” با کشورم چه رفته است”
با کشورم چه رفته است
که گل ها هنوز
سوگوارند.
خرداد و تیرِ سال۱۳۶۰ ماه های خونین و جانکاهی برای کانون نویسندگان ایران و همۀ آزاداندیشان و آزادیخواهانِ میهنمان بودند. هشتم خردادماه سال ۱۳۶۰ آیت الله خمینی این سال را ” سال قانون” اعلام کرد و این ادعا را در سخنرانی های اش تعریف کرد. او در یکی از همین سخنرانی ها گفت:”هرکس مکتبی و اسلامی را مسخره کند، مرتد فطری است، زنش بر او حرام است و باید مقتول شود”. به دنبال همین سخنرانی طرفداران او به خیابان ها ریختند و درباره ماهیت “قانون” مورد نظر او شعار دادند: ” سال سالِ قانون، امروز هشدار، فردا کشتار”. برای نشان دادن ویژگیِ این قانون در کنار سرکوب وحشیانه و خونین دگراندیشان و مخالفان، وزارت ارشاد اسلامی امتیاز کلیۀ مطبوعات کشور را بی اعتبار اعلام کرد و دارندگان امتیاز نشریات را مجبور کرد که برای تجدید امتیاز به وزارت ارشاد اسلامی مراجعه کنند. در آغاز نیمه دوم خرداد سال ۶۰، روزنامه های انقلاب اسلامی، میزان، جبهه ملی، ارگان حزب ملت ایران، نامه مردم و روزنامه عدالت به جمع روزنامه های توقیف شده افزوده شدند. حمله به کتابفروشی ها و دفترهای نشریات و مراکز فرهنگی و هنری افزایش یافت.
در همین هنگام کانون نویسندگان طی بیانیه ای با نام ” خفقان، سرکوب، استبداد” اعلام کرد:
“پیش بینی دوره ترور و وحشتِ سیاهی که توسط باندهای ارتجاعی تحت حمایت ِ قانون تدارک دیده می شود چندان دشوار نیست. همه افراد گروه های آزادیخواه که نمی خواهند شاهد تشییع جنازۀ آزادی باشند، امروز باید برای پاسداری و حراست از آن با تمام توان بکوشند.”
اعدام سعید سلطانپور در۳۱ خرداد ماه آغاز تشدید و افزایش فشار و رفتار وحشیانه با اهل قلم بود. در این روز سعید سلطانپور، شاعر، نمایشنامه نویس و کارگردان تئاتر، عضو هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران تیرباران شد. تیرماه همین سال پاسداران حکومت اسلامی برای چندمین بار، و این بار به حکم “قانون” به دفتر کانون نویسندگان ایران در خیابان مشتاق (روبروی دانشگاه تهران) یورش آوردند و پس از تخریب دفتر، هر آنچه در دفتر کانون بود ضبط کردند و تنی چند از اعضای کانون را دستگیر و مورد بازجوئی قرار دادند. این جنایت پیشه گی و خباثت حکومت اسلامی نسبت به اهل قلم، و دگراندیشان سیاسی و عقیدتی و مخالفان اش در خرداد و تیرماه سال ۱۳۶۰ نه نخستین بود و نه آخرین. از آن هنگام تا به امروز درکنار زندانی کردن و شکنجه و کشتار دگراندیشان سیاسی و عقیدتی و مخالفان، ممنوعیت فعالیت های صنفی و دموکراتیک اهل قلم، زنان، کارگران، دانشجویان، معلمان و دیگر گروه های اجتماعی ادامه یافته است، آثار اهل قلم آزاداندیش و آزادیخواه ممنوعه اعلام شده اند و یا زیر تیغ سانسوراند، برخی از اعضاء کانون در طی این سال ها مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند، برخی دستگیر و زندانی و شکنجه شده اند، برخی از آنان اعدام و یا به اشکال مختلف به قتل رسیدند. جمعی از اعضای کانون تن به تبعید دادند و بسیارانی دیگر جمع ها و جلسه های خود را در گروه های مختلف مخفیانه برپا کردند. پس از چندی کانونیان در ادامه فعالیت های جسورانه شان در راه تحقق آزادی اندیشه، بیان و قلم، و مبارزه با سانسور با نام کانون نویسندگان فعالیت خود را آغاز کردند تا نشان داده شود علیرغم ستمگری هائی که نسبت به قلم و اهل قلم روا داشته می شود کانون نویسندگان ایران از بین رفتنی نبود و نیست و گفته احمد شاملو پا برجاست که:”کانون نویسندگان زنده است …چرا که هیچگاه انحلال خود را نپذیرفته است… هر یک از ما کارگران فرهنگی که به مواضع درخشان آن پابندیم به تنهایی یک کانونیم”.
هم میهنان!
هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران در تبعید ضمن گرامیداشت یاد ماندگار سعید سلطانپور بر پیمان خویش در دفاع از آزادی اندیشه، بیان و قلم و در مبارزه با آزادی کُشی و فرهنگ ستیزی حکومت اسلامی، استوار ایستاده است. ما بیدادگری ها و سیاست های ارتجاعی و ضد بشری حکومت اسلامی را که بی وقفه ادامه یافته است، محکوم می کنیم و بر وظیفه خود که دفاع بی قید و شرط از اهل قلم و همۀ آزادیخواهان و عدالت جویان است، پا می فشاریم.
هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران در تبعید
۸ تیرماه ۱۳۹۵/ ۲۸ ژوئن ۲۰۱۶