رویاروئی در یمن و تعرض جنسی پلیس فرودگاه جده به دو نوجوان ایرانی نفت روی آتش بحران روابط ایران و عربستان سعودی ریخته است
وزیرخارجه آلمان: عربستان و متحدانش بیمناک آن هستند که با خروج آمریکائیها از منطقه ایران حوزه نفوذ خود را گستردهتر کند
خامنهای: بهرغم اختلافات، عربستان قبلا رعایت متانت را میکرد، اما حالا مشتی جوان قدرت گرفتهاند و این کشور را به سمت توحش میبرند!
مناسبات ایران و عربستان سعودی در پی امضای تفاهمنامه لوزان به مرحله حساس و خطرناکی رسیده است. جنگ نیابتی ریاض و تهران در یمن و تجاوز دو پلیس فرودگاه جده به دو نوجوان ایرانی، نفتی است که بر آتش این بحران خطرناک ریخته شده است. فرانک والتر اشتاین مایر وزیرخارجه آلمان میگوید:«عربستان سعودی و متحدانش در منطقه بیمناک آن هستند که سرانجام توافق جامع هستهای میان ایالات متحده آمریکا و ایران به امضا برسد و پس از آن، با خروج نیروهای آمریکا از عراق و افغانستان ایران با نفوذی که روی شیعیان دارد، به جایگاه نیروی برتر منطقه ارتقاء پیدا کند.»
وزیرخارجه آلمان سالها از رهبران اصلی حزب سوسیال دموکرات این کشور بوده و تجربهی زیادی در عرصه سیاست بینالملل دارد. بنابراین اظهارت او نمیتواند بیپایه باشد. تشدید رقابت و آغاز یک جنگ تازه میان ایران و کشورهای عربی غیرممکن نیست. این خطر وجود دارد که با تشدید بحران و آماده شدن افکار عمومی مردم عادی، جمهوری اسلامی که در واقع بازی اتمی را باخته و دیگر بهانهای برای بحرانی نشان دادن مناسبات خود با غرب ندارد، جنگی خونبار و طولانی را به مردم از رمق افتاده ایران تحمیل کند.
روز پنجشنبه (۲۰ فروردین، ۹ آوریل) علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی در جمع مداحان، مثل همیشه درباره مناقشه هستهای ایران و تفاهمنامه لوزان سخنانی به نعل و به میخ ایراد کرد تا اگر در سه ماه آینده این مناقشه به پایان رسید، موفقیت آن را به حساب رهنمودهای خود بگذارد و اگر شکست خورد، از خود رفع مسئولیت کند.
آقای خامنهای به صراحت گفت:«عدهای که تفاهمنامه لوزان را به من تبریک میگویند، کار بیهودهای میکنند. مگر چه اتفاقی افتاده است که به من تبریک میگویند؟ عدهای هم میپرسند که من چرا موضعی نگرفتهام؟ چیزی اتفاق نیافتاده که من موضع بگیرم.» امضای تفاهمنامه لوزان را کسی جز سردار حسن فیروزآبادی فرمانده ستاد مشترک نیروهای مسلح جمهوری اسلامی به رهبر تبریک نگفته بود.
رهبر جمهوری اسلامی در قسمتی دیگر از سخنانش تصریح کرد که آمریکا مورد اعتماد وی نیست و ایران بر سر هیچ موضوع دیگری غیر از برنامه اتمی با این کشور گفتوگو ندارد. وی درعین حال زیرکانه برای گسترش روابط جمهوری اسلامی با آمریکا چراغ سبز روشن کرد و گفت: «اگر آنها در یک چیز صداقت نشان بدهند، شاید بشود درباره چیز دیگری هم با آنها صحبت کرد
».
به این ترتیب، نگرانی کشورهای عرب منطقه چندان هم بیجا نیست، آیتالله خامنهای در سخنان تازه خود عملا به آمریکا پیام میدهد:«با ما راه بیائید تا بتوانیم مناسباتمان را با شما قدم به قدم بهبود ببخشیم.»
پیام خامنهای به آمریکا، یک سکه دو رو
این پیام میتواند سکهای دورو باشد. یک روی سکه باب میل جامعه ایران است: بهبود مناسبات با آمریکا میتواند بنبست ایران را بشکند، دروازههای کشور را به روی سرمایهگذاریهای خارجی بگشاید، بر اشتغال بیافزاید و به تدریج گرانی، تورم، بیکاری را اندکی مهار کند. از این جنبه، طبعا آمادگی رهبر جمهوری آمریکا برای سازش با “شیطان بزرگ” مبارک است.
اما روی دیگر سکه را، کسانی میتوانند ببینند که بر مسائل خاورمیانه و مناسبات ایران و کشورهای عربی احاطه دارند. آنها بهخوبی میدانند که آمریکا و متحدانش برای خارج شدن از باتلاقی که به ویژه پس از اشغال عراق برای خود ایجاد کردند، به یک ژاندارم جدید در منطقه نیاز دارند. جمهوری اسلامی دست کم دو دهه است که برای در اختیار گرفتن این نقش میکوشد.
اکنون مدتی است بی وقفه برای قاسم سلیمانی فرمانده لشگر قدس سپاه پاسداران انقلاب در رسانههای داخلی و بعضا خارجی ایران تبلیغ مستقیم و غیرمستقیم میشود. او، عملا هدایت گروههای شبهنظامی شیعه را در عراق و سوریه و لبنان بهعهده گرفته است. کار تبلیغ برای سلیمانی تا آنجا اوج گرفته است که برخی از مشاطهگران چهره جمهوری اسلامی از او بهعنوان “سردار عارف” و برخی دیگر “ناپلئون ایران” یاد میکنند تا زمینه را برای پذیرش او در افکار عمومی و نشاندن احتمالی او بر کرسی ریاستجمهوری پس از روحانی آماده کنند.
عربستان سعودی به عنوان مدعی رهبری جهان تسنن و جمهوری اسلامی بهعنوان پرچمدار حدود ۱۲۰ میلیون شیعه در منطقه مهرههای شطرنج خود را اکنون سالها است در عراق، سوریه، افغانستان، بحرین، آذربایجان، جمهوری چچن و یمن در برابر هم چیدهاند و جنگ خود را به صورت نیابتی در بسیاری از این کشورها آغاز کردهاند. اما قرائن بسیاری نشان میدهد که این جنگ نیابتی دیگر پنهان کردنی نیست و باید علنی شود. تازهترین میدان جنگ علنی هم احتمالا یمن است.
رودرروئی ایران و عربستان در یمن
جنگندههای عربستان سعودی و ۱۰ کشور عرب متحد آن از اواخر ماه مارس سال ۲۰۱۵ میلادی بمباران مواضع شیعیان حوثی و نیروهای نظامی طرفدار علی عبدالله صالح رئیسجمهور برکنار شده یمن را آغاز کردهاند و همچنان ادامه میدهند. با اینهمه روز پنجشنبه (۹ آوریل، ۲۰ فرودین) خبرگزاریها گزارش دادند که حوثیها مناطق نفتخیر جنوب یمن را به اشغال خود درآوردهاند. یمن در مقایسه با سایر کشورهای منطقه نفت زیادی صادر نمیکند، با این همه هفتاد درصد درآمد ناخالص ملی این فقیرترین کشور عربی را، صدور نفت تامین میکند. به این ترتیب تسلط حوثیها بر منابع نفت جنوب میتواند آنها را به لحاظ مالی به شدت تقویت کند.
جان کری وزیرخارجه آمریکا یکروز پیش از تسلط حوثیها (و نیروهای علی عبدالله صالح) بر میدانهای نفتی جنوب یمن، هشدار داد که ایالات متحده هرچند مایل به درگیری با جمهوری اسلامی نیست، اما در ماجرای یمن از متحدان خود در منطقه پشتیبانی میکند. عربستان سعودی و کشورهای عضو شورای همکاریهای خلیج فارس متحدان سنتی ایالات متحده آمریکا هستند.
جمعیت یمن نزدیک به ۲۶ میلیون نفر برآورد میشود. یک سوم این جمعیت را شیعیان تشکیل میدهند. محل اصلی شیعیان زیدی که مورد پشتیبانی جمهوری اسلامی هستند بهطور عمده ارتفاعات شمال یمن است. دامنه این ارتفاعات به مرز عربستان سعودی میرسد. شیعیان یمن، با شیعیان عربستان سعودی که بهطور عمده در مناطق نفتخیر شرق این کشور زندگی میکنند، در طول تاریخ مراوداتی داشتهاند. عربستان همیشه بیمناک آن بوده که ناآرامیهای یمن به خاک این کشور سرایتکند و سبب شود که شیعیان عربستان نیز سر به شورش بردارند و بهویژه در صنعت نفت اختلال ایجاد کنند. از این رو، شیعیان عربستان همواره تحت کنترل و در مواردی سرکوب بودهاند.
بهاین ترتیب عربستان، در حالی که در سایر کشورها بهخاطر منافع استراتژیک و ایدئولوژیک منطقهای خود رو در روی ایران ایستاده، در یمن بر سر “منافع ملی” مستقیم خود با جمهوری اسلامی مواجه است.
احتمال طولانی شدن جنگ یمن
آمارهای رسمی میگویند تعداد سلاحهائی که بهصورت آزاد در دست مردم یمن است، چندین برابر شمار خود آنها است. این سرزمین دهههای متمادی است که به دلیل درگیریهای قومی روی آرامش به خود ندیده است. اکنون نیز، بهنظر میرسد جنگ داخلی یمن که به وسیله دو همسایه قدرتمند نفت روی آتش آن ریخته میشود، سالهای دراز ادامه یابد.
القاعده یمن، که دشمنی دیرینی با جمهوری اسلامی دارد، در سالهای اخیر بسیار قدرتمند شده است. به هماهنگونه که جمهوری اسلامی با تجهیز حوثیها نوک جبهه خود را به کنار مرزهای عربستان سعودی کشانده است، عربستان نیز میتواند القاعده را به خرابکاری و ترور در کنار مرزهای ایران ترغیب و همزمان با آن برای شوراندن عربهای خوزستان روی مطالبات سرکوب شده آنان سرمایهگذاری کند.
با توجه به همه این مقدمات، یک تصادم نهائی میان تهران و ریاض، در پی سالها درگیری در یک جنگ نیابتی منطقهای دور از ذهن نیست. بسیاری از ناظران امور منطقه بیمناک آن هستند که ایرانیها پس از هشتسال جنگ عراق و بیش از ۱۲ سال مناقشه هستهای با جهان غرب، در آینده نزدیک وارد جنگ دیگری با عربستان و متحدان عرب این کشور شوند.
علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی روز پنجشنبه در دیدار با مداحان با اشاره به ماجرای تجاوز دو پلیس فرودگاه جده به دو نوجوان ایرانی، ملک سلیمان پادشاه جدید عربستان را با لحنی توهین آمیز مورد حمله قرار داد. او گفت:«عربستان، تا بهحال به رغم همه اختلاف نظرها جانب متانت را رعایت میکرد، اما اکنون مشتی جوان اداره این کشور را به دست گرفتهاند و آن را به سمت توحش میبرند.»
آقای خامنهای توضیح نداد که جوانانی که هدایت عربستان سعودی را به دست گرفتهاند چه کسانی هستند؟ ملکسلیمان در حال حاضر نزدیک به ۸۰ سال دارد!