بعد از تظاهرات و برخوردهای روز عاشورا در جمهوری اسلامی ایران چند تن از مجتهدین اسلامی ایران آقایان: احمد جنتی (مجتهد)، محمد تقی مصباح یزدی (مجتهد) و عباس
شهروند ۱۲۶۴ – پنجشنبه ۱۴ ژانویه ۲۰۱۰
آیا جرم "مفسد فی الارض" و مجازات اعدام برای آن بر طبق احکام اسلام است؟
بعد از تظاهرات و برخوردهای روز عاشورا در جمهوری اسلامی ایران چند تن از مجتهدین اسلامی ایران آقایان: احمد جنتی (مجتهد)، محمد تقی مصباح یزدی (مجتهد) و عباس واعظ طبسی اعلام کردند که دستگیر شدگان در تظاهرات روز عاشورا مفسد فی الارض و محارب با خدا هستند و مجازات آنها در سیستم قضایی جمهوری اسلامی ایران معلوم است (یعنی مجازات آنها اعدام است)، با توجه به این که دو نفر از این آقایان دارای درجه اجتهاد هستند که از بالاترین درجات در سیستم مراجع و اسلامی است. (مجتهد به کسی گفته می شود که در پرتو تحصیلات عالیه خود در علوم فقه، اصول، قواعد فقیهه، منطق و تفسیر قرآن، بتواند احکام شرعی را از منابع آن استخراج و استنباط نماید).
آقای جنتی در خطبه های نماز جمعه یازدهم دیماه فرمودند: عین گفته ایشان در نماز جمعه :"مسلم است اینها از مصادیق بارز مفسد فی الارض هستند و ما اول انقلاب نیز با مفسدان فی الارض برخورد کردیم و آنها در دادگاه های انقلاب محاکمه و مجازات شدند و اینها هم از مصادیق بارز مفسد فی الارض هستند و از نظر فقهی کسی نمی تواند تردید کند. بعضی ها اگر سکوت کرده اند بدانند سکوتشان در هر لباس و منصبی که هستند گناه است و شعار "سکوت هر مسلمان خیانت است به قرآن"، مطرح می شود."
البته بد نبود که آقای جنتی مجازات جرم خیانت به قرآن را نیز مشخص و معلوم می کردند. اگر مجازات "مفسد فی الارض" اعدام است آیا بر طبق معمول نباید مجازات جرم "خیانت به قرآن" نیز معادل مفسد فی الارض باشد؟
این گفته یک مجتهد و خطیب نماز جمعه خطاب به تمام مسلمانان جهان است. پس با استناد به صحبت های اخیر آقای جنتی نه تنها "مفسد فی الارض" را مجرم شناخته بلکه از آن مهمتر این که، ایشان "سکوت" را نیز در این مورد گناه و جرم حساب کرده و آن را خیانت به قرآن خوانده است. پس سکوت در هر لباس و منصبی می تواند شامل همه مراکز فعال مذهبی داخل و خارج و حتا مسلمانان خارج از کشور نیز بشود. تا به امروز هیچ کدام از مراکز اسلامی و مسلمانان خارج از کشور از گفته های ایشان حمایت نکرده اند. اگر در محافل و برنامه های خصوصی خود حمایت کرده اند هیچ ارزشی ندارد و هنوز سکوت به حساب می آید و بوی خیانت به قرآن می دهد. حمایت از ایشان و شکست این سکوت باید از طریق رسانه های عمومی ابلاغ شود، زیرا آقای جنتی با استفاده از رسانای عمومی حکم خود را اعلام کردند.
این حکم اخیر این مجتهد برای مراکز اسلامی خارج از کشور دو راه بیشتر باقی نگذاشته. یا آن ها مخالف این حکم مجتهد "اسلام" خود هستند و یا موافق این حکم ایشان. آقای جنتی به طور واضح گفته اند که "سکوت" در برابر این گفته ایشان گناه و مساوی با خیانت به قرآن است. پس در صورتی که این مراکز "سکوت" کنند، یعنی مخالف ایشان هستند. آیا از نظر این مجتهد با این سکوت، همه آنها به قرآن خیانت نکرده اند؟ و آیا هر مجازاتی که سزاوار این خیانت است سزاوار این مراکز و مدیران آن نیز هست؟ از طرفی دیگر آیا کسانی که توسط یک مجتهد اسلامی خائن به قرآن نامیده می شوند سزاوار مدیریت و اداره یک مرکز اسلامی هستند؟ و کسانی که به قرآن خیانت می کنند، سزاوار نام مسلمانی هستند؟
راه دوم جلو این مراکز این است که این مراکز با حکم این مجتهد موافقت کنند و به حمایت از این مجتهد سکوت خود را بشکنند و آنها نیز تظاهر کنندگان و مخالفان با رژیم جمهوری اسلامی ایران را مفسد فی الارض بدانند و مجازات مرگ را برای آنها تعیین کنند و از گناه و خیانت به قرآن دوری کنند! در صورت توافق این مراکز با این حکم آقای جنتی، این مراکز و اعضای آنها باید سکوت خود را به طور علنی برای مردم بشکنند.
به همین دلیل این سئوال را از مراکز مذهبی ایرانی اسلامی فعال در کانادا مطرح می کنم که آیا این مراکز موافق یا مخالف با بیانات اخیر و حکم اخیر این مجتهد (آقای جنتی) هستند؟ و مخالفان با جمهوری اسلامی را مفسد فی الارض می دانند و حکم اعدام را برای آنها تعیین می کنند؟
با توجه به این که احکام و دستورالعمل های اسلام فراگیر تمام مسلمانان جهان است به این معنی که یک حکم (از جمله این حکم آقای جنتی در مورد "سکوت" هر مسلمان خیانت به قرآن) و دستورالعمل اسلامی به همان اندازه که شامل و واجب بر مسلمانان خاورمیانه می شود به همان اندازه نیز شامل و واجب به مسلمانان کانادا و آمریکا و اروپا می شود. جواب صحیح به این سئوال از طرف این مراکز می تواند احکام اسلام را در مورد "مفسد فی الارض" و "خیانت به قرآن" و مجازات های آن در یک سرزمین مثل ایران برای بسیاری از مسلمانان ایران مشخص کند.
گویا این بار این آقای جنتی است که گناهی بزرگ و اتهام بسیار سنگینی برای "سکوت" تعیین کرده است و آن را جرم دانسته. آیا در صورت "سکوت" با استناد به این گفته آقای جنتی، بیش از هزاران مرکز اسلامی در دنیا و صدها مرکز اسلامی در کانادا خائن به قرآن شناخته نمی شوند؟ از جمله مراکزی که می توانند شامل این سکوت باشند، مراکز اسلامی و فارسی زبان: مرکز اسلامی ولیعصر، مرکز اسلامی و فرهنگی حضرت زهرا، مرکز ایرانی اسلامی امام علی، مرکز اسلامی امام مهدی، جامعه اسلامی افغانها در کانادا و مرکز اسلامی ایرانیان کانادا (واقع در مونتریال) هستند.
من در تاریخ نوزدهم نوامبر ۲۰۰۹ اولین سئوال خودم را درباره حکم "محارب با خدا" از این مراکز اسلامی فعال در کانادا مطرح کردم و تا به امروز که سئوال پنجم را مطرح می کنم شاهد "سکوت" این مراکز بوده ام. گویا این بار سکوت این مراکز آن ها را در معرض اتهام بسیار سنگینی از طرف آقای جنتی (مجتهد) قرارداده است!