بگوید مردم ایران نه تنها خس و خاشاک نیستند بلکه تاج سر من هستند. آنها هستند که با آراء خودشان من را به این مقام رسانده اند و تلاش می کنم در حد امکان به آنان خدمت کنم و نیازهایشان را برآورده کنم.

و آقای روحانی باید از حالا به فکر چهار یا هشت سال دیگرش هم باشد که مردم از رفتنش غمگین شوند نه اینکه به خاطر رفتنش به خیابان ها بریزند، بشکن بزنند و قر بدهند.

دلارمیشه هفت تومن؟!

می گویند از آقای روحانی پرسیده اند این شایعه  درست است که با رئیس جمهور شدن شما دلار مثل سی و چهار سال پیش میشه هفت تومن؟

جواب داده است: من مخالفتی  ندارم. اگر بشه خیلی خوب میشه. خودم هم تعدادی میخرم !

میلیاردرهای بدبخت !

یکی از میلیاردرهای گمنام که خود را بدبخت ترین موجود روی کره زمین می دانست تلفن کرده بود و می گفت آقا چرا در مملکتی که اینهمه پیشرفت کرده و اینهمه اتوبان و برج ساخته شده یک دانشگاه، یک دانشکده، یک کالج یا حداقل یک کلاس اکابر برای ما میلیاردرهای گمنام و مادرمرده دایر نمی کنند؟

او می گفت من در دوران پاک ترین دولت تاریخ، الکی الکی و به دلایلی که گفته اند نگو تا دست زیاد نشود، افتادم وسط یک جریان و شوخی شوخی چند میلیارد هم دادند به ما که دهنمون بسته باشه….

من که قبلا اگر هزار تومان پول را یکجا می دیدم غش می کردم و می خوردم زمین، حالا میلیاردها تومن ثروت دارم ….. الان یک مقداریش را ریخته ام توی یک بقچه و جلوی رومه…

من این پول ها را چکارش کنم؟ من که عقلم نمی رسد…پریشب از ناچاری یک گونی از اسکناس ها را بردم دادم یک برج خریدم به این گنده گی ….حالا برجه رو چکارش کنم؟…پول پدرسگ صاحب مثل سیل به طرفم سرازیره و داره بدبختم می کنه …

به خدا از بس کله پاچه و چلوکباب کوبیده خوردم دارم می ترکم …هرچی چلوکباب می خوری مگه تموم میشه؟

اگر کلاسی، دانشکده ای چیزی دایرکنن و به امثال من که کم هم نیستند بگن با اینهمه پول چکار کنیم و حداقل شام و ناهار چی بخوریم، ثواب داره …به خدا ثواب تاسیس چنین دانشکده ای از ثواب هزار سال نماز شب خواندن بیشتره …آخه صبح ها غیر از کله پاچه و ظهر و شب غیر از چلوکباب کوبیده چی میشه خورد؟ فوقش آدم بگه دو تا سیخ کوبیده اضافه هم براش بیارن. بعدش چی؟ خدا را خوش نمیاد با این همه اسکناس مثل این ننه مرده ها بشینیم و چکنم چکنم بکنیم….!

خجالت درمانی در اسپانیا!

تلویزیون اسپانیا برای درمان مردان خجالتی در این کشور راه حل تازه ای کشف کرد . خانم مجری نیمه لخت می آید جلوی دوربین تلویزیون و برنامه اجرا می کند که ترس مردها ریخته شود!

spanish-anchor

همین خانمی که عکسش را می بینید و الان در حال معالجه مردهای خجالتی است، به خبرنگار ما گفت: مردهای اسپانیا وقتی برنامه من شروع می شود زن و بچه شان را به بهانه ای از خانه بیرون می کنند که هنگام درمان تمرکزشان به هم نخورد و حواس شان پرت نشود.

خبرنگار ما پرسید چرا لخت مادرزاد برنامه اجرا نمی کنید که خود کلمه خجالت آب شود و به زمین برود؟ طفلکی در حالی که غش غش می خندید گفت اوا، ما می خواهیم مردهای خجالتی را معالجه کنیم، نمی خواهیم چشم هاشون چهار تا بشه که ….!

نکته

میگن تازگی ها توی دنیا هرکی دروغ میگه، شنونده می خنده و میگه  سلام آقای احمدی نژاد!

* میرزاتقی خان یکی از روزنامه نگاران و طنزنویسان پیشکسوت ایران و از همکاران تحریریه ی شهروند است.