شهباز نخعی گرامی با سلام و خسته نباشید. مطلب و گزارش نسبتا خوب شما را در شهروند شماره ۱۲۰۷ در تاریخ ۱۱ دسامبر در مورد ۱۶ آذر خواندم.

شماره ۱۲۰۸ ـ پنجشنبه ۱۸ دسامبر  ۲۰۰۸


 

شهباز نخعی گرامی

با سلام و خسته نباشید.

مطلب و گزارش نسبتا خوب شما را در شهروند شماره ۱۲۰۷ در تاریخ ۱۱ دسامبر در مورد ۱۶ آذر خواندم.

با دست مریزاد به شما و اینکه با جزئیات به این امر پرداخته اید و همچنین به اینکه جنبش زنان را نیز به درستی در جای خود قرار داده اید.

در مورد شعار "مرگ بر دیکتاتور" راستش من برداشت متفاوتی با شما دارم. هرچند من هم با شما کاملا موافقم که هیچ کس را نباید اعدام کرد و "اعدام = قتل عمد سازمانیافته دولتی" است. و ما سالهای زیادی است که در حزب کمونیست کارگری و  از ۱۲ سال پیش در سازمان دفاع از زندانیان سیاسی و کانون خاوران بر این امر تاکید کرده ایم. اعدام خوب و بد و سیاسی و یا انقلابی و … نداریم.  به همین دلیل ما سالهاست که در این عرصه کار و تلاش و فعالیت نموده ایم. سمینار و سخنرانی و بحث و جدل کرده ایم. اعلامیه ها داده ایم. کمپین برعلیه اعدام و سنگسار  به راه انداخته ایم. (بخشی از آن را در مصاحبه پروین کوه گیلانی با مینا احدی در شهروند هفته قبل تر ملاحظه کردید.)

اما شعار "مرگ بر دیکتاتور" به نظر من لزوما به معنی مرگ بر شخص خاصی نیست و می تواند مرگ بر دیکتاتوری باشد. مانند شعار "مرگ بر استبداد".  همانطور که اگر کسی بگوید "مرگ بر سلطنت" منظورش لزوما خواستار اعدام و یا کشتن شخص شاه نیست، بلکه می تواند خواستار پایان نظام سلطنتی باشد. به همین منوال و به نظر من شعار "مرگ بر جمهوری اسلامی" نیز مرگ سران نظام را نمی خواهد، بلکه پایان و سرنگونی نظام جمهوری اسلامی را می خواهد. البته در مورد شعارهای "مرگ بر شاه" و یا "مرگ بر شخص خاصی" من هم با شما موافقم که نباید داد.

 به همین منوال ما در حزب کمونیست کارگری شعار "مرگ بر سرمایه داری" و "زنده باد سوسیالیسم" و "زنده باد حکومت کارگری" را می دهیم که به هیچ وجه منظورمان مرگ و یا اعدام سرمایه داران و یا از طرف دیگر حکومت فقط کارگران نیست، بلکه منظور برداشتن مناسبات سرمایه داری و جایگزین کردن آن با حکومتی با سیاستها و برنامه عمل کارگری که مبنای آن آزادی، برابری، خوشی، شادی، رفاه و آسایش همه مردم است که در آن آزادی بدون قید و شرط کلیه عقاید و احزاب و تشکل هاست. و حکومت نیز از آن شوراهای مردم است.

 البته من به هیچ وجه مدعی نیستم که هرکس شعار مرگ بر دیکتاتور و یا "مرگ بر سلطنت" و یا "مرگ بر جمهوری اسلامی" را می دهد لزوما با اعدام هم مخالف است ولی این ادعا را دارم که در اوایل انقلاب بیش از ۹۰ درصد جریانات سیاسی از چپ و راست طرفدار" اعدام انقلابی" بودند و حالا خوشبختانه  به یمن فعالیتهای گسترده خیلی ها و از جمله فعالیتهای مذکور در بالا بیش از ۹۰ درصد جریانات سیاسی از چپ تا راست مخالف اعدام هستند.


 

طبیعتا اختلافات دیگری من با بعضی از  واژه های شما مانند "نظام ولایت فقیه" و یا "حکومت آخوندی" دارم که معتقدم جمهوری اسلامی واقعا جمهوری اسلامی هست و بالاخره آیت الله ها و سران رژیم اسلامی از خیلی از ماها بهتر و بیشتر اسلام را شناخته اند و ما نباید سعی کنیم اسلام را به خوب و بد تقسیم کنیم تا شاید در آینده شاهد "حکومت اسلامی خوب" از نوع دیگری  باشیم.

ما حکومتهای عربستان سعودی، طالبان، پاکستان و بن لادن را دیده ایم. حزب الله و حماس را دیده ایم،  و فکر کنم جمهوری اسلامی زیاد هم از اینها بدتر نباشد. از همه مهمتر اگر تاریخ را به دقت و بدون تعصب مطالعه کنیم، من فکر میکنم الگوی همه ی اینها حکومتهای صدر اسلام و بویژه شخص محمد پیامبر مسلمانان بوده است. اینکه به مسلمانها و به هر انسانی با هر عقیده ای از جمله مذهبی و یا غیر مذهبی باید احترام گذاشت (نه لزوما به عقیده آنها) یک بحث است، ولی بهتر است حکومت اسلامی را آنطور که هست به مردم نشان دهیم.


 

با آرزوی سلامتی شما

babakyazdi@yahoo.com