یک مرور کوتاه و حتی سرسری بر نوشته ها و نقش های نمایشی مانایاد حسین پناهی، به راحتی بزرگترین ویژگی شخصیتی این شاعر، بازیگر و کارگردان برجسته سینما و تئاتر ایران را که همان سادگی ست، پیش چشم می گذارد.

او در بیشتر نقش های خود یا کودک است یا ناتوان ذهنی، اما با حرف های بزرگ و عمیق. اگر بی آرایه گی و سادگی را نزدیک ترین ویژگی شخصی او فرض کنیم، می توان ادعا کرد که نمایشنامه دو مرغابی در مه، شخصی ترین نوشته و بازتاب نزدیک ترین ویژگی های شخصیتی اوست که این بازیگر توانا به قلم کشیده

سیاوش شعبانپور و غزال پرتو به تشویق تماشاگران پاسخ می دهند

سیاوش شعبانپور و غزال پرتو به تشویق تماشاگران پاسخ می دهند

.

دو مرغابی در مه یک نمایشنامه تراژدیست. درهم آمیخته ایست از رویاهای دست نیافته که تبدیل به توهمات پیاپی در زندگی شده اند و شخص را در مرز واقعیت و خیال معلق نگه داشته اند. داستان تراژدی گذر از سادگی به پیچیدگی است، بدون درک درست از واقعیت های پیش رو. روایت یک زوج روستایی که در ذات مهربان روستا الفبایی جز سادگی نیاموخته اند و با آرزوی پرواز به شهر کوچ کرده اند، اما غافل از این که شهر آسمانی ندارد. شهر پیچیده است و از بنیاد با آنچه الیاس و اکرم با آن پیوند دارند، بیگانه است. برای خودی شدن با شهر باید خود را انکار کنند. از این انکار، الیوت و ماریا پدید می آیند. الیوت نویسنده است و باید داستانی بنویسد که “جهانی” بشود. او به دنبال جایی می گردد که زود تمام نشود و به قول خودش، “ده زود تموم می شه”. ماریا که تنها دلیل همراهیش یک عشق ساده و ناب به الیوت است همچنان ریشه های خود را محکم بغل گرفته و یکی در میان در کلامش بازگشتی به آنها دارد تا جایی که در حسرت این بازگشت جان می دهد و الیوت زمانی به الیاس برمی گردد که دیگر نه ماریا هست و نه اکرم. گم شدن در مرز واقعیت و خیال برای ساده دلانی از جنس آنها مانند گم شدن “دو مرغابی در مه است” که جهت را گم کرده اند و تنها با تکیه بر غریزه خود امیدی به رسیدن خواهند داشت.

حسین پناهی نمایشنامه را در سال ۱۳۶۴خورشیدی نوشت و در سال ۱۳۶۵این نمایشنامه شانس اجرا پیدا کرد که خودش نیز در آن ایفای نقش کرد. در تورنتو اما به فاصله کمتر از یک سال نویسنده، کارگردان و بازیگر خوب کشورمان، سیاوش شعبانپور آن را به روی صحنه برده. در ماه مارس امسال این نمایش برای یاری رساندن به مانایاد مجید بهرامی، بازیگر جوان سینما و تئاتر که چندی پیش در نبرد با سرطان از دست رفت، با استقبال خوبی از طرف جامعه ایرانی ـ کانادایی در دو اجرا به روی صحنه رفت و نوبت دوم اجرای آن پس از اتاوا و مونترال در تورنتو روز ششم دسامبر دوباره با دو اجرا به نمایش درآمد. در هر دو نوبت سیاوش شعبان پور که در کنار کارگردانی، بازیگر نمایش نیز بود به اتفاق غزال پرتو ـ که در این اجرا بسیار حرفه ای و خوش درخشید و نشان داد که پتانسیل های فراوان و بسیار جدی برای تبدیل شدن به یک ستاره را دارد ـ توانستند اجرایی بسیار موفق از این نمایشنامه را به تماشاچیان ارائه دهند. بازی های ساده و روان که در حداقل ممکن امکانات انجام می شد فضای بسیار خوبی را از آنچه که در نمایشنامه بود توانست بروز دهدposter-siavash.

دیگر ویژگی بسیار خوب این اجرا را می توان در طراحی صدای آن یافت. در این نمایش سیاوش شعبان پور و تیم همراهش بار دیگر نشان دادند که چگونه می توان از فضایی حداقلی، برداشت و نتیجه حداکثری گرفت. برای سیاوش، غزال و تیم همراهشان موفقیت های بیشتر و کارهای پربارتری آرزو می کنم.