شهروند ۱۲۲۹
با داغ شدن بازار انتخابات، خانم های ایرانی نیز اعتراف کرده اند که می خواهند به حقوق برابر با مردان دست بیابند. البته اعتراف قبلا کرده بودند، حالا ائتلاف کرده اند!
یک بیانیه اینترنتی نیز صادرکرده اند به این بزرگی که اگر توی فیلترشکن ها گیر نکند، همه می توانند بخوانند.
(می دانید که سوراخ های فیلترشکن ها، به طور طبیعی! روز به روز تنگ تر می شود و این بیانیه که شامل هزاران اسم و امضاست، برای یک فیلترشکن کوچولو به اندازه یک قیف، لقمه ای گلوگیر است)
یکی از سئوالات همیشگی فعالان زن این بوده و هست که چرا زنان نباید حق داشته باشند رئیس جمهور شوند؟
در پاسخ به این سئوال، آقای خاتمی رئیس جمهور اسبق به خبرنگار ما گفت: زنان ایران خیال می کنند رئیس جمهور در مملکت ما کاره ای است، بنده که هشت سال مثلا رئیس جمهور بودم چه گلی به سر این ملت زدم که حالا خانم ها بزنند؟ شاید طفلکی ها خیال می کنند درکاخ ریاست جمهوری حلوا خیر می کنند؟!
اما نظر بقیه مقامات ایران، غیر از این است و ظاهراً کمی هم تغییرکرده است. آنها پس از دیدن اصرار خانم ها برای رئیس جمهور شدن، تصمیم گرفته اند در مورد این خواسته، با آنها راه بیایند و به آنها ارفاق کنند.
یکی از مقامات دیشب تلفنی به خبرنگار ما می گفت خانم ها چند تا خواسته دارند که ما فعلا یکی از آنها را برآورده خواهیم کرد.
این مقام که نه اسمش را گفت و نه شغلش را و مخصوصاً هم تودماغی و مثل تریاکی ها حرف می زد که خبرنگار ما او را نشناسد، می گفت حق رئیس جمهور شدن را با کمی تغییر به زنان اعطا خواهیم کرد، به شرط آنکه آنها نیز بقیه خواسته هایشان را درز بگیرند.
ایشان گفتند زن موجودی است بسیار ظریف و حساس که نمی تواند وظایف سنگین ریاست جمهوری، و وظایف سنگین خانه داری را در یک زمان و با هم انجام دهد.
به این دلیل برای رعایت حال خانم های عزیز، ما موافقت می کنیم که خانمها دوتا دوتا دست همدیگر را بگیرند و بروند به عنوان یک نامزد! در انتخابات شرکت کنند.
به این ترتیب در دوره دهم ریاست جمهوری، اگر خدا بخواهد، اگر شانس بیاورند و اگر سیب زمینی هائی که مجانی توزیع شد موثر واقع نشود، به جای آنکه یک رئیس جمهور مرد داشته باشیم، دو زن به عنوان یک رئیس جمهورخواهیم داشت.
این دو زن می توانند با هم قرار بگذارند که هرکدام نصف روز به خانه داری و بچه داری شان برسند و بقیه روز دلشان خوش باشد که رئیس جمهورند!
وی در مورد سایرحقوقی که خانم ها پیگیر و خواستار آن هستند، توضیح داد وگفت بقیه این خواسته ها تشریفاتی، بی ثمر و بی خاصیت است. مثلا حق شهادت دادن برای یک زن، چیزی جز دردسر و اتلاف وقت در بر ندارد.
زن و شوهر شریک زندگی هم هستند، وقتی شوهر حق شهادت دادن داشته باشد، انگار همسرش نیز این حق را دارد! بنا براین تا زن غذا را آماده کند و لباس بچه را عوض کند، شوهر می رود شهادت می دهد و برمی گردد.
ارث بردن یکسان بین زن و مرد نیز چیز خطرناکی است. آنهمه پولی را که مثلا از فروش خانه پدری حاصل می شود زن می خواهد چکارش کند؟ توی بانک بگذارد؟ می بینیم که بزرگترین بانک های جهان یکی پس از دیگری دارند ورشکست می شوند.
توی صندوقخانه قایم کند، دزد می برد. دزدها اولین جائی را که می گردند، صندوقخانه است. اگر هم توی کیفش بگذارد و با خودش اینطرف و آنطرف ببرد که عاقلانه نیست. روزنامه ها پر است از خبرهای کیف قاپی.
این مقام گفت تنها یک راه باقی می ماند، این که خانم ها قبول کنند که سرنوشت این بوده و خدا خواسته است که زن نصف مرد ارث ببرد و خیال خودشان و ما را راحت کنند!
پولهای گمشده پیدا شد!
علیرضا محجوب نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی، در پاسخ به پرسش روزنامه اعتماد گفته است: براساس گزارش آقای مصباحی مقدم، رئیس کمیسیون اقتصادی، دولت طی ۴ سال گذشته، ۱۲۴ میلیارد دلار از پول نفت را بدون ضابطه و بدون مجوز خرج کرده است.
ازطرفی دیگر خبرنگار شهاب نیوز هم گزارش کرده است که طی چند ماه اخیر تعدادی از چهرههای شاخص نظام از جمله اکبر هاشمی رفسنجانی، مهندس میرحسین موسوی، محمد خاتمی، دکتر حسن روحانی و مهدی کروبی یک سئوال مشترک را با دولت نهم و رئیس دولت مطرح کردهاند.
آن سئوال که به زبانهای مختلف از سوی این شخصیتها مطرح شده این است: دولت نهم با ارایه یک فهرست دقیق اعلام کند که درآمدهای هنگفت و سرشار نفتی کشور، طی چهار سال گذشته دقیقاً صرف چه کارهایی شده و چگونه هزینه شده است؟
در این گزارش ها حساب شده است که اگردلار را هزار تومان سرراست حساب کنیم می شود ۱۲۴۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ (۱۲۴هزار میلیارد تومان) و به هرکدام از۷۰ میلیون جمعیت ایران، نفری ۱۷۷۱۴۲۸ تومان و خرده ای می رسد و از این جور حساب هائی که آن مرد نابینا برای ازدواجش می کرد…
داستان را می دانید ولی خلاصه اش برای آنها که نشنیده اند بی ضرر است:
نابینائی یک کوزه روغن داشت که می خواست با فروش آن ازدواج کند و فکرکرد که بعد بچه دار می شود و اگر بچه ها به حرفش گوش نکردند با همان عصای دستش آنها را می زند و ادب می کند و در میان همین ادب کردن ها و شور و هیجانی که پیدا کرده بود، عصا به کوزه روغن خورد و شکست و روغن ها ریخت….
اینکه دقیقاً این پولها به چه مصرفی رسیده، لابد رئیس دولت می داند، اما خبرنگار شهروند حدس می زند این ۱۲۴ میلیارد دلار به حساب ۱۲۴ هزار پیامبری که داشته ایم ریخته شده است.
پیامبران همگی و همیشه مجانی و برای رضای خدا در خدمت مردم بوده اند و دولت فعلی ما که یک دولت مذهبی است، برای جبران زحمات بی شائبه آنان، نفری یک میلیارد تومان ناقابل به حساب آنها واریزکرده است!
ساختمان های ضد زلزله!
سایت پیک ایران عکس هائی از پیشرفتهای! چاه بهار منتشرکرده است که باورنکردنی است.
این عکس نمونه ای از این بناهای نوساز و مدرن را نشان می دهد که در آن نه از تیرآهن استفاده شده، نه از سیمان و حتی نه از گچ و آجر.
چاه بهاری ها معتقدند سیمان و تیرآهن قدیمی شده و به زیبائی ساختمان نیز لطمه می زند!
آنها موفق شده اند تکنیک جدیدی را در معماری مدرن به کار گیرند که در آن فقط از تخته شکسته، حلبی قراضه، حصیر پاره و پلاستیک درب و داغان استفاده می شود و علاوه بر زیبائی ظاهر، بسیار مقاوم است.
عکاسی که این عکس را گرفته است می گفت اینکه می گویند چنین بناهائی به یک فوت بند است، یک شایعه پوچ است. او قسم می خورد و می گفت من خودم نیمساعت به این ساختمان فوت کردم و خراب نشد. بیشتر از نیمساعت هم نمی توانستم فوت کنم، تمام گلو و لپم درد گرفته بود!
به قراری که گزارش شده، قرار است ژاپنی ها برای فراگیری این نوع ساختمان سازی کارشناسانی روانه چاه بهارکنند.
ژاپنی ها با دیدن این عکس ها پی برده اند که این نوع ساختمان ها ضد زلزله است و معتقد شده اند که هیچ زلزله ای نمی تواند به این بناها لطمه بزندکه البته منظورشان این است که هیچ زلزله ای نمی تواند ساختمانی را از این خرابترکند.
ژاپنی ها معتقدند آن شاعر ایرانی که گفته است: چندان شکسته ایم که نتوان دگر شکست، شعرش را با دیدن یکی از این بناهای مدرن سروده است!
ایمیل نویسنده :
mirzataghikhan@yahoo.ca