چهارماه و نیم پیش، پس از اعلام بیانیه توافق مشترک لوزان بین حکومت آخوندی و کشورهای موسوم به ۱+۵، نتیجه یک نظرسنجی موسسه معتبر گالوپ حاکی از آن بود که در پی مذاکرات هسته ای محبوبیت باراک اوباما در امریکا ۴ درصد افزایش یافته و از ۴۶ به ۵۰ درصد رسیده بود.
اکنون نتیجه آخرین نظرسنجی موسسه گالوپ، که پنجشنبه ۱۳ اوت منتشر شده نشانگر این است که به رغم بسیج گسترده تبلیغاتی و کارزارهای پردامنه و پرهزینه در زمینه جلب نظر موافق مردم امریکا نسبت به توافق هسته ای، باد در جهت مخالف وزیدن گرفته و دولت اوباما نه تنها قادر به افزایش شمار هواداران خود نبوده، بلکه روز به روز هم در این جبهه سنگرهایی را از دست می دهد. نتیجه این نظرسنجی نشان می دهد که: «فقط یک سوم از شرکت کنندگان در نظرسنجی گالوپ در مورد عملکرد باراک اوباما، از نحوه عملکرد وی در مورد توافق هسته ای با ایران ابراز رضایت کردند. در هشت موضوعی که موسسه گالوپ در مورد آنها نظرسنجی کرد، اوباما در مورد توافق هسته ای کمترین امتیاز را کسب کرد». نکته جالب توجه دراین نظرسنجی این است که اوباما حتی درمیان دموکرات ها نیز از حمایت اکثریت بالایی برخوردار نیست و تنها ۵۶ درصد از دموکرات ها نحوه مدیریت او در مورد پرونده هسته ای را تأیید کرده اند.
در حالی که کمتر از یک ماه به تاریخ تعیین شده برای بررسی توافق هسته ای توسط کنگره امریکا باقی مانده، هر هفته خبرهایی در مورد پیوستن یک سناتور یا نماینده دموکرات به صف مخالفان منتشر می شود. با این حال، با توجه به این که رأی قطعا مخالف سنا و کنگره امریکا با وتوی باراک اوباما روبرو می شود، بعید به نظر می رسد که جمهوری خواهان بتوانند برای خنثی کردن وتوی رییس جمهوری به دو سوم مجموع آراء (۶۷ رأی در سنا و ۲۸۸ رأی در مجلس نمایندگان) دست یابند. برای توفیق دراین کار، جمهوری خواهان به رأی ۱۳ سناتور دموکرات یا مستقل و در مجلس نمایندگان به ۴۴ رأی نیاز دارند که دستیابی به آن بعید به نظرمی رسد.
با وجود این، با توجه به این که از هم اکنون کارزارهای دوطرف و به ویژه جمهوری خواهان جنبه انتخاباتی دارد و در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده به احتمال قریب به یقین نامزد حزب جمهوری خواه به کاخ سفید راه می یابد، معتبر ماندن توافقی چنین شکننده و پادرهوا مورد تردید است و به فرض که حکومت آخوندی شرایط توافق را مو به مو رعایت کند ـ که این نیز قویا مورد تردید است ـ رییس جمهوری بعدی امریکا با پشتیبانی اکثریت سنا و مجلس نمایندگان می تواند آن را لغو یا در راه تداومش سنگ اندازی کند.
به همان اندازه که باراک اوباما درمورد به تصویب رسیدن توافق هسته ای مصّر است، دولت شیخ حسن روحانی نیز بر انجام به هرقیمت این کار اصرار دارد. این اصرار تاحدی است که نه تنها دولت می کوشد مسیر عادی قانونی شدن توافق یعنی تصویب توسط مجلس شورای اسلامی را مسدود کند و آن را به تصویب رهبر و شورای امنیت ملی ـ که نهادی انتصابی است ـ موکول کند، بلکه حتی شیخ حسن روحانی حتی برای تظاهرات موافقان توافق هسته ای در سراسر دنیا نیز فراخوان داده است. درپی این فراخوان، به گزارش خبرگزاری فرانسه تظاهرات حامیان ایرانی تبار توافق هسته ای یا “برجام” در شهرهای واشنگتن، نیویورک، بوستون، تورنتو و کلگری برگزار شد: «این تظاهرات را امریکایی های ایرانی تبار سازماندهی کرده اند. با این وجود تظاهرکنندگان در بیانیه اعلام کرده اند به هیچ گروه و حزب سیاسی وابسته نیستند. در بیانیه آنها آمده است: حمایت از این توافق جهان و خاورمیانه را امن تر خواهد کرد، ایرانی ها را از تحریم های سخت اقتصادی راحت و امکان از سرگیری روابط مسالمت جویانه را بین ایران و امریکا فراهم خواهد کرد». این تظاهرات که به شهادت تصاویر منتشر شده از آنها در گروه های پنج تا دست بالا چند ده نفره برگزار شد، خیلی زود در تناقض با نظر ولی مطلقه فقیه قرارگرفت. سیدعلی خامنه ای روز یکشنبه ۲۵ مرداد در اجلاس “مجمع جهانی اهل بیت” ضمن تأکید بر تداوم دخالت های تنش آفرین در منطقه خاورمیانه گفت: «ایالات متحده قصد دارد با توافق هسته ای درایران و خاورمیانه نفوذ کند، اما جمهوری اسلامی “با همه توان” مانع ازآن خواهد شد». دو روز بعد، رفسنجانی بدون نام بردن صریح، او را به نادانی و نفاق متهم کرد: “هنوز بعضی از آدم های نادان می خواهند درکشور دعوا باشد، چرا که وجود خود را در اختلاف می بینند”.
اما، مقام معظم رهبری، که در گندی که به بار آورده دست و پا می زند، حتی در میان هواداران خشک مغز و کم شمار خویش نیز آبرو باخته تر و درمانده تر از آن است که کسی به حرف هایش توجه و اعتنا کند. او بازنده قماری است که داو آن صدهامیلیارد دلار از سرمایه های مردم به فقرکشیده شده ایران بوده و رفتار کنونی اش نشان می دهد که حتی قمارباز خوبی نیز نیست و نمی خواهد باخت خود را بپذیرد. اگر او دستکم به اندازه آیت الله خمینی جسارت و شهامت اخلاقی داشت، می بایست مانند او به باخت خود اعتراف می کرد و با “سرکشیدن جام زهر”، “آبرویش را با خدا معامله” می کرد و به ویژه از مردم ایران به خاطر زیان و خسارت هایی که با خیره سری خود به آنان واردکرده پوزش می خواست.
پس از سخنان روز یکشنبه سیدعلی خامنه ای، محمد نوری زاد هوادار سابق و منتقد بی پروای کنونی رهبر نوشت: «سخنان دیروز رهبر پس از این همه سکوت نشان از این دارد که وی از درون در حال پوسیدن است و هنوز نتوانسته خواب راحت داشته باشد. او هنوز نیازمند الله اکبرهای طرفداران بینوای خود است. او ورشکسته [به تقصیر]ی است که از فرط اندوه زیر آواز زده است»!
* شهباز نخعی نویسنده در حوزه ی مسائل سیاسی، ساکن اروپا و از همکاران شهروند است.
Shahbaznakhai8@gmail.com