آق نبی حبیبی، سردسته ی برادران آب منگل موتلفه اسلامی که نصف تیمچه و یتیمچه های بازار در تیول آنهاست و هر روز سرِ ده تا سیاستمدار غیرخودی آب توبه می ریزند، پاشنه کفش اش را بالا کشیده و چاقو را تا دسته فرو کرده تو دل حسن طلا رئیس تکیه دولت و گفته داش حسن فعلا به خاطر گل روی آقا فقط یه نیش حواله ات کردم اما بعدش دیگه با خداست، خلاصه اینکه داداش پول ها و رانت های دولت خیلی کثیفه. نه اینکه فکر کنی چشم به پول و رانت دولت دارم، نه مرگ تو، این تن بمیره از این پولای کثیف تو بازار خیلی فراوونه. هر روز خروار خروار میاد و میره، ولی ما تمیزش می کنیم. به ناموست قسم نمیذاریم یک قرون پول کثیف تو دست و بالمون باشه. آخه میدونی ما خیلی به پول کثیف اَسّاسیت داریم. خب دیگه پوله و نمی تونه از خودش مواظبت کنه و کثیف میشه دیگه. اما داداش ما حواسمون جمه جمه. پولا رو می بریم خدمت آغا یا یکی از همین مجتهدهایی که بازار قبولش داره و اونا هم با بزرگواری فوت می کنن و گرد و خاک پولا رو میگیرن و تمیز تمیزش می کنن. آره داش حسن از فردا تو هم همین کارو بکن. نه اینکه این بدبخت رحمانی فضلی رو با دسته بیل می فرستی تو محله درخونگاه که جلو پولای کثیف رو بگیره. ایندفعه سفارش کردیم کاری به کارش نداشته باشن بچه ست دیگه یه حرفی زده. تو هم سفارش کن خیلی کشش ندن. آخه لامصب پول کثیف پشمک نیست که هی کشش میدین.
میگن یارو رفته بود پشمک بخره و پرسیده بود آقا چرا پشمک ها تون این مدلیه؟ شیرینی فروش جواب داده بود چون پشمک را بایستی حسابی کش بدن تا ور بیاید. خریدار گفته خب چرا کش ندادین؟ جواب شنیده که مگه نمی بینی اینجا روی تابلو نوشته: لطفا کشش ندین. گویا قضیه مال یکساله و نیم قبله که پشمک فروشی بغلی هی داشته پشمک ها رو توی سینی کش میداده. بسیج بازار اعتراض کرده که مگه آغا نگفته کشش ندین! پشمک فروش جواب داده بود حاجی این پشمکه اختلاس نیست. هیچی دیگه تا ورثه بیان ثابت کنن که بنده خدا پشمک کش داده نه اختلاس، طرف یک ساله داره آب خنک می خوره. آره دیگه مملکت اینجوریاس داش حسن مواظب باش کشش ندین دودش تو چش همه مون میره.
***
از قدیم گفتن و ما هم شنیدیم که این مملکت را امام زمان حفظ می کند. به ولله راست میگن. چون هرکجای دنیا بود و ماهی و یا هفته ای چند تا اختلاس هزار میلیاردی زیر یه خم مملکت را می گرفت و سیستم بی پولی کشور را سه سوت فتیله پیچ می کرد، یا مملکت ورشکست شده بود یا زلزله و سونامی پشت سونامی می آمد. یادتان نرفته که بیچاره ژاپنی ها شب خوابیده بودند صبح متوجه شدند روی آب به امان خدا می روند و سونامی نصف مملکت شان را ویران کرد. تازه بعد از خرابی بغداد بود که روزنامه ها نوشتند دلیل اصلی سونامی ویرانگر، رشوه خواری نخست وزیر و ورود پولهای کثیف به اقتصاد کشور بوده. چون دلِ سید فرج الله بودا به درد آمده و سونامی فرستاده. حالا بماند که بعدا محققان گفتند سید اصلاحات، کلا با خشونت مخالفه. عده ای هم دست گرفتند که بعله مقصر امپراتوره که همه اش به دنبال خوشگذرانی است و حواس اش به دولت نیست. نوه امپراتور هم جواب داده آغا که نفرمودند کشش ندین. پس چرا رسانه ها که ناسلامتی رکن چهارم مشروطه اند، پیگیر ماجرا نشدند؟
نوشته اند که مملکت داشت با سونامی اپیلاسیون نابود می شد و دبیرکل سازمان ملل خیلی متحد هم نماینده اش را فرستاده بود تا بلکه خاکی بسر خودش و سازمان مادر مرده اش بکند چون حزب الله قزوین از خر شیطان پایین نمی آمد و به رژیم صهیونیستی و واجبی چینی اعلان جنگ داده بود و سکوت و بی عملی سازمان کنفرانس اسلامی هم مزید بر علت شده بود که ناگهان دانشمندی به نام” دُرّی نجف ویرانی” به داد مملکت رسید و درافشانی کرد که کاپیتولاسیون حرام است نه اپیلاسیون. یکدفعه مثل اینکه آب سردی ریخته باشند روی کشور. همه ساکت شدند و دبیر کل سازمان ملل هم آهی کشید و گفت خیر سرت چرا زودتر نگفتی؟ بجای دری جون، وکیل باشی مملکت داش حسین شریعتمدار جواب داد که کشور را امام زمان مدیریت می کند. بان کی مون با خوشحالی دستهایش را به هم مالید و گفت: دمت گرم حسین جان، به آغا سفارش کن با همین فرمون بره جلو، فقط بگو یه ذره سرعتش رو کم کنه تا دنیا به مملکت امام زمان برسه. ضمنا به شورای امنیت ملی هم سفارش بکن تا مدیریت مذاکرات هسته ای رو بدن خود آغا مدیریت کنه تا بیچاره ظریف مجبور نباشه هر روز دروغ بگه.
***
خط فقر کجاست؟
اینکه می گویند تو مملکت ما هیچی سرجای خودش نیست، خیلی هم بی ربط نیست. مثلا یک استاد دانشگاه که قاعدتا باید دنبال بساز و بفروشی برود و یا در کار خرید و فروش پایان نامه باشد و یا دست کم همت کند در محیط های آکادمیک نماز جمعه و دعای ندبه برگزار نماید و یا حداقل با خواندن صیغه موقت، حوزه و دانشگاه را به عقد همدیگر دربیاورد تا روحانیون هم بتوانند مدرکی دشت کنند و روزنامه های معاند هی تیتر نزنند که بعله ۹۰ درصد روحانیون بیکارند، آمده تحقیقات کرده که فقر ریشه دارتر از این حرفاست. و لابد توقع دارد مسئولان همه کارهای خودشان را زمین بگذارند و بیل و کلنگ بردارند و فقر را از ریشه در بیاورند. خیال می کند فقر دست فروش اند، و یا مجله زنان و ستار بهشتی و زندانیان سیاسی و نرگس محمدی که بتوان به همین سادگی ریشه آنها را سوزاند. جناب حسین راغفر استاد اقتصاد دانشگاه به اظهارات یکی از مدیران سازمان بهزیستی مبنی بر اینکه هر فردی که کار دارد، فقیر نیست، واکنش نشان داده و گفته: آمارها نشان می دهد که بالغ بر ۲۵ درصد خانوادههای فقیر کشور یعنی یک چهارم آن ها با این که بیش از دو نفر کار میکنند زیر خط فقرند. بنابراین معلوم می شود که مسئولان حتی نمی دانند خط فقر چیست و کجاست. علم الهدی امام جمعه ترگل ورگل مشهد در خطبه نماز جمعه این هفته جواب داده که خط فقر شبیه خط میخی است همانی که توی منزل هیروگلیف صداش می کنن. و اکثر مقامات بلند پایه کشور با این خط تکلم می کنند. تیمسار نقدی خلبان هواپیمای بدون سرنشین نظام هم گفته اساتید طاغوتی دانشگاه نمی دانند خط فقر کجاست والا بنده از کودکی با خط فقر آشنایی دارم و قبل از اینکه خلبان بشوم در عراق در نزدیکی اهرام ثلاثه خشت می زدم و هر روز خط فقر را روی دیوار مجسمه ابوالهول می دیدم. می گویند مجسمه ابوالهول پس از شنیدن سخنان گه هر بار نقدی به داعش نامه نوشته که داداش اینورا نمیایی!؟
* اسد مذنبی طنزنویس و از همکاران تحریریه شهروند است. مطالب طنز او علاوه بر شهروند، در سایت های گوناگون اینترنتی نیز منتشر می شود. اسد مذنبی تاکنون دو کتاب طنز منتشر کرده است.