پس از تفاهمی که در لوزان بین ایران و کشورهای پنج به اضافه یک پیدا شد، ایران پس از سال ها مرگ بر آمریکا گفتن، جواب سلام آمریکا را داد و آمریکا از ایران پرسید حال جنابعالی چطوره؟ و اینک این امید ایجاد شده که به زودی همه یا قسمتی از دارایی های بلوکه شده ایران آزاد شود.
پیدا شدن این امید نه تنها کمپانی های خارجی را به زندگی امیدوارترکرده است، بلکه در دل کسانی که اهل لفت و لیس و اختلاس و احتکار هستند نیز شور و شوقی ایجاد کرده که بیا و ببین. در واقع همه دارند شکم هایشان را صابون می زنند که از این نمد کلاهی بدوزند.
یکی از کسانی که در اختلاس های قبلی دستی داشته و مختصر تمرینی کرده، پیشنهاد می کرد که این چه کاری ست که دارایی های ایران آزاد شود و به ایران برگردد، بعد ما دوباره با هزار خون دل آن را به خارج منتقل کنیم؟
او می گفت آیا عاقلانه نیست که این پول ها همانجا باشد، ما شماره حساب هایی را که در بانک های مختلف جهان داریم به بانک هایی که پول ها را بلوکه کره اند بدهیم، و آنها پول های بلوکه شده را مستقیماً به حساب های ما منتقل کنند
!
او می گفت از هر اقتصاددانی که می خواهید بپرسید، میلیاردها دلار پول را از اینور دنیا به آنور دنیا فرستادن، خرج و زحمت و فرسایش دارد. از آقای خاوری یا بابک زنجانی بپرسید که چه پدری ازشان درآمده است تا توانسته اند میلیاردهای شان را در اینسو و آنسوی دنیا پراکنده و به اسم این و آن پخش وپلا کنند.
دولت که نباید قصد آزار دادن هموطنانش را داشته باشد؟ اگر قبلا کارهایمان عاقلانه نبوده است، حالا که دولت تدبیر و امید بر سرکار است عاقلانه عمل کنیم. همه می دانند که ما بالاخره با هر کلکی که باشد باز این پول ها را به خارج می فرستیم. بنابراین چه نتیجه ای از این نقل و انتقال بی حاصل، حاصل می شود؟ بیائید یک بار هم که شده عاقلانه عمل کنیم و جوری رفتار کنیم که دنیا بگوید آفرین بر این همه هوش و ابتکار!
اوین ، دربست …
محمدرضا عالی پیام، شاعر طنزپردازی که برای چندمین بار به اوین احضار شده است تا ۱۵ ماه دوران محکومیتش را بگذراند، با ضبط یک ویدیوی کوتاه به اوین رفت.
عالی پیام در این ویدیو اعتراض خود را از این که بابت یک شعر، دوباره باید به زندان برود ابراز می کند و توجه ندارد همچنان که انسان به خاطر فرزندی که به وجود می آورد، سالهای سال باید کفش و لباس بخرد و خرج کند، بنابراین بابت یک شعر هم که تولید می کند صد دفعه باید تقاص پس بدهد!
نکته درخور توجه دیگر در این ویدیو این است که چرا او یک ماشین دربست برای رفتن به اوین کرایه می کند؟
در شرایطی که هر روز عده ای برای دیدار بستگان شان یا برای معرفی خود باید به اوین بروند، چی می شد که این شاعر که ادعا می کند اشعارش مردمی است، حالا که یک اتوموبیل خالی پیدا کرده، چهار نفر دیگر را هم سوار می کرد و زودتر به زندان می برد؟!
بر در ارباب بی مروت دنیا…
به گزارش دویچه وله به نقل از سایت تابناک، بازار فروش مدارک تحصیلی قلابی در ایران داغ است و قیمت ها بین یک میلیون تومان تا ۱۵ هزار دلار متغیر.
آدم خوشحال می شود وقتی می بیند کشورش در هر زمینه ای به خودکفایی رسیده است. چقدر باید رفت دانشگاه، درس خواند، خرج کرد، منت استادان دانشگاه های خارج را کشید تا مدرک دکترایی به آدم بدهند که از مزایای آن بهره مند شود؟
مدرک مگر چیست؟ یک ورقه کاغذ A4 که یک چیزهایی به انگلیسی یا فرانسه روش نوشته شده و بابت این یک تیکه کاغذ، به آدم مقام و منزلت می دهند.
ما که الان آخر علم و تکنیک هستیم وکباب کوبیده یک متری درست می کنیم نمی توانیم یک تیکه کاغذ سفید برداریم و چهارتا جمله خارجی روش بنویسیم و امضا کنیم؟
انصافن تا کی باید منت استادان خارجی را کشید؟ به قول سعدی: بر در ارباب بی مروت دنیا/ چند نشینی که مدرکی بدهندت؟!
هارون الرشید در لواسان!
یکی از ایرانی هایی که به تازگی از لواسان برگشته قسم می خورد که هارون الرشید زنده شده، آمده ایران و در لواسان زندگی می کند!
این آدم با وجود آن که هنوز ازدواج نکرده، به جان بچه اش قسم می خورد که شبح شهرزاد قصه گو را نیز پشت شیشه دیده و از طرح چادرش او را شناخته است. می گفت فقط به نظر من یک کمی چاق تر از وقتی شده بود که برای هارون الرشید قصه می گفت
!
او در پاسخ خبرنگار ما که می گفت این چرت و پرت ها چیه که سرهم می کنی؟ استدلال کرد که ساختن چنین قصری کار یک آدم معمولی که نیست چون اگر همه کارمندها وکارگرها و معلم های ایران حقوق تمام عمرشان را هم پس انداز کنند باز نمی توانند چنین قصری بسازند. شاه هم که از دار دنیا رفته. رجال جمهور اسلامی هم که اهل کاخ نشینی نیستند چون اول انقلاب قرار شد کاخ ها را خراب کنند و کوخ نشین باشند! روابط آمریکا و ایران هم که هنوز آنقدرها خوب نشده که رئیس جمهور آمریکا دستور بدهد در لواسان برایش کاخ سفید دیگری بسازند؟ اردوغان هم که تازه در ترکیه کاخی ساخته است که چشم آدم از دیدن آن چپ می شود. بنابراین تنها احتمالی که وجود دارد این است که هارون الرشید مخفیانه زنده شده باشد، به ایران آمده باشد و چنین کاخی را در لواسان ساخته باشد!
انسانیت!
در حالی که کشورهای پیشرفته جهان هر روز برای سالمندان فکرهای تازه ای می کنند تا آنها سالهای پایانی عمرشان را در آرامش و رفاه بیشتری بگذرانند، وزیر کار ایران از ابتکار جدیدی در ایران خبر داد که هوش از سر انسان می پراند .
بر اساس گفته ایشان، قبلا نوزادان را در خیابان رها می کردند و می رفتند، حالا مردم فهمیده اند که بزرگسالان را هم می شود در خیابان رها کرد و از شرشان راحت شد!
خارجی ها با ایجاد خانه های سالمندان و فراهم کردن غذا، پزشک و دارو و سرگرمی، از بزرگ سالانی که عمرشان را در ساختن آن کشور گذرانده اند نگهداری و قدردانی می کنند، اما ما معتقدیم حبس کردن بزرگ سالان در یک ساختمان شبیه زندانی کردن آنهاست. بنابراین آنها را می آوریم سر خیابان و رهایشان می کنیم و می گوییم برو خوش باش تا بقیه عمرشان را درگشت و گذار و شادمانی بگذرانند!
*میرزا تقی خان، طنزپرداز و سریال نویس پیشکسوت، با سابقه ۵۰ سال طنزنویسی در توفیق، کشکیات، کاریکاتور، کیهان و تلویزیون از همکاران افتخاری شهروند است. از این نویسنده کتاب “آدم های زیادی” در سال ۲۰۱۳ منتشر شده است.
