شهروند ۱۲۴۴

آقا من اگرجای حاکمان کشورمان بودم، خجالت و رودربایستی را می گذاشتم کنار، و همانطورکه جلوی چشم مردم و صدها دوربین، زدم وکشتم وگفتم کی بود کی بود من نبودم، صاف و پوست کنده اعلام می کردم که بله، شکنجه و تجاوز در زندانهای ما امری است عادی و معمولی ….حالا می گین چی؟!

حوصله آدم از دست این مردم سر می رود. هی خبر و عکس منتشر می کنند، هی فیلم و شاهد رو می کنند که در زندانهای پیدا و پنهان ایران، اینطوری شکنجه می کنند و آنطوری تجاوز می شود. کار به جایی رسیده است که آقای کروبی، یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری، سران سه قوه و مجلس را دعوت کرده است که جلسه ای تشکیل بدهند تا ایشان با مدرک ثابت کنند که تجاوز و شکنجه در زندانهای ایران امری است رایج.


انگارکه نمایندگان مجلس و سران سه قوه کار وگرفتاری و زن و بچه ندارند و بیکار وب یعار نشسته اند که بیایند با شاهدهای آقای کروبی صحبت کنند! و حالا به فرض آنکه آمدند و با این شاهدها هم صحبت کردند، چی میشه؟

آقای علامه زاده کارگردان و فیلمساز معروف هفته پیش خانم جوانی را در اینترنت معرفی کرد که با تاثر و اشک، نقاطی از بدنش را نشان داد و شرح داد چگونه مورد شکنجه و تجاوز قرارگرفته است. چی شد؟ لابد فکر می کنید سردمداران کشورمان تا صبح خوابشان نبرد؟ صدای خورخورشان تا کانادا می آمد!

آقاجان زندانی باید اعتراف کند یا نه؟ به زبان خوش و قربان صدقه و من بمیرم و تو بمیری که کسی اعتراف نمی کند… از این اعترافات الکی اینترنتی که الان مد شده است بگذریم. اعتراف راستی راستی را می گویم. از آن سری که یک مرد ریش و پشم دار اعتراف می کند زن است و تا به حال سه شکم زائیده است را عرض می کنم! چنین اعترافی یک کمی فشار و خشونت لازم دارد یانه؟

لابد می پرسید اصلا چرا باید از زندانی اعتراف گرفت؟ آقا زندان که خونه خاله نیست. زندانی در مقابل آنهمه میله و دیواری که برایش ساخته اند تا از دیدنش لذت ببرد و در مقابل آنهمه شلاقی که مفت و مجانی می خورد، حداقل کاری که می تواند برای دولت و کشورش انجام بدهد، اعتراف کردن است دیگر!

لابد می پرسید چرا باید مردم را زندانی کرد؟ این دیگر به دولت مربوط است و فضولی درکار دولت هم ازگناهان کبیره است. شاید دولت از آن شوهری الهام گرفته باشد که روزی سه وعده زنش را کتک می زد و در جواب اعتراض بستگان زن گفت خرجی که نمی توانم بدهم، اگر کتکش هم نزنم، چه جوری ثابت کنم که شوهرشم؟!

یک واقعیت دیگر نیز وجود دارد که کمترکسی به آن توجه می کند. ما هزاران زندانبان، بازجو، شکنجه گر وکارمند و کارگر داریم که در زندانها مشغول خدمت! به مردم هستند. اگر زندانها را تعطیل و زندانیان را آزاد کنیم، می دانید چه قشر عظیمی از بازجویان، زندانبانان، شکنجه گران و خدمه زندان ها ودادستان ها و قضات بیکارمی شوند؟ خدا را خوش می آید؟ زندانبان آدم نیست؟ شکنجه گر بشر نیست؟ کم آدم بیکار داریم که بیائیم عده ای دیگر را هم به بیکارانمان اضافه کنیم؟ تازه اینها غیر از کسانی هستند که در کارخانه های سازنده وسائل شکنجه داخل و خارج کشور کار می کنند و اگر زندانیان را آزاد و زندانها را تعطیل کنیم، همه از کار بیکار می شوند.

همین شلاق بی قابلیت را که زبان خیلی ها را بازکرده است و می کند، بازجو باید ازکجا بیاورد؟ آبگوشت نیست که به زنش بگوید برایم درست کن! شلاق باید حساب شده و تحت نظر شکنجه گران با تجربه ساخته شود تا خاصیت داشته باشد. شلاق اگر نرم و پنبه ای باشد که زندانی نه تنها اعتراضی به خوردن آن ندارد، بلکه خوشش هم می آید و به بازجو می گوید: دستت درد نکنه حاج آقا، صدتا دیگه هم بزن!

و اگر زپرتی باشد که بازجو هنوز شروع نکرده، تاروپودش در می رود و زندانی به جای اعتراف، شروع می کند به خندیدن!

بنابراین شلاق باید محکم و با دوام باشد که فورا تکه پاره نشود و خرج روی دست دولت نگذارد، و ضمناً زندانی چهارتا دانه اش را که بر پشت خود احساس کرد قبول کند نه تنها خودش، بلکه مادربزرگ ۹۶ ساله اش هم روزی ۱۶ ساعت جاسوسی می کند!

کاش مردم دل نازک جهان و مدافعان حقوق بشر، فقط به فکر بشری که دارد شلاق می خورد نبودند و از نیازهای یک دولت به اعتراف گیری و از حقوق بازجویان زحمتکش نیزکه شلاق به دست باید زندانیان کله شق و یکدنده را به حرف بیاورند نیز دفاع می کردند!




حاج محمود، دستت نسوزه!


جای کفن پوشان دولتی خالی که شعار بدهند: این خانم نامحرم، اعدام باید گردد!



و…. نکاتی کوتاه


ـ آقای لاریجانی، رئیس مجلس گفته است: اگرکروبی بخواهد، حرف هایش را گوش می کنیم….

و زیردندانی اضافه کرده است …. و البته از آن گوش در می کنیم!


ـ به نوشته خبرنامه گویا: همزمان با سخنرانی احمدی نژاد در تلویزیون، فریادهای مرگ بر دیکتاتور مردم، به آسمان رفت.

آقای احمدی نژاد پس از شنیدن این فریادها با خنده گفت می دانم که مردم به دیکتاتوری اوباما و سارکوزی اعتراض می کنند، اما چرا در تهران و شهرستانهای ایران فریاد می زنند؟ یعنی نمی دانند از اینجا که صدا به آمریکا و فرانسه نمی رسد؟!


ـ دولت آرژانتین شدیداً به معرفی آقای احمد وحیدی، که به عنوان وزیر دفاع پیشنهاد شده اعتراض کرده وگفته است وی از سال ۲۰۰۷ تاکنون تحت تعقیب پلیس بین الملل است و برای او اعلان قرمز چاپ شده است.


دولت آرژانتین گفته است اگر ایشان را به عنوان وزیر جنگ یا حمله معرفی می کردند ما حرفی نداشتیم ولی وزیر دفاع ….؟!


ـ به گزارش صدای آمریکا، آقای احمدی نژاد فرموده اند ایران اگر بخواهد می تواند ظرف یک هفته بنزین مورد نیاز خود را در داخل کشور تامین کند.

کاش فرموده بودند چرا نمی خواهد؟


ـ پس از آنکه ۹۷ نفر از کارتونیست های کشور اعلام کردند به علت وقایع اخیر در جشنواره سینما حقیقت شرکت نمی کنند، ۱۳۶ نفر از مستند سازان کشور نیز به همان دلائل اعلام داشتند که از شرکت در این جشنواره خودداری خواهند کرد.

باوجود این، آقای فرید فرخنده کیش، دبیر جشنواره اظهار داشت این جشنواره یک جشنواره فرهنگی است و با وجود عدم شرکت کارتونیست ها و مستند سازان، آن را اجرا خواهیم کرد!

لابد تعدادی تخته سیاه می گذارند وسط جشنواره، تعدادی از فرهنگیان را هم می آورند تا به شاگردانی که جور کرده اند، درس مستندسازی و کاریکاتورکشیدن بدهند؟!


ـ سایت تابناک گزارش کرده است که ایران از نظر سرعت دسترسی به اینترنت پس از عراق و افغانستان و در ردیف ۱۸۶ قرار دارد.

دلیلش اینست که ما معتقدیم عجله کار شیطان است!