نگاهی طنز آمیز به تاریخ
انگارکارگر جماعت را خدا خلق کرده است برای نق زدن! هرچقدر که حقوقش را زیاد می کنی، بازهم می گوید من با این چندرغاز چه جوری زندگی کنم؟
از همین ماه فروردین که قرار است آقای روحانی با آن کلید معروفش در خزانه دولت را باز کند و درآمد ماهیانه کارگران را به ششصد و هشت هزار تومان در ماه برساند، باز هم می گویند وقتی به نوشته روزنامه شرق، خط فقر برای یک خانواده پنج نفره در تهران دو میلیون و دویست هزار تومان است، با ششصد هزار تومان چکارمی شود کرد؟
یکی از این کارگران بی انصاف حساب نمی کند که ۶۰۰۰۰۰ هزار تومان پنج تا صفر دارد و اگر هر خانواده کارگری در هرروز بیست تا از این صفرها را هم مصرف کنند، باز هم هشت هزار تومان زیادی می ماند که می شود آن را برای رفتن به کنسرت های دوبی و آنتالیا پس انداز کرد!
کارگرها نه اینکه از کله سحر تا بوق سگ باید کارکنند، وقت تاریخ خواندن را ندارند، وگرنه اینجور از دولت آقای روحانی بهانه نمی گرفتند و نمی گفتند فرق چندانی با آقای احمدی نژاد ندارد.
به همین دلیل یعنی نخواندن تاریخ، خبر ندارند که ناصرالدین شاه با آن عظمتش و تاج به آن گنده گی که روی سرش می گذاشت، به زنانش ماهی دویست تومان حقوق می داد. دویست تومان کجا و ششصد و هشت هزار تومان کجا …؟
حتمن درکتاب هزارفامیل خوانده اید که:
«ناصرالدین شاه روزی که کشته شد، ۸۵ زن داشت که زن های درجه اول او ماهی ۷۵۰ تومان حقوق می گرفتند.
زن های درجه دوم به تفاوت (لابد به نسبت زیبائی وعشوه گری شان؟) از ۲۰۰ الی ۵۰۰ تومان دریافتی داشتند.
صیغه های درجه سوم با وجود آنکه خدمات مشابهی را عرضه می کردند، ماهی ۱۰۰ الی۱۵۰ تومان مقرری داشتند و دخترهای بزرگ شاه، سالی چهار هزار تومان مواجب می گرفتند که با حقوق کارگران فعلی یعنی ۶۰۸ هزارتومان در ماه، قابل مقایسه نیست!»
من گاهی به این چیزها که فکر می کنم، کله ام چنان سوت می کشد که همسرم خیال می کند دیگ زود پزمان صدایش درآمده و می دود شعله اجاق گاز را کم می کند!
آخر فکرش را بکنید وقتی ناصرالدین شاه که اهل حرص زدن نبود و به ۸۵ تا زن قناعت کرده بود، آنقدر مشکل و مسئله داشت و دائم با امیرکبیر کلنجار می رفت، فتحعلیشاه بدبخت چه می کشید؟
امیرکبیر برای کنترل مملکت و تنظیم خرج و دخل کشور سعی می کرد حقوق مفت خورها و رجاله های دربار و ملیجک ها را روز به روز کمتر و محدودتر کند و ناصرالدین شاه تحت تاثیر زنان و مادرفولاد زره اش، بالاخره حکم قتل او را صادر کرد تا مملکت روی آرامش و آسایش ببیند!
فتحعلیشاه گرچه شانس آورده بود که نخست وزیر نق نقو و سخت گیری مثل امیرکبیر را نداشت، ولی بالاخره اداره کردن هزارتا زن و دوهزار تا فرزند و نوه و نتیجه کار ساده ای نبود. حقوق اون یکی را زیاد می کرد، صدای این یکی درمی آمد و به آن یکی اضافه کاری یا پاداش می داد، فریاد زنان دیگرش بلند می شد.
درست است که آن موقع ها قانون کار و این جور چیزها وجود نداشت ولی بالاخره زن های فتحعلیشاه هم برای خودشان شگردهایی بلد بودند و با جلسه کردن و تبادل نظر، راه حل هایی برای حل مشکلات خودشان و دریافت حقوق بیشتر کشف می کردند.
می گویند در یک اعتصاب عمومی پنهانی و نانوشته که حتی جاسوس های سازمان سیا هم از آن خبر نشدند، یک شب هیچ یک از زنان شاه به بهانه مسائل زنانه، او را به اتاق خوابشان راه ندادند.
از آن طرف فتحعلیشاه هم که سال ها در اداره امور مملکت تجربه و تبحر داشت، جنگ ها کرده بود و هنگام از دست دادن شهرهای ایران تجربه کافی اندوخته بود، کم نیاورد، نصفه شبی آنقدر در خانه این وزیر و آن وزیر را زد تا یک دختر دم بخت پیدا کرد و با صیغه کردن او، نگذاشت امور مملکت لنگ بماند!
به به ازکشور به این خوبی …!
پذیرش فرزندخوانده
به نوشته ایسنا، نماینده میاندوآب در مجلس، ازدواج با فرزند خوانده را یک حسن خواند و گفت اگرچه ممکن است این کار از منظر بخشی از افکار عمومی و همچنین عاطفه انسانی، مورد تایید نباشد، ولی حالا که این امر با همکاری، همفکری و مشارکت نخبگان حقوقی و فنی به تصویب رسیده است، برای همه لازمالاجراست.
مرد ۵۰ ساله ای که یک دختر بچه ۱۴ ساله را به فرزندخواندگی پذیرفته بود و به محض اینکه دخترک ۱۸ ساله شد با او ازدواج کرد، می گفت درست میگه نماینده میاندوآب . ثواب این کار از پیاده رفتن به عربستان هم بیشتر است.
به گزارش یکی از خبرگزاری ها، به دنبال اظهارنظر سودمند نماینده میاندوآب، تعداد زیادی از مردان ایرانی اعلام کردند با وجود اینکه جنیفر لوپز دیگر بچه نیست، حاضرند به خاطر ثوابش او را به فرزند خواندگی قبول کنند!
جامعه شناسان و محققان علت اینهمه گذشت و فداکاری را حق بیمه بدنه ای می دانند که روزی، روزگاری به این خواننده و هنرپیشه سرشناس تعلق خواهدگرفت.
غیر از بیمه شخص ثالث، این هنرپیشه خوش اندام، بیمه بدنه نیز هست و فقط باسن او ۲۵۰ میلیون دلار بیمه شده است.
کود شیمیایی برای بنائی!
برادران چینی کودهای شیمیایی خاصی اختراع کرده اند که گرچه در کشاورزی مورد استفاده نیست، ولی در بنائی معجزه می کند.
این کود را کشاورزان اول می پاشند روی زمین مزروعی شان و مدتی بعد که دیدند این کود نه بو دارد و نه خاصیت آنرا جمع می کنند ومی مالند به دیوار اتاقشان!
شهردار یکی از شهرها که ازاین کود برای پرکردن چاله های اسفالت خیابان استفاده کرده بود می گفت لامصب ها هرچیزی که می سازند، بالاخره به درد یک کاری می خورد !
در این ویدیو، گویندگان اتاق خبر شما را با این کود همه کاره آشنا می کنند.
* میرزاتقی خان یکی از روزنامه نگاران و طنزنویسان پیشکسوت ایران و از همکاران تحریریه ی شهروند است.