خلافت اسلامی:
* گروهی از شورشیان مسلمان سنی هستند که در سوریه و عراق برای برپایی خلافت اسلامی مبارزه میکنند.
* خبرگان این گروه پس از اشغال عراق توسط آمریکا در سال ۲۰۰۳ وارد عراق شدند تا از اسلام سنی دفاع کنند.
* در سال ۲۰۰۶ بسیاری از گروههای کوچک همفکر همپیمان شدند و داعش را با رهبری ابوبکر البغدادی بنا نهادند.
* سالهای بعد گروه موسوم به داعش با گسترش عملیات خود در خاک سوریه و نفوذ بیشتر بین شبهنظامیان مسلمانی که علیه بشار اسد مبارزه میکردند، تغییر نام داده و خلافت اسلامی شام و عراق را با خلیفهگری ابوبکر البغدادی بنا نهادند.
* در سال ۲۰۱۴ باز هم تغییر نام دادند و خود را دولت اسلامی نامیدند و کنترل بخشهای بزرگی از سوریه و شمال عراق را در اختیار گرفتند.
ترور
سرانجام روز ۱۷ نوامبر دولت فرانسه عبدالحمید اباعود را مغز متفکر عملیات تروریستی روز جمعه ۱۳ نوامبر اعلام کرد. اسناد نشان میدهد که اباعود بلژیکی مراکشی تبار است و مدتها است در سوریه در کنار جنگجویان خلافت اسلامی مبارزه میکند.
به گزارش آسوشیتدپرس، روز پیش از عملیات تروریستی پاریس، سازمان امنیت عراق، همهی کشورهای همپیمان را هشدار داده بوده که رهبر خلافت اسلامی، ابوبکر البغدادی دستور حمله ـ بمبگذاری، آدمربایی، قتل و ترور و گروگانگیری ـ را علیه کشورهایی که به طور فعال علیه منافع خلافت اسلامی مبارزه میکنند، صادر کرده است.
در برنامهای که عملیات تروریستی پاریس را جشن گرفته بودند، مسئولان خلافت اسلامی این عملیات را «نخستین موج سیل» ذکر کردند. اکنون بیشتر تحلیلگران خلافت اسلامی را گروهی نابخرد، بیرحم و تروریست میخوانند. ادعای تحلیلگران مبتنی است بر بیانیهها و دستورالعملهایی که خلیفه برای مریدانش صادر میکند. در یکی از عملیات کتابچهای کشف شده که گفته میشود خط فکری نظامی نیروهای خلافت اسلامی را ترسیم میکند. بر همین اساس ادعا میشود که هواداران و جنگجویان خلافت اسلامی بی چون و چرا برای رضای خدا دست به جهاد زدهاند تا اسلام را از خطر نجات دهند.
منطقهی خاکستری
در فوریه ۲۰۱۵، پس از عملیات تروریستی علیه هیئت سردبیری هفتهنامه طنز شارلی ابدو در پاریس، مجلهی دابق، ارگان خلافت اسلامی که در مناطق تحت کنترل خلافت اسلامی منتشر میشود، در روی جلد تصویری از دو مرد میانسال آورده که هر دو پلاکارد «من چارلی هستم» را در دست دارند. عنوان اول این مجله «از ریا تا ارتداد؛ پاکسازی منطقهی خاکستری» است. اسکات آترین، مردم شناس معروف در گاردین مینویسد: ارجاع به منطقهی خاکستری، شاید اشاره باشد به برزخ که منطقهای است بین بهشت و جهنم. در قرآن این منطقه را اعراف نامیده و جای کسانی است که خوبی و زشتی را در هم آمیختهاند و اکنون بین بهشت و دوزخ؛ خلافت اسلامی یا کفر امروز گرفتارند.
مجله دابق در نقل قولی از اسامه بنلادن رهبر القاعده آورده است: “جهان امروز تقسیم شده مینماید. بوش به درستی گفت که «یا با ما باشید یا با تروریستها» در این معنا معلوم است که صلیبیون واقعی غربیها هستند که تروریستاند”. مجله دابق در بخش دیگری میافزاید که زمان «رویداد جدیدی» فرا رسیده. زمانی که «جهان به واقع تقسیم شود و برزخ از بین برود».
خلافت اسلامی همهی مناطقی را که خارج از کنترلشان است منطقهی جنگ اعلام کرده اند.
براساس این برنامه و تعریف منطقهی جنگی؛ اگر بتوانند امکانات نظامی، بسیج نیرو و شرایط مناسب عملیات را فراهم کنند، هر نقطه از جهان که در قلمرو خلافت اسلامی نیست، میتواند میدان جنگ علیه خلافت اسلامی باشد و باید نابود شود. بنابراین عملیات ۱۳ نوامبر پاریس را میتوان بخشی از همین استراتژی منظور کرد که احتمال گسترش آن به هر کجای عالم هم وجود دارد.
در یکی از صفحههای مجله دابق، ارگان خلافت اسلامی، مسلمانانی که همفکر خلافت اسلامی نیستند را کافر میخواند و واژهی تکفیر را برای آنها به کار میگیرد. در این معنا حتا مسلمانان هم تکفیر و از هر نوع ارتباط اجتماعی محروم میشوند. در توجیه به کارگیری این واژه برای مسلمانان، میگویند: هر کس که اصول اساسی اسلام را نادیده بگیرد، کافر است؛ مسلمانان شیعه، فرقههای مختلف سنی و هر آیینی که گردن به امر خلیفه ابوبکر البغدادی ننهد، تکفیر میشود و دشمن خلافت اسلامی به حساب میآید.
در درستی به کارگیری واژه تکفیر، بین مسلمانها هم اجماع وجود ندارد؛ در این مورد حتا بین القاعده و خلافت اسلامی اختلاف نظر است. القاعده بر این باور است که برای نابودی کفر نباید بین مسلمانها اختلاف افکند و از هم جدایشان کرد. این در حالی است که خلافت اسلامی سیاست «یا با ما یا بر ما» را انتخاب کرده و هر کس با آنها همراه نباشد را دشمن میخواند.
استراتژی هرج و مرج
اسکات آلتران در نوشتهی خود به سندی اشاره میکند که مربوط میشود به رهبر القاعده در عراق؛ ابوبکر ناجی. این سند خط مشی القاعده عراق بود که بعدها به خلافت اسلامی منتقل شد. این سند دستورالعمل چگونگی ایجاد آشفتگی در مناطق مختلف است تا از آب گلآلود به نفع سیاست، برنامه و هدف جنبش اسلامی استفاده شود. برنامه ایجاد آشفتگی، هرج و مرج و استفاده از سیاستهای بربریت هم توضیح داده شده است:
* تهاجم به دشمنان را نه تنها در سرزمینهای جهان اسلام که در خارج از آن هم گسترش دهید. ـ با اجرای این دستور، نیروهای دشمن متفرق میشود و به این ترتیب تمرکز عملیاتی آنها نابود میگردد.
* حمله به مراکز تجاری و صنعتی از قبیل صنعت گردشگری از جمله واجبات است. به این ترتیب بذر ترس و هراس بین مردم کاشته میشود، اقتصاد کشور مزبور به گِل مینشیند و چرخهی سیاسی و اجتماعی نیز از حرکت باز میایستد. ـ یادتان باشد که باید کاری کرد تا دولتهای کشورهای مختلف برای تأمین امنیت از بیشترین نیروهای خود استفاده کنند.
* به دقت علاقمندیهای جوانان را پیدا و با برنامههای کوتاهمدت، آرمانگرایی را در آنها تقویت کنید و سپس از انرژی جوانیشان برای اجرای برنامههای طرح ریزی شده استفاده کنید. اگر بتوانید آرمانگرایی اسلامی را در آنها تقویت کنید، آنان خود به خود حاضر میشوند که فدایی اسلام باشند. این دستورالعمل در بخش دیگر آن امر به اعتدال برای جذب جوانان میکند.
* واداشتن آمریکا، فرانسه، انگلیس و همپیمانانشان به دست برداشتن از مبارزه روانی علیه جهادیها از یک طرف و تشویق آنها به اعزام سرباران نیروی زمینی به منطقه از طرف دیگر از الزامات پیشرفت است.
مکاشفهی یوحنا (دوران آخرالزمانی)
در مجلهی دابق نقل قولی از رهبر پیشین القاعده در عراق؛ ابومصعب الزرقاوی که در سال ۲۰۰۶ کشته شد، آمده است: “شعلهی آتش در عراق روشن شده و با یاری خدا حرارت آن میرود تا جهان را تسخیر کند. چرا که زبانهی این شعلهها جنگجویان صلیبی در دابق را به آتش خواهد کشید”.
«دابق» نام مجلهی خلافت اسلامی است. نام این نشریه از دابق که منطقهای از استان حلب در سوریه و در فاصله ۳۵ کیلومتری حلب است برگرفته شده. این ناحیه شاهد نبرد دابق در همین منطقه بوده است. طبق برخی احادیث بین سپاه اسلام و کشور روم (ترکیه) نبردی در آخرالزمان در این ناحیه برپا میشود که علیرغم کشته شدن تعداد زیادی از مسلمانان، به پیروزی نیروهای الهی بر دجال و رومیها منجر میگردد. سال ۲۰۱۴ یکی از دژخیمهای خلافت اسلامی، سر بریده شده یکی از آمریکاییها به نام پتر کسینگ را در برابر دوربین میگیرد و میگوید: “اکنون اینجا هستیم و نخستین جنگجوی صلیبی آمریکایی را در «دابق» به خاک میسپاریم. منتظر هستیم که باقیماندهی ارتش صلیبیون هم در همین محل سرنگون و نابود شوند.”
به همین دلیل است که میشود خلافت اسلامی و برنامههایش را جنبش احیای مکاشفهی یوحنا (آخرالزمانی) نامید. اینان بر این باورند که جهان به سوی آخرالزمان در حرکت است و در منطقهی دابق آخرین و بزرگترین نبرد حق علیه باطل برگزار میشود. بدیهی است هر چه خرابی و کشتار بیشتر باشد، آخرین نبرد بهتر تدارک دیده میشود تا پیامبران؛ مسیح، محمد و دیگران به جهان بازگردند.
در پایان؛ خلافت اسلامی یک استراتژی دارد که همان را هم دنبال میکند که در تاریخ هم نمونههای زیادی داشته و رد پای آنها هم هنوز پیدا است. در تمام دوران چنین گذارهایی تفکر و فضای آخرالزمانی با سرعت زیادی بین کسانی که خواهان جنگ نیکی و بدی هستند تا دینشان سرافراز شود، منتشر میشود. شوربختانه اکنون هم ما در چنین زمانهای زندگی میکنیم. زمانهای که خلافت اسلامی خواهان سروری اسلام است بر دشمنان خود.
بنابراین به طور خلاصه برنامهی خلافت اسلامی از این قرار است:
* هرج و مرج و ایجاد اختلاف
* به وجود آوردن واکنشهای ناشی از ترس و هراس
* تدارک برای پیروزی در جنگ آخرالزمان
* عباس شکری دارای دکترا در رشته ی “ارتباطات و روزنامه نگاری”، پژوهشگر خبرگزاری نروژ، نویسنده و مترجم آزاد و از همکاران تحریریه شهروند در اروپا است.
Abbasshokri @gmail.com