خلق الله محترم کامیونیتی ایرانی
عرض به حضور شماها، این که میگن ما اهل انتقاد نیستیم همش توطئه است چون بنگاه شادمانی کلا محض شادی و خنده به وجود اومده و همه رقم انتقاد آکبند و دست دوم خریداره، البته به شرطی که با اصول بنگاه یعنی با قر و قمیش همراه باشه.
بعله ما خودمون چهل پنجاه ساله دستمون تو کاره و دیدیم چطوری قبلا جوونا، جون میدادن واسه برنامه های بنگاه شادمانی، ولی یه عده خرابکار کاری کردن که دیگه اصلا دل و دماغ برا کسی نمونده و ایرونی ها تا اسم بنگاه میاد یا به انتخابات کذایی اش می خندن و یا فرار رو بر قرار ترجیح میدن. و همینا بودن که آقا کاوه و دو سه تای دیگه رو چیز خور کردن تا استعفا بدن. بینی و بین الله هیئت مدیره بنگاه شادمانی اینجا رو درست کرده تا یه لقمه نون تو سفره کامیونیتی بذاره، البته به شرطی که بقیه هم همت کنن و یه کاری بکنن تا این بنگاه بیفته روی خط تولید و ایرانی ها کلهم عاقبت بخیر بشن.
البته وقتی ایرانی ها عضو بنگاه نشن و از بنگاه حمایت نکنن، خب معلومه که ماهم میریم سراغ اصولگراهای کانادایی.
این آغای جیسون کنی داداش کوچیکه همولایتی اصولگرای خودمون مهدوی کنی، پیغوم داده بود که دمبال چند تا معتمد ایرونی می گردیم و گفتش که شما رو معرفی کردن. به برو بچ گفتیم بریم نریم؟ برو بچ گفتن صاحبخونه س، دعوت کرده خوبیت نداره. رفتیم. گفتیم فرمایش. گفتش خدا وکیلی اوضاع ایران عوض شده؟ مارو میگی خیلی شاکی شدیم. گفتیم به همون نمکی که با هم خوردیم اگه دفعه دیگه از این حرفا بزنی از چش مون می افتی! گفتش چرا دلخور شدین؟ خب پرسیدن که عیب نیست. گفتیم خیالت تختِ تخت، هیچی عوض نشده. گفتش قسم بخورین. گفتیم به موی هارپر قسم چیزی عوض نشده. گفتش بنویسید پشت انجیل و مُهرش کنین. گفتیم قضیه چیه؟ گفتش نتانیاهوو چند تا بمب رو دستش مونده، مولانا هارپر رفته تل آویو و بو برده که نتانیاهوو خیلی از دست حسین خان شاکیه. گفته من نمی دونم کی این حسین خان رو راه داده تو کاخ سفید، هِر رو از بِر تشخیص نمیده، بیچاره گول حسن خان رو خورده و نمیذاره چن تا بمب خوشگل خرج سیدعلی بکنیم. هارپر تو باغ نبوده پرسیده ولله من تازه رسیدم، گرفتار فورد نالوطی بودیم که دودمان اصولگراهای کانادا رو به باد داده، حالاچی شده داداش؟ نتانیاهوو جوابش داده می خواستی چی بشه، چند ساله علاف حسین خان شدیم، هی میگم بزنم؟ میگه دست نگهدار بلکه مذاکرات به نتیجه برسه، تازگی هم منکر شده و زده زیرش که بعله اوضاع عوض شده و اونجوری که تو خیال می کنی نیست. بدبختی اینجاست که آیپک هم گول اینارو خورده. هارپر هم دوزاریش افتاده که نتانیاهوو بخاطر اینکه بزنه تو پوز حسین خان، تصمیم گرفته از معتمدهای محل استشهاد جمع کنه و به همه نشون بده که تو ایران هیچی عوض نشده. آقایی که شما باشین، هارپر قول داده که ما با معتمدهای محل ایرونی فامیل شدیم و دختر دادیم و دختر گرفتیم، منظورش شوهر نازنین خانم، جناب مک کی بوده که تازگی به مکه مشرف شده و بهش میگن مکه کی، و گفته نگران نباش همین فردا استشهاد محلی واسه ت جور می کنم.
از جیسون کنی که تو محل جیسون کینگ صداش می زنن، پرسیدیم چی به ما می رسه؟ گفتش مگه شما بنگاه درست نکردین که رژیم رو بندازین و ایرونی ها رو شاد بکنین؟ گفتیم درسته. گفتش خب الان وقتشه، نتانیاهوو می زنه سیدعلی رو نفله می کنه و همه مون به یه نوایی می رسیم، البته نه که خیال کنین با چارتا باریک الله تمومش می کنیم، به سبیلاتون قسم هواتون رو داریم. در مورد بمب ها هم خیالتون راحت باشه. حسابی آموزش دیدن، که مثلا اگه دیدن خدای ناکرده یه وقت دارن جای بدی میفتن، منفجر نشن و اصلا بروی خودشون نیارن که بمب بودن. عینهو دسته گل مثل اسباب بازی بیفتن تو پارکها و شهربازی تا بچه ها باهاشون بازی و حال کنن. نتانیاهوو هم در حضور هارپر بمب ها رو قسم داده که خلاف توافقات عمل نکنن، حالا خیالتون راحت شد!؟ گفتیم دمت گرم. جیسون کینگ گفتش ضمنا اگه کسی خواست علیه بنگاه شادمانی توطئه بکنه به عنوان مخل امنیت ملی دمش رو می گیریم و پرتش می کنیم پیش سالمونای جان برکف توی اوشن ایلووِن، خوشتون اومد؟ ماهم گفتیم دمت گرم، حالا هرکی از بنگاه شادمانی انتقاد داره بیاد جلو…
* اسد مذنبی طنزنویس و از همکاران تحریریه شهروند است. مطالب طنز او علاوه بر شهروند، در سایت های گوناگون اینترنتی نیز منتشر می شود. اسد مذنبی تاکنون دو کتاب طنز منتشر کرده است.