حمید اکبری
نخستین سخنرانی سالانه به یادبود پدر جامعه شناسی ایران، زنده یاد دکتر غلامحسین صدیقی، روز چهار ژوئن ٢٠١٠ به وسیله مرکز اسناد و پژوهش های ایرانی و پژوهشکده بین المللی تاریخ اجتماعی در شهر آمستردام برگزار خواهد شد. سخنرانان این برنامه عبارتند از آقایان دکتر اروند آبراهامیان، استاد ممتاز رشته ی تاریخ و سیاست ایران و خاورمیانه در دانشگاه شهر نیویورک، و دکتر احمد اشرف، پژوهشگر، مدیر و ویراستار ارشد دانشنامه ایرانیکا.
بنابر دعوتنامه ی برگزارکنندگان:”بنیاد پژوهشی صدیقی به یاد و به پاس خدمات فرهنگی شادروان غلامحسین صدیقی، براساس توافق نامه ای میان مرکز اسناد و پژوهش های ایرانی در پاریس و پژوهشکدۀ بین المللی تاریخ اجتماعی در آمستردام در سال ۲۰۰۸ پایه گذاری شد. بنیاد، افزون بر فراهم آوردن امکانات پژوهشی برای دانشجویان و پژوهشگران در عرصۀ علوم اجتماعی، در نظر دارد در بهار هر سال سلسله سخنرانی هائی برگزار کند و سپس آن گفتارها را در مجموعۀ ویژه ای به چاپ رساند.”
تاسیس یک بنیاد پژوهشی به نام این شخصیت ممتاز دانشگاهی و سیاسی ایران در یکی از معتبرترین مراکز پژوهشی اروپا و برگزاری سخنرانی های سالانه، کاری است نیکو و درخور ابراز سپاس از بنیانگذاران و دست اندرکاران آن. دستاوردهای ارزنده دکتر غلامحسین صدیقی در زمینه های دانشگاهی، پژوهشی، سیاسی و اجتماعی ایران بی شمار است که پرداختن به هر یک نیازمند نگارش چندین کتاب است. افزون بر این زمینه ها، دکتر صدیقی، از سرآمدان و سرمشق های اخلاق و منش در زندگانی شخصی و عرصه های اجتماعی و سیاسی شناخته می شود.
دکتر ناصر فکوهی درباره ی اهمیت مقام دانشگاهی دکتر صدیقی چنین می نویسد:”صدیقی در شرایطی بی اندازه مشکل و با کوششی توان فرسا، توانست نطفه این علوم را از یک واحد درسی جامعه شناسی در چارچوب دانشکده ادبیات و علوم انسانی به یک دانشکده بزرگ تبدیل کند که خود سر منشأ صدها موسسه بزرگ و کوچک و هزاران استاد و دانشجو در رشته های گوناگون علوم اجتماعی شد، و سخن گفتن از پدر جامعه شناسی ایران درباره او بدون شک هیچ مبالغه ای را در بر ندارد.” در کنار این خدمات بنیادین دانشگاهی، دکتر صدیقی در عرصه ی سیاست ایران نیز اثرگذار و نیک نام است. او در کابینه اول دکتر محمد مصدق به وزارت پست و تلگراف و تلفن و در کابینه دوم به وزارت کشور منصوب شد. کاردانی و منش قانونی و اخلاقی وی در هر دو کابینه مورد تأیید همه ی آگاهان است. دکتر صدیقی از آغاز همکاری با دکتر مصدق تا پایان زندگی به راه مصدق و اهداف دولت ملی بنابر قانون اساسی مشروطیت وفادار ماند. پس از سقوط دولت مصدق در مقام یکی از برجسته ترین رهبران جبهه ملی به شمار می رفت و این نقش را در کنار زبدگان دیگر مانند الهیار صالح و محمد علی کشاورز صدر به شایستگی ایفا کرد. پس از جدایی از جبهه ملی در سال ١٣۴٢، به عنوان یک پیرو برجسته دکتر مصدق به کار دانشگاهی خود ادامه داد. در پاییز سال ١٣۵٧ با شهامت مطلق و با اتخاذ مشی درایت در مقابل کین ورزی، به منظور نجات مملکت با پادشاهی که سالها با قانون شکنی هایش مخالفت وزریده بود برای تشکیل دولت وارد گفتگو شد. افسوس که بنابر دلایلی که در اینجا فرصت پرداختن به آن نیست، موفق به انجام این امر مهم نشد، ولی همگان می دانند که دکتر صدیقی از نادر کسانی است که هیچگاه درباره ی ماهیت واپسگرای حکومت اسلامی دچار توهم نشد و از این روی بود که از فردای انقلاب همچنان با وارستگی و صلابت برای آزادی و دموکراسی برای میهنش که آنرا از جانش بیشتر دوست می داشت، کوشید. او در روز دوشنبه ٢١ اردیبهشت ١٣٧١ در تهران درگذشت.
دکتر فکوهی دکتر صدیقی را “الگوی اخلاقی علوم اجتماعی” می نامد و می نویسد: “امروز بر کسی پوشیده نیست که علوم اجتماعی در کشور ما موقعیتی بحرانی را از سر می گذراند و کمترین وظیفه ای که بر دوش ما سنگینی می کند، آن است که تلاش های عظیم صدیقی را قدر شناسیم و خود نیز تلاش کنیم تا حاصل کار او از میان نرفته و یا در پریشانی ها، سرگردانی ها، ندانم کاری ها، بی تدبیری ها و غرض ورزی ها فنا نشود.” بر این زمینه و در این زمانه است که تشکیل بنیاد پژوهشی دکتر صدیقی و برگزاری نخستین سخنرانی سالانه اش که به کوشش آقای دکتر هوشنگ کشاورز صدر، پژوهشگر نامدار جامعه روستایی ایران، و یارانش آقایان دکتر علی رهنما، استاد دانشگاه آمریکایی پاریس، و شهرام قنبری، پژوهشگر علوم اجتماعی در پاریس، و با همکاری موثر آقای دکتر تورج اتابکی، استاد دانشگاه آمستردام و پژوهشگر پژوهشکده بین المللی تاریخ اجتماعی، صورت گرفته است را می بایستی کاری کارستان و نوید بخش تلقی کرد.
پیشینه ی تشکیل بنیاد پژوهشی دکتر صدیقی به روزهایی باز می گردد که آقایان کشاورز صدر، رهنما و قنبری، درهای”مرکز اسناد و پژوهش های ایرانی”در پاریس را در سال ١٩٨۶ (١٣۶۵) به روی دانشجویان و پژوهشگران و علاقمندان به تاریخ اجتماعی و سیاسی معاصر ایران گشودند. در آن روزگار آشفته که اختلافات سیاسی میان ایرانیان مهاجر سایه ای از عدم اعتماد متقابل میانشان افکنده بود، مرکز اسناد و پژوهش ها مبدل به یکی از نادر مکان های مورد تفاهم برای استفاده ی همگان شد. در سال ٢٠٠۵، پس از سالها عرضه ی خدمات پژوهشی که همواره بر اساس مشارکت جمعی ایرانیان مقیم پاریس و سایر کشورها و توام با استقلال و سلامت مالی این مرکز بود، در پی رایزنی با پشتیبانان مرکز اسناد و نیز همکاری صمیمانه دکتر تورج اتابکی، مرکز اسناد به پژوهشکده بین المللی تاریخ علوم اجتماعی آمستردام منتقل شد.(۱) سپس بنابر شرح بالا، بنیاد پژوهشی دکتر صدیقی تشکیل شد و در روز جمعه ی این هفته ما شاهد برگزاری نخسین سخنرانی سالانه خواهیم بود.
در جلسه ی روز جمعه، بیش از هر کس دیگری حضور دانشورانه و بزرگوارانه دکتر صدیقی ملموس و محسوس خواهد بود. پنداری: او مانند روزگار زندگانی اش در مقابل هر شخصی که به مجلس بیاید، بلند شود و در کمال ادب، ابراز احترام و تواضع نماید. او در تمام طول مجلس به مطالبی که به وسیله سخنرانان محترم عنوان شود با دقت گوش فرا دهد و از موضوع ها یادداشت بردارد تا آنها را به انبوه فیش های بانک پژوهشی اش بیفزاید. او کم ولی با ژرفا و با نکته سنجی سخن گوید و در خاتمه ی مجلس از یکایک مدعوین به صورت یکسان برای تشریف فرمایی سپاسگزاری و قدردانی نماید و آنها را تا کنار در خروجی و یا حتی بیرون از آن مشایعت نماید. در هنگام خداحافظی، دکتر صدیقی از یکایک دست اندرکاران و بنیانگذاران سپاسگزاری نماید و بر چهره ی شاگرد وفادار و دانشمندش، دکتر کشاورز صدر، که اکنون شاگردان خود را دارد، بنگرد و با صمیمیت لبخند زند.
یادش گرامی باد.
۱ـ برای تاریخچه مرکز اسناد و انتقال آن به پژوهشکده بین المللی تاریخ اجتماعی به لینک زیر مراجعه فرمایید:
www(.)iisg(.)nl/news/cidr.php