شماره ۱۱۹۷ ـ ۲ اکتبر ۲۰۰۸
نقدی بر مقاله ی “مدرن ارتجاعی” نوشته ی محمد برقعی
در مقاله ی “مدرن ارتجاعی” جناب برقعی با بررسی دین و مضرات آن طبق معمولِ تمامی روشنفکران عصر دیروز و امروز و فردا، سعی کرده اند تا ندای تمدن و پیشرفت را ورای دیدگاه مذهبی و ارتجاعی دین بدهند! بنده با جناب برقعی در صف مبارزه با ارتجاع هستم! چه در دین پدری خودم، اسلام و چه در مسیحیت که در حال حاضر خودم را از پیروان آن میدانم! بنده همواره معتقد بوده و هستم، روحانیت ورای ظرف جسم است و شما قادر به ممزوج کردن این دو نیستید. عیسای مسیح را خواستند تا پادشاه کنند، او از میان مردم رد شد و رفت. (یوحنا ۶ آیه ی ۱۵)خواستند تا تواناییش را بر روی زمین محک بزنند، او فرمود پادشاهی او بر روی زمین نیست.(یوحنا ۱۸ آیه ی ۳۶) خواستند تا او را به روی قوانین شریعت و آداب و سنن گذشتگان متمرکز کنند، او گفت باید از آب و روح متولد شد.(یوحنا ۳ آیه ی ۵ ).
فلاکت و ارتجاع کلیسای روم در قرون اولیه، مانند داغ سیاهی بر تاریخ مسیحیت همواره خواهد ماند، اما نه بر تن مسیح و نه بر تن مسیحی، زیرا آنچه آنها مدتی مدید در قدرت و خودکامگی خود دست به آن زدند در هیچ قاموس و معنای تعالیم و فرمایشات عیسای مسیح که آنها به دلیل آن سر می زدند و می سوزاندند نبوده است. بنده دشمن ارتجاع هستم و برای آن تا آخرین نفس خود جنگیده و در این جنگ سلاح من فیض خدا در عیسای مسیح و درک و زیستن در آن خواهد بود و بس.
پیام مسیح همواره پیام تبدیل بوده است. همواره تغییر. همواره از کهنگی به تازگی تبدیل شدن. در حقیقت این از اساس تعالیم مسیحیت است که :” هر آنچه کهنه بود درگذشت و اینک زندگی نو شروع شده است.”(نامه ی دوم قرنتیان باب ۵ آیه ی ۱۷). تعالیم مسیحیت شما را تشویق به تازه زیستن میکند:” همانطوری که مسیح به وسیله ی قدرت پرشکوه پدر پس از مرگ زنده شد، ما نیز در زندگی تازه ای بسر بریم.”(رومیان باب ۶ آیه ی ۴ ) و ” به آنچه که ما را در بردگی نگاه می داشت مرده ایم تا به نحوی تازه یعنی به واسطه ی روح القدس خدا را خدمت کنیم نه مانند گذشته که از قوانین نوشته شده اطاعت می کردیم.”(رومیان باب ۷ آیه ی ۶).
تمامی شاگردان مسیح از افرادی عامی و مرتجع (از دید آقای برقعی)بودند، اما به دلیل آنچه در درون آنان ایجاد شد و آنها با آن تازگی زیستند، توانستند تمامی دنیا را با آن عوض کنند، عوض کردند زیرا که ابتدا خودشان عوض شده بودند؛ از ارتجاع به ارتقاء.
در جایی از این مقاله ایشان جمله ای را گفته اند که ابدا از صاحب چنین قلمی که بر ضد ارتجاع و مدرن ارتجاعی مقاله نوشته بعید می نماید! ایشان می گویند:”مسیحیت را که ارزشهای تمدن غرب از آن سرچشمه گرفته است.”… ببخشید جناب برقعی بهتر می بود می فرمودید:” …سرچشمه گرفته بود!” نه من و نه دیگر آنانی که در تعالیم کتاب مقدس زندگی میکنند، جامعه ی غربی را مسیحی نمیدانیم؛ نه تصمیمات و نه حرکتهای هر گروه و جناح سیاسی را. تمامی ارزشهای اولیه ی مسیحیت که غرب بنا بود در آن زندگی کند به مرور زمان از بین رفته و مسیح در زیر دنیای پیشرفته ی شما له شده و در جفا و ستم قرار گرفته و اشک می ریزد. نگاه کنید به اوج پیشرفت این دنیا! خوب نگاه کنید! بعد یک قلم بردارید و سعی کنید؛ آنوقت که در زیر فشار مزدوران و مرتجعین و فاسدان و فاسقان جانتان به لب می رسد، تعدادی راه نجات و جملات معناداری که انگیزه ایستادن و بودن و زیستن و تبدیل را، به رغم تمامی سنگدلی ها؛ در شما تشویق کند و شما همسایه ی کناری خودتان را روی کاغذ بیاورید!
آقای برقعی بهتر بود تا بیشتر از فرقه ی پنطیکاست (هر چند خود بنده از آن نیستم) اطلاع کسب مینمود قبل از آنکه دید عدم ارتجاعی خود را نسبت به این فرقه بیان بفرمایند! زیستن در روح و داشتن هدایای روح القدس پس از ایمان و تعمید روح مقوله ای تمام فراتر از این چند سطر و این برداشت کوتاه آقای برقعی از “گفتگوی زبان ها” است. این هدایا نه مختص این فرقه بوده و نه متعلق به شخص و کشیش و رهبر خاصی(طبق نظر آقای برقعی).
خانم پی لین و یا هر کس دیگر خود مختار است نظر و دیدگاه خود را از ایمان خود بیان کند، این دلیل بر دید کلی و دیدگاه کلی درباره ی اساس ایمان مسیحی ایشان نمیتواند باشد. و نمی توان به یمن آن مسیح و مسیحیت را که از چاووشان و پیش قراولان تبدیل و تغییر در درون به بیرون بوده، هست و خواهد بود با دیدگاه سیاسی فلان رییس جمهور و یا خانم پی لین و با فلان کاندید و فلان رهبر کلیسا و فلان فرقه ی مسیح سنجید. به درخت نگاه کنید و میوه های آن که بارآور می گردد نه به پرندگان زودگذر و نغمه خوان آن! حال چه با صدای خوب و چه صدای بد! بله دوست عزیز! هر گردی گردو نیست!
همانطور که ایشان فرمودند و من با ایشان موافق هستم که ارتجاع بیرون نیست، در درون است. برای همین عیسای مسیح بر بالای صلیب مُرد تا ارتجاع مرگ را از بین برده و اسارت ارتجاع گناه را در درون ما بمیراند و ما با ایمان به او در تازگی خواهیم زیست، نه تازگی خودمان؛ تازگی عیسای مسیح. آمین.
شادمانه در مسیح