کاوه شهروز: همیشه فعال حقوق بشر بوده ام
کاوه شهروز ۳۳ ساله و فارغ التحصیل رشته حقوق از دانشگاه هاروارد و وکیل متخصص در امور حقوق بشر و حقوق تجارت است که در حال حاضر به کار حقوقی در تورنتو اشتغال دارد.
شهروز پیش از این به عنوان مشاور ارشد وزارت خارجه کانادا در امور حقوق بشر در سازمان ملل متحد به بسط و توسعه مواضع کشور کانادا در این سازمان اشتغال داشته. او همچنین، قبل از پیوستن به وزارت خارجه کانادا در یکی از برجسته ترین موسسات بین المللی حقوقی در نیویورک کار کرده است.
شهروز دوره های لیسانس علوم سیاسی را در دانشگاه تورنتو و حقوق را در دانشکده حقوق دانشگاه هاروارد با مدارج عالی گذرانده و در دوران تحصیل حقوق، سردبیری مجله حقوق بشر دانشگاه هاروارد را نیز عهده دار بوده است.
از کاوه شهروز با نام تحلیلگر و کارشناس مسایل بین المللی، مقالاتی در نشریات با نفوذ کانادا مانند گلوب اند میل منتشر گردیده و در وسایل ارتباط جمعی کانادا و آمریکا با وی در ارتباط با مسائل بین المللی پیوسته مصاحبه و گفتگو شده. افزون بر آن مجلس سنای کانادا از کاوه به منظور ابراز گواهی کارشناسانه در مورد روابط ایران و کانادا در سال ۲۰۱۲ دعوت به عمل آورد.
او مدتی نیز به عنوان سخنگو و نایب رئیس کنگره ایرانیان کانادا کار کرده است. نامبرده، همچنین در کمپین موفق محکومیت جمهوری اسلامی به جنایت علیه بشریّت در مجلس کانادا نقش مهمی داشت.
کاوه در ده سالگی و در سال ۱۹۹۰ به اتفاق خانواده برای زندگی بهتر به کانادا آمده است. او با خانم دکتر مارال نجفی پزشک شاغل در بیمارستان نورت یورک جنرال ازدواج کرده و صاحب یک فرزند دختر به نام “لیلا” است.
با کاوه شهروز به مناسبت اعلام ورودش به رقابت انتخاباتی برای نمایندگی مجلس فدرال کانادا از حوزه ی ریچموندهیل به گفت وگو نشستیم. کاوه شهروز با اینکه به زبان انگلیسی مقصودش را بهتر می تواند بیان کند، ولی به خواهش من، تمام پاسخ ها را به فارسی داد و در پایان نشان داد که علیرغم تصوری که از فارسی اش دارد، بسیار خوب و مسلط به زبان مادری صحبت می کند.
با چه انگیزه هایی به سیاست روی آوردید؟
ـ من وارد سیاست شدم چون برایم آینده کانادا خیلی مهم است. من در سن ده سالگی مهاجر به این کشور آمدم و بدون اینکه خانواده ام وضعیت مالی خوبی داشته باشد و آشناهای زیادی داشته باشیم، سختی های زیادی کشیدیم، اما من همیشه می دانستم کانادا کشوری است که فرصت پیشرفت در آن هست برای کسی که حاضر باشد درس بخواند، کار کند و فعالیت کند. برای من خیلی مهم است که برای نسل آینده این فرصت ها وجود داشته باشد و من دلم می خواهد نماینده ای باشم برای ریچموندهیل و برای کانادایی ها که مبارزه کنم این فرصت ها باقی بماند.
جدا از این مسئله انگیزه ام این است که کانادا به نظر من باید رهبری باشد در مسائل حقوق بشر در جهان، متأسفانه می بینم در چند سال اخیر با بودن دولت محافظه کار و آقای هارپر کانادا دارد هر روز و هر روز ایزوله می شود و با اینکه صحبت زیاد از حقوق بشر می کند اما در عمل می بینیم که حمایتش از حقوق بشر کم رنگ شده، حمایتش در جامعه بین المللی کمتر شده و من دلم می خواهد برگردد به همان شکلی که سابق بود.
سابقه ی عضویت شما در حزب لیبرال چه مدت است؟
ـ فعالیت من در حزب لیبرال از زمانی است که از کار دولتی خارج شدم. چون زمانی که در دولت در پست مشاور ارشد وزارت امور خارجه کار می کردم حق نداشتم عضو حزبی باشم، اما از حدود دو سال پیش که از دولت بیرون آمدم عضو حزب لیبرال شدم و در انتخابات میان دوره ای فدرال و استانی فعال بودم.
تا آنجا که می دانم ساکن ریچموندهیل نیستید، چرا از ریچموندهیل خودتان را کاندیدا کردید؟
ـ اولا من و همسرم تصمیم داریم به ریچموندهیل نقل مکان کنیم، اما جدا از این مسئله به نظر من این مهمه که یک نماینده نه تنها فقط آدرس پستی اش آنجا باشد، بلکه بتواند واقعا نمایندگی عده ای را برعهده بگیرد و برای اینکه نماینده ی خوبی باشد باید آن منطقه را بشناسد و زندگی خودش شبیه زندگی شهروندان آن منطقه باشد و من این احساس را نسبت به ریچموندهیل دارم. مثل خیلی از ایرانی ها ریچموندهیل را خوب می شناسم، به علت اینکه کامیونیتی ایرانی در آنجا زیاد هست. خیلی آنجا می روم و آشناهای زیادی دارم. جدا از این ریچموندهیل منطقه ای است که درش رشد زیاد شده و احساس می کنم زندگی و خواسته های من خیلی شبیه آنهایی ست که آنجا زندگی می کنند یعنی عده ی زیادی مهاجر هستند و افرادی که نسل اول هستند و می خواهند پیشرفت کنند و می خواهند فرصت هایی را داشته باشند که من همان اول گفتم. من احساس می کنم می توانم نماینده خوبی برای این خواسته ها باشم.
برای موفقیت فکر می کنید حمایت مردم مهم است یا حمایت اعضای برجسته ی حزب؟
ـ صددرصد حمایت مردم، البته خوب است که اعضای برجسته ی حزب از کسی حمایت کنند، ولی در نهایت دمکراسی بر این مبنا است که مردم کسی را نماینده ی خود بدانند برای همین کوشش من این است که با مردم عادی، کسانی که آنجا زندگی می کنند، رابطه برقرار کنم.
برای ورود به دنیای سیاست، بویژه سیاست کانادا، فکر می کنید پله پله رفتن مثلا از سیاست شهری به استانی و بعد به فدرال کارسازتر است یا اینکه همینگونه که شما آغاز کردید برای انتخابات فدرال هم می تواند موفقیت در پی داشته باشد؟
ـ به نظر من یک فرد برای اینکه بتواند در سیاست موفق شود و اثر مثبتی داشته باشد باید ببیند در چه سطحی از دولت می تواند مهمترین نقش را داشته باشد.
برای فردی مثل من که علاقه اش به مسائل حقوق بشر و مسائل بین الملل بوده و کسی که عدالت اجتماعی برایش مهم است، به نظر من دولت فدرال مهمترین نقش را دارد. دولت استانی و شهری کارهای بسیار مهمی می کنند ولی تجربیات و استعداد من، مرا آماده کرده برای کارهای فدرال.
خودتان را در مقایسه با سایر کاندیداهای حزب لیبرال در ریچموندهیل در چه وضعیتی می بینید؟
ـ از دو سه هفته پیش که اعلام کردم کاندیدا می شوم عکس العمل خیلی مثبتی دیدم هم از کامیونیتی ایرانی و هم غیر ایرانی. با تمام احترامی که برای بقیه ی کاندیداها قائلم، خودم را بهترین کاندیدا می دانم. من تحصیلات بسیار خوبی دارم، هم در کارهای دولتی و هم در بخش خصوصی تجربیات خیلی خوبی دارم و می دانم نقش دولت چیست و چگونه باید با دولت و با نهادهای غیر دولتی کار کرد. برای همین کاندیدا شدم و خیلی خوشبین هستم به این انتخابات.
جمعا چند نفر برای ریچموندهیل خودشان را کاندیدا کرده اند؟
ـ شش نفر هستیم که سه نفر ایرانی و سه نفر غیرایرانی هستند.
اگر بخواهید یک دلیل بیاورید برای این که مردم حوزه تان به شما اعتماد کنند، و رأی دهند، چه دلیلی می آورید؟
ـ به نظر من مهمترین دلیل رکورد فعالیت من است. من با اینکه هیچوقت تا الان فعالیت سیاسی به صورت حزبی نکرده ام، اما همیشه فکر می کنم کار و فعالیتم کمک و حمایت از مردم بوده، وقتی کارهای حقوق بشری می کردم همیشه منافع مردم را درنظر داشته ام. می خواهم مردم در سیستمی دموکراتیک و عادلانه و سیستمی که به همه فرصت پیشرفت می دهد، زندگی کنند.
معیارهایتان برای حمایت از کاندیداهای سایر حوزه ها چیست؟
ـ قبل از هر چیز بگویم که من تمرکزم را روی انتخابات ریچموندهیل گذاشته ام و همین به اندازه کافی وقت و انرژی می گیرد. اما کلاً شهروندان کانادا ـ کسانی که می خواهند در انتخابات شرکت کنند ـ باید به رکورد و تحصیلات افراد نگاه کنند و ببینند فردی که کاندیدا شده قابلیت این کار را دارد؟ آیا این فرد این قدرت را دارد که کانادا را یک قدم به جلو ببرد؟ به هر حال این کار ساده ای نیست و کاری ست که تحصیلات و تجربیات خاصی احتیاج دارد.
شعار محوری کمپین شما چیست و برنامه ی بعدی تان در این کمپین چیست؟
ـ شعار ما که در کمپین مان اعلام کردیم این است: Bringing Change to Richmond Hill و Unlocking Canada’s Potential که به نظر من هر دوی اینها مهم است. ایجاد تغییرات در ریچموندهیل و اینکه کانادا به نظر من پتانسیل زیادی برای پیشرفت دارد و به این پتانسیل در دولت هارپر بها داده نشده. به نظر من با سیاست عادلانه تر و سیاست اقتصادی بهتر کانادا می تواند با همه دنیا کار کند و پیشرفت بیشتری کند و طبعا ریچموندهیل هم پیشرفت کند.
برنامه ی بعدی ما دوازدهم فوریه ساعت ۷ تا ۹ شب رستوران شیراز خواهد بود. ساکنان ریچموندهیل و حتی ساکنان دیگر نقاط تشریف بیاورند تا با هم بیشتر آشنا شویم و آنها هم صحبت های مرا بیشتر بشوند و دید من را نسبت به مسائل کانادا بدانند.
کامیونیتی ایرانی برای شما چه معنایی دارد و چگونه آن را تعریف می کنید و انتظارات شما از آن چیست؟
ـ کامیونیتی ایرانی طبعا افرادی هستند که پیشینه و فرهنگ مشترک دارند. من امیدم این است که ایرانی های کانادا، بویژه ایرانی های ریچموندهیل دیگر خودشان را مهمان ندانند و کم کم چمدان ها را باز کنند و وارد پروسه ی سیاسی و دمکراتیک این کشور شوند. برای اینکه ایرانیان بتوانند اثر مثبتی در کانادا داشته باشند باید وارد سیستم شوند.
من در گفت وگویم با دیگران می بینم که خیلی ها محبت دارند و حمایت می کنند ولی بعضی ها هم هستند که دلشان نمی خواهد وارد سیستم شوند و عضو حزب شوند، شاید فکر می کنند قاطی سیستم نشدن بهتر است یا می خواهند برگردند ایران، اینجور نگرانی ها هست، ولی من همیشه به آنها می گویم اگر شما می خواهید شهروند یک کشور باشید و از حقوق تان استفاده کنید، مسئولیت هم دارید و یکی از مسئولیت های شهروندی این است که در انتخابات شرکت کنید.
درست است که شما در نهایت نماینده مردم ریچموندهیل در مجلس کانادا خواهید بود، اما به واسطه ایرانی تبار بودن آیا می توانید صدای ایرانیان کانادایی در پارلمان باشید؟
ـ من دلم می خواهد صدایی قوی باشم برای ایرانیان کانادا در ریچموندهیل، همانطور که آقای مریدی صدایی بوده برای ایرانیان، نه تنها انتاریو، بلکه سراسر کانادا در پارلمان انتاریو. وقتی شما فردی از یک کامیونیتی کوچک هستید، خود به خود، اگر در سیاست موفق شوید، افراد کامیونیتی تان از شما می خواهند که نظراتشان را در مجلس منعکس کنید و من هم امیدم این است که اگر موفق شوم نه تنها نماینده ای باشم برای ریچموندهیل، بلکه نماینده ای باشم برای تمام ایرانیان.
دیدگاه های متفاوتی در کامیونیتی ایرانی وجود دارد درباره روابط کانادا با جمهوری اسلامی، برخی روی مسئله ی نقض حقوق بشر در ایران تکیه می کنند و برخی روابط دیپلماتیک و مسائل اقتصادی را عمده می کنند. کدام دیدگاه از نظر شما مهم تر است؟
ـ من همیشه حرفم دفاع از حقوق بشر در ایران بوده. در تمام این سال هایی که کار کرده ام، من هیچوقت فعالیت سیاسی نکرده ام و جزو هیچ حزب و گروه و سازمانی نبوده ام، همیشه فعال حقوق بشر بوده ام و حرفم همیشه این بوده که شما برای اینکه بتوانید بیشترین کمک را به مردم ایران بکنید باید دنبال حمایت از حقوق بشر در ایران باشید، یعنی کافی نیست که شما قرارداد اقتصادی با ایران ببندید، اگر این قراردادها بدون درنظر گرفتن حقوق بشر بسته شود، زندگی مردم ایران خیلی خیلی سخت خواهد شد.
دید من همیشه این بوده که دیپلماسی چیز خوبی ست ولی دیپلماسی باید بر اصولی استوار باشد. این اصول به نظر من دمکراسی، حقوق بشر، قدرت اجتماعی، برابری زنان و مردان، برابری اقلیت های مذهبی و قومی است.
به نظر من کلا سیاست کانادا در قبال جمهوری اسلامی باید این باشد که تا حد ممکن صحبت از حقوق بشر بکند، روی مقامات جمهوری اسلامی که در نقض حقوق بشر نقش دارند فشار بیاورد، و هدفش باید این باشد که زندگی مردم عادی ایران را مشکل نکند و این در همه مسائل چه تحریم ها، چه بستن سفارت، و چه موارد دیگر باید محور سیاست دولت کانادا باشد.
اگر می خواهید از نزدیک با کاوه شهروز گفت وگو کنید، چهارشنبه ۱۲ فوریه ساعت ۷ تا ۹ شب رستوران شیراز (۹۷۳۷ خیابان یانگ)، میزبانتان خواهد بود.