۱

مقام رهبری که خیال می کرد در جمع چوپان های چشمه جعفر سخنرانی می کنند، گفتند: بنده احساس یک ولنگاری فرهنگی می کنم. و پرسیدند نمی دانم شما هم چنین احساسی دارید یا خیر؟ یکی جواب داد: ساقی تان را عوض کنید. مقام رهبری خیلی محکم گفتند: مسئله جدی تر از این حرفهاست. فرضا شاید شما از شیوه بع بع کردن بره های مملکت خودتان ناراضی باشید و تحت تاثیر تبلیغات بی بی سی و صدای آمریکا به گوسفند استرالیایی مرینوس، که پدرسگ اسم سلمبه قلمبه ای هم دارد التفات بکنید، به این بهانه که پشم مرغوبی دارد.

البته بنده نمی خواهم منکر خوبی های پشم بشوم. ما خودمان  پشتیبان پشم هستیم ولی باید توجه داشته باشید که مرینوس چون در غرب بزرگ شده با نوای نی سازگاری ندارد و از صدای ترومپت خوشش می آید و شما مجبور خواهید شد ساز آبا و اجدادی خودتان را کنار بگذارید و علیرغم حرام بودن موسیقی غربی، قره نی و ترومپت بنوازید تا جناب مرینوس خوابش ببرد، و یادتان می رود گوسفندان خودمان چیزی دارند که مرینوس عمرا ندارد. همان چیزی که بره ها در هنگام حرکت پیچ و تابش می دهند و میش ها را تحریک می کنند، دنبه. بله دنبه. خب، گیرم که شما موفق شوید با پارتی و بند و بست، مرینوس وارد کنید، اما وقتی می خواهید دیزی بار بگذارید چه خاکی بر سرتان می کنید؟ مگر می شود دیزی بدون دنبه بار گذاشت. بنابراین کم کمک بی خیال دیزی می شوید و می روید دنبال پیتزا. بعدش می گویید پیتزای بدون موزیک مزه ندارد. موزیک راک اند رول گوش می دهید و خودبخود حالت هایی در شما به وجود می آید و روحیه انقلابی خودتان را از دست خواهید داد و بدون اینکه خودتان متوجه شوید احساس خواهید کرد که ناخودآگاه طرفدار حقوق حیوانات شده اید و با گرگها مهربانی می کنید. و حتی در فضای مجازی از ما ایراد می گیرید که چرا در کتاب های آموزشی کودکان، سگ را به جرم همدستی گرگها اعدام کرده ایم. و این امکان وجود دارد که از قربانی کردن جناب مرینوس در اعیاد و مناسبت ها هم خودداری بکنید و این همان احساس ولنگاری فرهنگی است که بنده خدمتتان عرض کردم و برای جامعه اسلامی بسیار مضر است.

unemployed

۲

مقام رهبری در دیدار با نمایندگان مجلس دهم در حالی که عرق شرم پیشانی شان را پاک می کردند و در حالی که در دستمالی که یکی از نمایندگان برای پاک کردن عرق پیشانی تقدیم شان کرده بود، فین می کردند، گفتند: شرمنده ام از اینکه جوانان بیکار را می بینم، چون هر روز جلوی چشمم هستند و واقعا معذب هستم. و خطاب به مسئولان لشکری و کشوری فریاد زدند: آخر تا کی رهبر مملکت باید از دیدن جوانان بیکار شرمنده شود؟ و پرسیدند: خداوکیلی از اینکه می بینید ما شرمنده ایم کک تان نمی گزد؟

ایشان از وزیر کشور که در قضیه مینو خالقی ثابت کرد که آدم حرف شنویی است و همچنین از جناب علی ربیعی وزیر کار که به دلیل شلاق خوردن کارگران شدیدا به افسردگی دچار شده، خواستند فکری بکنند.

بلافاصله پس از بیانات مقام رهبری، شورای خیلی عالی امنیت ملی، پشت درهای بسته تشکیل جلسه داده و وارد شور شدند که چه خاکی بسرشان بریزند تا رهبر بیش از این شرمنده نباشند. گویا پس از ساعت ها بحث و تبادل نظر به این نتیجه رسیدند که بهترین راه دستگیری و شلاق زدن بیکاران است. بعدا خبرگزاری ها گزارش دادند که رئیس جمهور با دستگیری بیکاران مخالفت کرده و پرسیده بود: مگر می توان بی دلیل کسی را در این مملکت دستگیر کرد و شلاق زد؟ قوه قضاییه هم جواب داده بود، دلیل از این بالاتر که باعث شرمندگی مقام رهبری شده اند؟!

۳

مقام رهبری در دیدار با ساکنان جدید مجلس شورای اسلامی فرمودند: مسئله فرهنگ در بلندمدت از اقتصاد نیز مهمتر است. خداوکیلی اگر بخواهیم بیطرفانه قضاوت کنیم به این نتیجه خواهیم رسید که الحق و الانصاف حق با مقام رهبری است. چون مسایل فرهنگی را می شود با ندادن مجوز و یا بستن نشریات و یا بهم زدن و لغو کنسرت ها و یا حتی با شلاق زدن فارغ التحصیلانی که از دریافت مدرک احساس شعف و شادی به آنان دست داده و خیال ورشان داشته که حالا که فارغ التحصیل شده اند و مدارج علمی را پشت سر گذاشته اند، حکومت وظیفه دارد برایشان تخم دو زرده بگذارد و به خاطر هوا کردن کلاه گشاد فارغ التحصیلی احتمالا ارج و قرب شان در جامعه زیاد خواهد شد و دولت فخیمه جمهوری اسلامی عینهو دولت های غربی نخبگان را روی سرش خواهد گذاشت و حلوا حلوا خواهد کرد، حل کرد و جلو نفوذ دشمن در عرصه های فرهنگی را گرفت و فرهنگ ناب اسلامی مثل روحیه اختلاس گری انقلابی را به جامعه حقنه کرد. مثلا  بخشنامه صادر کرد که به پیروی از منویات پیامبرگونه امپراتور جدید خراسان علم الهدی، اسم تیم ابومسلم منبعد مشهد الرضا خواهد بود، ولی نمی توان بخشنامه صادر کرد که چون مقام رهبری از آمریکای جهانخوار خوشش نمی آید دلار آمریکا از فردا به اسم دلار جاماییکا در بازار عرضه خواهد شد. البته می شود جمشید بسم الله را دستگیر کرد و در دوستاق خانه محسنی اژدهایی شلاق بر فرقش کوبید و گفت این شیشه نوشابه را بگیر و بکش پایین و اعتراف کن که گرانی و کمبود دلار کار تو و دشمن بوده، اما نمی شود به دلار آمریکای جهانخوار دستور داد: بکش پایین.

 یا وزارت ارشاد می تواند فیلم ۵۰ کیلو آلبالو را توی قیف بکند چون خان نایب، جناب مکارم شیرازی آلبالو دوست ندارد(ترش است و خماری می آورد) اما نمی توان به تورم مادر نمرده گفت: بی همه چیز بیا پایین. چون می دانند اگر تورم هم مثل بازار طلافروشان طاقچه بالا بگذارد، چهارچرخ نظام و رهبر کلا روی هواست. بیخود نبود امام راحل می گفت اقتصاد مال خراست…

۴

هفته گذشته یکی از فضلای نظام، معروف به رحمانی فضلی وزیر کشور در مجلس حضور یافت و با میمنت و مبارکی  ماحصل و فشرده برکات ۲۷ سال  رهبری آیت الله خامنه ای را برشمرد و این هدایای گرانبها را به ملت هبه کرد:

 ۳ میلیون و ۵٠٠ هزار نفر بیکار

به اضافه ۵۰۰ هزار بست اولی که هر سال اضافه می شود  ۵/۱میلیون نفر معتاد

٣۶درصد ازدواج منجر به طلاق و ۹۰ درصد ازدواج سفید به دلیل بی پولی که باعث روسیاهی نظام است

و دو سه میلیون خاکستر نشین  ۱۱میلیون نفر حاشیه نشین

۶۰۰ هزار بزهکار زندانی و انبوهی اعدام در هر سال

 خدا میلیون فحشا و فاحش و فاحشه و صیغه و صیغه خانه و جاکش خداجو، همه رقم، ۱۲- تا ۸۰ ساله

می گویند نمایندگان مجلس پس از استماع گزارش وزیر کشور ضمن فرستادن صلوات غرا، از اقدامات پیامبرگونه مقام شامخ ولایت در طی این ۲۷ سال و اندی تشکر کردند و اعلام نمودند واقعا اگر ما چنین رهبر فرزانه ای نداشتیم با چه مشکلاتی که مواجهه نمی شدیم؟

* اسد مذنبی طنزنویس و از همکاران تحریریه شهروند است. مطالب طنز او علاوه بر شهروند، در سایت های گوناگون اینترنتی نیز منتشر می شود. اسد مذنبی تاکنون دو کتاب طنز منتشر کرده است.

tanzasad@gmail.com