اداره کنندگان یک کشور هفتهزارساله، حتی اگر کودن هم باشند، ظرف این مدت طولانی، یواش یواش سوراخ سنبه های تاریخ را یاد می گیرند و راه پریدن از روی چاله چوله های تاریخی را می آموزند. سردمداران کشور ما که از روز اولش هم باهوش بوده اند و به قول رییس جمهوری قبلی مان سند و مدرک و بنچاق و فتوکپی اش را هم دارند که دیگر هیچ ….
همین انتخاباتی که برگزارکردند بهترین دلیلش .
آنها با یک ابتکار نامریی، انتخابات را منتقل کردند به قبل از انتخابات! یعنی اول با یک رد صلاحیت گسترده همه آنهایی را که ممکن بود موی دماغ شان باشند کنارگذاشتند و بعد به ملت گفتند حالا بفرمایید جلو و تا صندوق ها سرد نشده، رای تان را بیندازید توش.
آنها خوب می دانند که مردم ایران، نه حوصله تاریخ را دارند و نه حافظه تاریخی. حدس شان هم درست بود. برای انتخاب کسی که تا چند سال پیش او را ام الفساد می دانستند و حرفی نبود که پشت سر خودش و بستگانش نزنند، چنان به دست و پا افتادند و آنقدر به او رای دادند که شاگرد اول مجلس شد . البته بعید نیست مردم به این نتیجه و ضرب المثل رسیده باشند که می گوید:”صد رحمت به کفن دزد اولی؟!”
شادی مردم وقتی به اوج رسید که متوجه شدند دو سه نفر از هم سن و سال های حضرت نوح رای نیاورده اند و شروع کردند به زدن و خواندن و رقصیدن که: دیدی با رای خودمان فلانی و فلانی و فلانی را کنار گذاشتیم؟
اما چند روز بعد؛ خبرگزاری ها، از جمله بی بی سی و دویچه وله خبر دادند که قرارست با جابجا کردن چند تا مهره در شطرنج انتخابات، آن پدرخوانده های به ظاهر بازنده بتوانند سرپست خود بازگردند!
باتوجه به جابجایی هایی که قرار است انجام شود، عده ای پیشنهاد کرده اند با توجه به اینکه چند روز پیش روز زن بود و در همان هفته یک دختر ۱۹ ساله ایرانی، به مقام نایب قهرمانی شطرنج جهان دست یافت، از این به بعد هر نوع انتخاباتی را که داریم بدهیم دست این دختر۱۹ ساله که در جابجا کردن مهره های شطرنج استاد است.
سارا خادم الشریعه؛ دانش آموز ۱۹ ساله ای که عنوان نایب قهرمانی در شطرنج جهان را کسب کرده، خوب می داند چه مهره ای را چه موقعی حرکت دهد و از پیاده و شاه و وزیر به خوبی استفاده کند.
چنین دختری هنگام انتخابات به راحتی تشخیص می دهد کدام مهره را باید از مجلس معمولی برداشت و برد به مجلس خبرگان و چه وقت باید مهره هایی را که همکلاسی حضرت نوح بوده اند و با کلک و حقه از دست حضرت عزراییل گریخته اند، از صفحه شطرنج خارج کرد تا مردم احساس خوشحالی کنند، اما بعد با جابجا کردن چند تا مهره دیگر، وسیله بازگشت همان مهره های سوخته و هم سن و سال حضرت نوح را به صفحه شطرنج، فراهم کند.
پیشنهادکنندگان معتقدند بازی استادانه با اسب و فیل و شاه و وزیر و به کارگرفتن پیاده های پابرهنه، فقط و فقط کار یک استاد شطرنج است و چه کسی بهتر از این دختر خانم؟
اوست که می تواند مهره های اصولگرا و اصلاح طلب و منفعت طلب و زدوبندچی را هم جوری کنار یا مقابل هم بچیند که مردم خیال کنند پیروز شده اند و جشن بگیرند، اما برنده اصلی که همان آدم همیشه گی و صاحب شطرنج است کنار صحنه بازی بنشیند و لبخند بزند!
واحد اندازه گیری بدی!
سال ۱۸۸۹، و روزی که واحد اندازه گیری “متر” انتخاب شد، و بعدها که پای کیلو و لیتر و اونس به میان آمد، هیچکس تصورش را هم نمی کرد که ۱۲۷ سال بعد یک آدمیزاد به عنوان یک نوع واحد اندازه گیری ملاک سنجش قرارگیرد.
به گزارش دویچه وله، در جریان انتخاب رییس جمهوری جدید آمریکا و در میتینگ های انتخاباتی این کشور، خبرنگار “تلگراف”، دونالد ترامپ را با محمود احمدی نژاد به عنوان سمبل بدی مقایسه کرد و گفت “دونالد ترامپ از احمدی نژاد هم بدتر است”.
وی اضافه کرد که ترامپ در اتخاذ روشهای پوپولیستی برای خوار و خفیف کردن بیرحمانه رقبایش حتی دست محمود احمدینژاد را هم از پشت بسته است.
بعید نیست از این به بعد مثل نیم متر و دسیمتر و سانتیمتر و میلی متر، واحد های نصف احمدی نژاد، یک دهم احمدی نژاد، یک صدم احمدی نژاد و یک هزارم احمدی نژاد هم برای اندازه گیری بدی های مردم در نظرگرفته شود و به کار رود؟!
آه ای زندگی شیرین…
در فیسبوک متنی را خواندم که نویسنده اظهار ناراحتی کرده بود از اینکه در بهشت جز مستی و می خوارگی و عیاشی کار دیگری نمی شود کرد. نه کتابی هست و نه مجله ای، نه فیلمی، نه تئاتری و و و…
بگو مرد حسابی اینهمه کتاب و مجله خواندی و خواندیم، کجا را گرفتیم و جز ناراحتی و ضعف چشم، چه چیزی نصیب مان شد؟
برو ببین کسانی که در زندگی شان یک کتاب هم نخوانده اند، به چه مقاماتی رسیده اند، بعد از نبودن کتاب و مجله در بهشت گله کن.
بدیهی است آدم های بی اطلاعی از این دست، حوری های بهشت را با دختران این دنیا مقایسه می کنند که یک سال از زندگی مشترکشان نگذشته نه تنها دیگر به خودشان نمی رسند، بلکه شروع می کنند به ایراد و بهانه گرفتن و زندگی را بر خود و شوهرشان تلخ کردن.
این تیپ آدمها خبر ندارند زنان این دنیا را که حداکثر یک متر و هشتاد سانتیمتر قد و بالایشان است، نمی شود با حوری هایی که ۷۰ متر قدشان است، مقایسه کرد.
یک حوری ۷۰ متری، همچنان که قدو قواره اش سی و چهار پنج برابر یک زن زمینی است، عقل و شعورش هم به همان اندازه بیشتر است و رموز شوهرداری اش نیز به همان نسبت بهتر…
آدم هایی را که عرض کردم، یقیناً آنقدر حساب وکتاب سرشان نمی شود که بتوانند حساب کنند یک حوری ۷۰ متری، به اندازه یک آسمانخراش ۳۰ طبقه ارتفاع دارد و اگر بخواهی از یک برج ۳۰ طبقه سلانه، سلانه بالا بروی، تا وقتی که نفس زنان به طبقه آخر برسی، چندین ساعت در راه خواهی بود. تازه به شرط اینکه بین راه توقف نکنی و خستگی در نکنی!
و تازه کاشکی به هر نفر یک دانه از این حوری ها می دادند. هفتاد تا حوری می دهند همه شون هم هفتاد متری که در جمع می شود ۴۹۰۰ متر حوری!
زندگی در بهشت یعنی عشق و حال و کسی وقتی برای مطالعه کتاب و مجله یا رفتن به سینما و تئاتر نخواهد داشت. آدم نه کار وگرفتاری ای دارد و نه فکر و خیالی. لازم نیست برای دریافت حقوق بازنشستگی ات صد جور فرم پرکنی و مدرک جورکنی. شیر و ماست و نان هرروز گران نمی شود. غذا و نوشیدنی به طور وفور از آسمان می رسد، ازکفش و لباس هم که خبری نیست. همه لخت مادرزاد و راحت. فوق فوقش خانم ها با گیسوان بلندشان قسمت هایی از بدن شان را می پوشانند و آقایان با دست هایشان.
و به فرض اینکه یک مرد دستش را بردارد که دماغش را بخاراند، طوری نمی شود وگشت ارشادی نیست که جریمه اش کند، فوق فوقش حوری ها زیرچشمی نگاهش می کنند و نخودی می خندند، همین و همین!
*میرزا تقی خان، طنزپرداز و سریال نویس پیشکسوت، با سابقه ۵۰ سال طنزنویسی در توفیق، کشکیات، کاریکاتور، کیهان و تلویزیون از همکاران افتخاری شهروند است. از این نویسنده کتاب “آدم های زیادی” در سال ۲۰۱۳ منتشر شده است.