عباس شکری ـ در جلسه ی  سازمان ملل در سال دو هزار، مصوبه ای از تصویب گذشت که همه ی کشورهای عضو هم آن را امضا کرده اند. هدف اصلی 

 

شهروند ۱۲۷۱ – پنجشنبه ۴ مارچ ۲۰۱۰


 

هر ساله بیش از نیم میلیون زن در دوران بارداری یا زایمان می میرند. این واقعه در حالی روی می دهد که با اقدامات ساده جان خیلی از آنها را می شود نجات داد. جهان در فکر نجات جان زنان بوده، اما طی بیست سال گذشته مگر حرف و مصوبه هایی که روی کاغذ مانده اند، اقدامی انجام نشده است.


 

در جلسه ی  سازمان ملل در سال دو هزار، مصوبه ای از تصویب گذشت که همه ی کشورهای عضو هم آن را امضا کرده اند. هدف اصلی این مصوبه مبارزه با فقر در سطح جهان بوده که می بایست تا سال ٢٠١۵ به نتیجه برسد. یکی از هدف های هشت گانه ی این مصوبه که در پاراگراف شماره ی پنج آمده است به شرح زیر می باشد:

کاهش هفتاد و پنج درصد مرگ و میر مادران تا سال ٢٠١۵ نسبت به آن چه در سال ١٩٩٠ بوده است. تا سال ٢٠١۵ همچنین همه ی زنان جهان می بایست به خدمات بهداشتی تولید مثل دسترسی داشته باشند. در ذیل همین پاراگراف آمده است که منظور از خدمات بهداشتی تولید مثل؛ روابط جنسی، حاملگی، زایمان، سقط جنین، جلوگیری از حاملگی، بیماری های مقاربتی، سرطان و نازایی می باشد.

براساس محاسبات سازمان ملل هزینه ی سالانه ی این برنامه حدود شش میلیارد دلار می باشد.

ارقام آماری نشان می دهد که علیرغم تصویب این مصوبه در سال دوهزار، تاکنون که ده سال از آن می گذرد، مرگ و میر سالانه ی مادران در سطح جهان کمتر از یک درصد کاهش یافته است که در تطابق با هدف تصویب شده، در صورتی که قرار باشد به هدف تعیین شده دست یابیم، باید حداقل سالانه پنج و نیم درصد کاهش مرگ و میر در بین مادران جهان آن هم هر ساله داشته باشیم.


بدیهی است که سایر اهداف این مصوبه هشت بندی در بردارنده ی حق تحصیل عمومی، برابری زن و مرد، کاهش مرگ و میر کودکان، مبارزه با ویروس ایدز، ایجاد محیط زیست پایدار و گسترش همکاری های بین المللی برای رشد آگاهی زنان و مردان جهان می باشد.

آمار منتشر شده ی سازمان ملل شاهد بر این است که هر ساله سیصد و پنجاه هزار زن در حین حاملگی یا در زمان زایمان جان می بازند. هشت میلیون زن با مشکلات و بیماری هایی که پیامد ناباروری است روبرو می شوند. حاملگی از عادی ترین دلایل مرگ، بین دختران کم سن و سال بین پانزده تا نوزده سال می باشد. هر ساله پانزده میلیون دختر در چنین سن و سالی زایمان می کنند و پنج میلیون دختر در همین گروه سنی هم دست به سقط جنین می زنند.

 در کشورهای در حال توسعه هر ساله بیش از نوزده میلیون سقط جنین ناامن انجام می شود که آمار سازمان های بین المللی از جمله سازمان بهداشت جهانی نشان می دهد که شصت و هشت هزار نفر از این دختران جوان در حین یا پس از سقط جنین به هلاکت رسیده اند. 

همین رقم آماری در مورد کشورهای ثروتمند اروپای غربی به گونه ی دیگری است؛ در بین بیست و پنج هزار زن تنها یک نفر حین حاملگی یا در زمان زایمان می میرد در حالیکه خطر مرگ بین زنان آفریقایی یک نفر در هر هفت نفر است.

در کشورهای پیشرفته تقریبا همه ی زنان در دوران حاملگی و زایمان دسترسی به پرسنل بهداشتی تحصیل کرده و باتجربه دارند. همین رقم در کشورهای در حال توسعه به پنجاه و هفت درصد کاهش می یابد و در کشورهای عقب مانده تنها سی و پنج درصد زنان در دوران بارداری یا زمان زایمان شان احتمالا پرسنل بهداشتی حضور دارد.

در کشور نیگاراگوئه، در سال ۲۰۰۸ قانون ممنوعیت سقط جنین تصویب شد. تا سال ۲۰۰۶ برای زنانی که پس از تجاوز جنسی باردار می شدند یا به خاطر حاملگی جان شان به خطر می افتاد، سقط جنین آزاد بود. بین سال های ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۷، ١٢۴٧ دختر بر اثر تجاوز بیگانه یا تجاوز خویشاوندی حامله شدند که بیشترین آنها هم بین ده تا چهارده ساله بوده اند. براساس قانون جدیدی که امروزه اجرا می شود، این دختران که در واقع کودک نیز هستند، حق سقط جنین ندارند و پرسنل پزشکی هم که در خفا چنین کاری انجام دهد، با مجازات زندان روبرو می شود.

در پرو، اختلاف طبقاتی شدید زمانی روشن تر و مشخص تر است که به آمار مرگ و میر بین مادران دقت شود. هر ساله بیش از هزار مادر در زمان بارداری یا در حین زایمان می میرند که بیشترین آنها بین زنان بومی (سرخپوستان)، بی چیزها یا حومه نشینان شهرهای بزرگ اند. در این کشور هم سقط جنین ممنوع است مگر این که جان زنی در خطر باشد.

در کشور بورکینافاسو، هر ساله بیش از دو هزار زن به خاطر بارداری و زایمان، جان می بازند. مرگ و میری که همه ی آنها قابل پیشگیری اند. زنان در چنین کشورهایی می میرند به این خاطر که یا به پرسنل بهداشتی متخصص دسترسی ندارند یا اگر امکان دسترسی هست، دیر به مراکز بهداشتی می رسند. خیلی از این زنان حتی به مراکز بهداشتی می رسند، اما از آنها خواسته می شود تا قبل از هر گونه اقدامی مبلغ گزافی بابت خدمات بهداشتی پرداخت کنند که معمولا فقر مانع چنین پرداخت هایی می شود و مرگ پیامد دیگر آن است. سازمان بهداشت جهانی در یکی از پژوهش های خود به این نتیجه رسیده است که ختنه ی دختران و یا ازدواج زودهنگام آنها در سن های پایین، عامل دشواری های زمان زایمان و دوران بارداری می شود. همین پژوهش در بخش دیگری می گوید: تبعیض نژادی و تفاوت های حقوق زن و مرد، زن آزاری شدید، فقدان سواد و آموزش های لازم، ناآگاهی و نداشتن اطلاعات لازم، موجب می شود که زنان از دانش لازم برای جلوگیری از حاملگی های ناخواسته استفاده نکنند.

به قول نخست وزیر نروژ، "ینس استولتن برگ"، "علت مرگ این زنان تنها نبود پرسنل خدمات بهداشتی نیست که جهان هم گویا سلامت بهداشتی زنان را جدی نمی گیرد. جدی نگرفتن سلامت بهداشتی زنان شاید یکی از قوی ترین و شدید ترین نوع زن آزاری و ظلم به زنان جهان باشد". او در دیداری که از هند داشت ضمن تشویق مقامات هندی برای ایجاد امکانات بهتر برای رفاه زنان، گفت: "هر دقیقه زنی به علت دشواری های خاص زنانگی در حین حاملگی یا زایمان می میرد.

 چنانکه پیش از این هم گفتم، برای دست یازیدن به اهداف برنامه های تصویب شده سازمان ملل، تنها پنج سال باقی مانده تا نسبت به میزان مرگ و میر در سال ١٩٩٠، هفتاد و پنج درصد کاهش داشته باشیم. میزانی که به نظر می رسد هرگز جهان موفق به انجام آن نخواهد شد. در سال ٢٠٠٨سازمان ملل در گزارشی، اعلام کرد که حتی ذره ای به اهداف تعیین شده نزدیک نشده ایم. موفقیتی که با تکیه بر آن بشود پنج سال آینده را بر همان روال ادامه داد. همین گزارش تأکید می کند که بین هشت ماده ی تصویب شده در سال دو هزار، کمترین پیشرفت، در جلوگیری مرگ و میر زنان در حین بارداری یا زمان زایمان بوده است.


 


 


 

 

خیلی از این زنان به طور کامل در تنهایی و در گوشه ی کومه ای دورافتاده خود را به مرگ تسلیم می کنند. اغلب این زنان وسیله ای برای مراجعه به بیمارستان (اگر وجود داشته باشد) ندارند و یا این که از سوی خویشاوندان شوهر و به ویژه مادرشوهر، نهی می شوند که مگر ما هنگام زایمان بیمارستان و ماما در اختیار داشتیم که اکنون شما به آن نیاز دارید؟ نخست وزیر نروژ می گوید:"به همین دلیل دولت نروژ در پروژه ای که برای مادران فقیر هند در دست اجرا است با کمک مالی، کلینیک زنان دایر کرده تا زنان کم درآمد بتوانند بدون کمترین هزینه ای علاوه بر کنترل دوران بارداری، زایمان امنی را هم پشت سر بگذارند". البته که چنین کمک هایی می تواند از میزان مرگ و میر بکاهد، اما اکنون تا رسیدن به هدف راه طولانی در پیش است که امروز از هر پنج زنی که در هند می میرند، یکی از آنها به خاطر دشواری ها، بیماری ها و نابسامانی های دوران بارداری و زایمان است.

در آفریقا، در جنوب صحرا، جایی که این مشکل بزرگتر از سایر نقاط است، مرگ و میر زنان باردار و یا در حین زایمان، مدام در حال بیشتر شدن است. در کشورهای فقیر سیرالئون و مالاوی، انگار که این پیشرفت در جهت مخالف اهداف سازمان ملل بوده است. یعنی میزان مرگ و میر بیشتر شده که کمتر نشده است. براساس اطلاعات منتشر شده در ماه اپریل سال جاری، سازمان ملل جلسه ای خواهد داشت که موضوع اصلی آن مرگ و میر زنان است و پیش بینی می شود که موضوع اصلی جلسه ی مجمع عمومی سازمان ملل در ماه سپتامبر هم همین موضوع باشد.

باز هم تکرار می کنم که تقریبا همه ی زنانی که به سبب بارداری یا زایمان به هلاکت می رسند، در کشورهای عقب مانده یا در حال توسعه زندگی می کنند و فقر چون سایه هماره آنها را دنبال می کند. در کشورهای پیشرفته، اما درصد ناچیزی که احتمالا در دوران بارداری یا زایمان می میرند، متعلق به اقلیت های قومی هستند که معمولا هم از وضعیت مالی بدتری از اکثریت برخوردارند و شاید از دسترسی به خدمات بهداشتی نیز محروم اند. اما، واقعیت ناعادلانه ای که ابراز وجود می کند، این است که اکثر کسانی که تسلیم مرگ می شوند،  برای جلوگیری از مرگ شان می شود برنامه هایی را طرح ریزی کرد. مثلا بیشترین زنانی که در دوران بارداری یا زایمان می میرند، حتی یک بار هم دکتر یا پرستار یا یک پرسنل بهداشتی غیرمتخصص در امور زنان و زایمان را هم ویزیت نمی کنند. دلیل اصلی این تراژدی هم چیزی نیست مگر بی عدالتی و فقر.

دکتر "بریت آوست وی" پژوهشگر مرکز کنترل های بهداشتی نروژ که هفته پیش در کنفرانس "مرگ و میر زنان" که توسط عفو بین الملل برگزار شده بود، شرکت کرده است و سال ها است در مورد سلامت مادران، حقوق زنان و سقط جنین فعالیت می کند، می گوید: دلیل این که جهان حتی نتوانسته ذره ای به هدف بزرگ جلوگیری از مرگ زنان در دوران بارداری و زایمان، نزدیک شود، این است که اولا از نظر مقامات کشورهای کمتر توسعه یافته، زنان در اولویت های اولیه برنامه ریزی نیستند و دو دیگر آن که در این کشورها کمبود ماما، پرسنل بهداشت زنان، دارو و وسایل پزشکی کاملا به چشم می آید".

دکتر بریت هم چنین می افزاید که موفقیت برنامه های سازمان ملل زمانی امکان پذیر است که همه ی جمعیت در کشورهای گوناگون دسترسی یکسانی به خدمات بهداشتی داشته باشند. عوارض زایمان معمولا اورژانس است و به همین خاطر هم کمک های اولیه باید سریع باشد اگر خواهان کاهش مرگ و میر زایمان هستیم. علاوه بر این، مهم این است که حقوق و حیات زنان را به رسمیت بشناسیم.

البته باید یادمان باشد که مرگ و میر زنان ارتباط مستقیم دارد با سقط جنین و قوانین بازدارنده ی آن در کشورهای مختلف. در جاهایی که قوانین ممنوعیت سقط جنین جاری می شود، تعداد زنانی که به همین خاطر می میرند، بیشتر است. دکتر بریت در بخش دیگری از سخنان خود در مورد چگونگی دستیابی به موفقیت در کشورهای کمتر توسعه یافته و کاهش مرگ و میر زنان می گوید:

"سریلانکا نمونه ی موفقی است برای کشورهایی که تنها سقط جنین را ممنوع می کنند، اما سیستم خدمات بهداشتی مناسبی برای مادران باردار برقرار کرده اند. در سریلانکا، قانون سختی در مواجهه با سقط جنین وجود دارد اما دسترسی رایگان به خدمات بهداشتی دوران بارداری هم نیز موجود است. به همین سبب هم میزان مرگ و میر در بین زنان سریلانکا در مقایسه با کشورهای دیگری که سقط جنین ممنوع است اما خدمات بهداشت مناسبی هم وجود ندارد، کمتر است. زنان سریلانکایی به طور رایگان به خدمات بهداشتی دسترسی دارند و به همین خاطر هم جان بخش بزرگی از آنها نجات می یابد.

 فراموش نکنیم که سرنوشت مادران به هیچ وجه از وضعیت کودکان و بهداشت کودکان جدا نیست. چرا که در صورت مرگ مادر، کودک هم در خطر است و بنایراین باید به طور جدی کاری برای جلوگیری از مرگ مادران انجام شود. بیشتر زنان می میرند چون خون ریزی زیادی دارند یا می میرند چون از عفونت در رنج اند. بیماری هایی که با کمترین هزینه می شود مداوا کرد و از مرگ مادر ممانعت شود".   


 

مرگ و میر زنان در زمان بارداری یا حین زایمان در ایران


 

بر اساس آخرین گزارش مجمع جهانی اقتصاد، که در ژانویه گذشته منتشر شد، ایران در میان ١٢٨ کشور جهان در مکان ٧۶ در زمینه میزان مرگ و میر زنان قرار دارد.

گزارشات سازمان ملل نیز در خصوص میزان دستیابی کشورها به اهداف سند توسعه هزاره، میزان مرگ و میر زنان باردار در ایران را حدود ۷۶ نفر در میان هر صدهزار نفر اعلام کرده است.

این سازمان گزارش می‌دهد که میزان مرگ و میر زنان باردار در ایران به دلیل وجود یک برنامه بهداشتی گسترده، طی دو دهه گذشته، کاهش قابل توجهی داشته است.

مهمترین دلایل مرگ و میر زنان  در سطح جهان عفونت، مسمومیت خونی، خونریزی بیش از حد در هنگام زایمان و آبستنی خارج از رحم گزارش شده است.

در ایران ۶٠ تا ٨٠ درصد علت مرگ و میرها را خونریزی، سختی زایمان، فشار خون بالا و عوارض سقط جنین شامل می‌شود.

گفته می‌شود سی درصد این مرگ و میرها به علت خونریزی، چهارده درصد به علت فشار خون بالا، چهارده درصد به علت بیماری‌های قلب و عروق، سیزده درصد به علت عفونت و پس از آن به ترتیب خون‌ریزی دوران بارداری، عوارض سقط جنین و آمبولی ریه مهم‌ترین عامل مرگ و میر مادران است.

گر چه در ایران به دلیل غیرقانونی بودن سقط جنین آمار رسمی و قطعی درباره میزان مرگ و میر ناشی از آن در دست نیست ولی برخی آمار غیررسمی حکایت از آن دارد که سالانه هشتاد هزار سقط جنین غیرقانونی و در شرایط غیر بهداشتی در ایران انجام می‌شود.

دکتر محمدمهدی آخوندی رییس پژوهشکده فن‌آوری‌های نوین علوم پزشکی جهاد دانشگاهی ابن سینا در این باره گفت: معمولاً ١٠ تا ١۵ درصد از عوارض ناشی از سقط های غیر ایمن مربوط به سقط‌ های ناقص، عفونت، پارگی و سوراخ شدن رحم می‌باشد که به دلیل غیرقانونی انجام شدن این عمل و ترس و واهمه از آثار ارتکاب به آن، زنان کمتر به پزشک معالج مراجعه کرده و به این ترتیب موجبات مرگ آنان فراهم می‌آید.

در ایران طبق قوانین شرعی، سقط جنین غیرقانونی است. اگر چه در سال ١٣٨۴ دولت قانونی را با عنوان «سقط درمانی» ‌تصویب کرد که به موجب آن پس از تشخیص قطعی سه پزشک متخصص و تأیید پزشکی قانونی مبنی بر بیماری جنین که به علت عقب افتادگی یا ناقص‌الخلقه بودن موجب جرح مادر است و در مواردی که مادر با تهدید جانی مواجه باشد، قبل از چهار ماهگی و با رضایت زن مجاز است و دستور العمل اجرایی آن نیز نهایی شده است.


 

* عباس شکری نویسنده و مترجم آزاد در اسلو ـ نروژ و از همکاران شهروند در اروپاست که بویژه اتفاقات آن بخش از اروپا را پوشش می دهد.