گفتگوی شهروند با مهندس جمیل مردوخی و دکتر رضا کیانوش، از دست اندرکاران کنفرانس
در روزهای آخر ماه جون که دور و بر هتل وستین هاربر در کنار بندر تورنتو سر و کلهتان پیدا میشد صدای حرف زدن فارسی زیاد میشنیدید. البته ما عادت کردهایم در مرکز شهر تورنتو ایرانی ببینیم اما نه دیگر این همه و به این پرتعدادی. در ضمن صحبت با آنها معلوم میشود که بسیاری از خودِ ایران آمدهاند و مهمان ما هستند.
قضیه این است که هتل وستین از ۲۵ تا ۲۹ جون میزبان “۱۰ امین کنفرانس ملی کانادا و ۹امین کنفرانس ملی آمریکا در مورد مهندسی زلزله” بود که هر دو در کنار هم دومین کنفرانس بزرگ مربوط به مهندسی زلزله در جهان را تشکیل میدهند. تعجبی هم نیست که حضور ایرانیها در این کنفرانس اینقدر وسیع است. رضا کیانوش، استاد دانشگاه رایرسون، که خود جزو کمیته سازمانده این کنفرانس است به شهروند میگوید:”تعداد ایرانیها رویهمرفته فکر میکنم به ۱۰۰ نفر میرسید که بعد از آمریکا که ۶۰۰ نفر آورده بود و کانادا که ۳۰۰ نفر داشت، در رتبه سوم قرار میگرفت. حالا اینرا مقایسه کنید با هند که تنها ۱۵ نفر داشت یا چین که باز هم تعداد معدودی آورده بود. تازه فقط یک سوم ایرانیها ویزا گرفته بودند!”.
مهندس جمیل مردوخی، مهندس مشاور شرکت NCK Engineering که طراحی ساختمانهایی مثل برج معروف سی ان در تورنتو را به عهده داشته است، از ایرانیان شاخص سخنران است. از او برای ایراد یکی از سخنرانیهای اصلی در مورد شیوه اداره برج سی ان دعوت کردهاند. مهندس مردوخی به شهروند میگوید:”ایرانیها بیشتر در کار علمی بودند و به دلایل مختلف هم ما و هم آنها سعی میکردیم وارد بحثهای غیرعلمی نشویم (با خنده). خیلیهایشان از اینجا فارغالتحصیل شده اند و خیلیها ایرانیهای کانادا و آمریکا بودند که محققان درجه یک دانشگاههای این دو کشور هستند”. او اضافه میکند:”علاقه ایرانیها به زلزله هم طبیعتاً به علت اهمیت مساله زلزله در کشور خودمان است”.
کنفرانس مهندسی زلزله هر چهار سال یکبار در آمریکا و کانادا برگزار میشود. مورد قبلی کنفرانس آمریکا در سال ۲۰۰۶ و مورد قبلی کنفرانس کانادا در سال ۲۰۰۷ برگزار شده بود. دکتر کیانوش میگوید: “امسال چون قرار بود مشترک باشد ما سازش کردیم که آنها بیایند کانادا و در عوض ما یک سال زودتر برگزار کنیم و این اولین کنفرانس مشترک دو کشور بود. حدود ۱۰۰۰ نفر از سراسر دنیا که البته اکثرا از آمریکای شمالی بودند شرکت کردند”.
دکتر کیانوش در ضمن اشاره میکند که پس از کنفرانس جهانی، این کنفرانس دومین کنفرانس بزرگ دنیا را تشکیل میدهد. او در مورد کنفرانس جهانی میگوید:”سال ۲۰۰۴ که در ونکوور بود من رفتم و ۳۰۰۰ نفر آمدند. دو سال پیش در پکنِ چین بود و ۲۰۱۲ هم قرار است در لیسبونِ پرتغال باشد”.
در غرفهها حضور بسیاری از ایرانیها را میبینیم. جوانی ایرانی را میبینم که نمایندگی شرکتی سوئیسی را در ونکوور تاسیس کرده و خود آنرا اداره میکند. جالبترین غرفهها البته متعلق به شرکتهای ژاپنی است که سازههایی زیبا هم دارند که ساز و کار زلزله را نشان میدهد. میپرسم چه تاثیری گرفتهاند و نظرشان چه بوده است و کلا این کنفرانسها چه سودی دارد.
مهندس مردوخی میگوید:”البته من مهندس هستم و نه محقق و دانشگاهی. معمولا ما در این کنفرانسها کمتر میآییم و بیشتر جمع اینجا دانشگاهی هستند… برای من نوآوریهای مختلفی که دیدم خیلی جالب بود. بخصوص ژاپنیها که خیلی حساس و پیشرفته هستند”.
دکتر کیانوش در مورد اهمیت کارهای تحقیقاتی میگوید:”هر کشوری آییننامهای برای ساخت ساختمانها دارد. همه ساختمانها و پلها و مدارس و غیره بر اساس این آئیننامهها ساخته میشوند. این آئیننامهها مدام بر اساس اطلاعات جدید به روز میشوند و در این کنفرانسها افرادی مثل ما که از دانشگاه و زمینه تحقیقات میآییم، نتایج را ارائه میکنیم و بعد کسانی که در کمیته مربوطه هستند میآیند و گوش میدهند و اگر ببینند که باید تغییری در این آئیننامهها داد از همین جا شروع میشود”. دکتر کیانوش اشاره میکند که مثلا آئیننامه بتن در آمریکا در اصل خود در سال ۱۹۶۳ به ۵۰ صفحه هم نمیرسیده اما همان آئیننامه اکنون ۱۰ برابر شده است. این بهروز شدنها بر اساس مطالعه رفتار ساختمانها در سوانح طبیعی بسیار است.
زلزله در ایران
یکی از مسائلی که این دو متخصص زلزله همیشه به فکر آن هستند قاعدتاً مساله زلزله در ایران است.
دکتر کیانوش میگوید:”یادم هست اولین بار که زلزله را دیدم در نیشابور بودم. زلزله طبس آن موقع آمده بود. ظهر بود و من کنار حوض خانهمان ایستاده بودم و یک دفعه دیدم آب حوض تکان میخورد و از آن بیرون میریزد و سر من هم گیج رفت.” نمیدانم آیا کیانوش از زلزله پاییز ۱۳۵۶ در طبس صحبت میکند که ۷/۸ ریشتر بود و در آن بیش از ۲۶ هزار نفر کشته شدند یا نه. چرا که سپس میگوید:”سال ۱۹۷۵ هجده سالم بود که از ایران خارج شدم. هفت سال انگلستان بودم و آنجا لیسانس و فوق لیسانس را گرفتم و بعدها دکترا را در دانشگاه آلبرتا گرفتم و سال ۱۹۸۶ آمدم تورنتو” و اکنون ۲۴ سال است که در تورنتو زندگی میکند. از او میپرسم دوست دارد روزی به ایران برود و دانشش را در آنجا و برای زلزلههای آنجا به کار بگیرد. با کمی مکث و سکوت، میگوید:”امیدوارم”.
مهندس مردوخی میگوید:”آخرین باری که ما خیلی با زلزله در ایران درگیر بودیم زلزله بم بود. اینجا ۱۰۰ هزار دلار هم پول جمع کردیم و فرستادیم.”
و اما چه کارهایی است که باید انجام شود؟
مردوخی میافزاید:”من در ونکوور شنیدم که برنامهی وسیعشان فقط برای خراب شدن ساختمان نیست و برای این است که مردم را چطور آماده کنند. چون میدانید که همه سرویسها، برق و گاز و آب قطع میشود و مدرسه و بیمارستان تعطیل میشود. بخش عمدهای از جلسات تحقیقات اینجا هم در مورد آمادهسازی بود. من واقعا خبر ندارم که در تهران در این زمینهها چه میکنند تا جایی که خبر دارم از اینگونه برنامهها خبر زیادی نیست”.
زلزله در کانادا؟
حتما یادتان هست که همین چند وقت پیش شهر خودمان، تورنتو، هم لرزید. اتفاقی که در اینجا خیلی سابقه ندارد. مهندس مردوخی میگوید:”در کانادا بیشتر در غرب کشور، طرفهای ونکوور، هست که گسل وجود دارد. از تورنتو که به شرق، به طرف اتاوا میروی هم گسلهایی هست. بخصوص دور و بر همان اتاوا، کبک سیتی و مونترال. این زلزله اخیر هم مرکزش در همان طرفهای اتاوا بود اما اینقدر قوی بود که تا اینجا رسید”.
مهندس مردوخی تعریف میکند که خودش با اینکه در ساختمان هشت طبقهای بوده، شاهد بوده که چطور تمام مردم بیرون ریختهاند. اتفاقی که در سراسر تورنتو تکرار شد.
دکتر کیانوش اما این فرصت تجربه از نزدیک زلزله، حتی خفیف، را از دست داده. او میگوید:”در هواپیما بودم و میرفتم برای سمیناری به سنت جانزِ نیوفاندلند. آنجا که رسیدم گفتند زلزله آمده است”.
در راهرو که میآیم، اینجا و آنجا کلی ایرانی میبینم. جلوی در حسابی باران گرفته و باز هم ایرانیهای بسیاری میبینم که سوار اتوبوس میشوند تا عازم مجلس شام پس از کنفرانس شوند. حدس میزنم تنها ایرانی نبودم که با دیدن پیشرفتهای مهندسی زلزله به این فکر بودم که کی میشود روزی که این پیشرفتهترین فنآوریها در کشورهای در حال توسعه مثل کشورمان ایران نیز به کار رود؟
در میان این همه دالانهای شهری و استانی و فدرال که در دار و دستگاهِ دولت در کانادا پیدا میشود خیلی مواقع هست که مردم نمیدانند چطور سراغِ بعضی از سادهترین امکانات موجود بروند.
یکی از این موارد که اخیرا متوجه شدیم بسیاری از ایرانیان از آن بیخبرند کمکی است که دولت برای تحصیلات پس از دبیرستان به کودکان میکند. این کمک ۵۰۰ دلار به اضافه ماهی ۱۰۰ دلار تا زمان ۱۵ سالگی فرزندتان است. یعنی رویهمرفته میتواند به حدود ۲۰۰۰ دلار بالغ شود و کمک شایانی به کودکانتان بکند، به اضافه درصدی که به نسبت سطح درآمدتان دولت به هر پولی که خودتان برای فرزندتان واریز کنید، اضافه میکند.
چگونه از این مبلغ بهرهمند شوم؟
این چیزی که گفتیم مربوط به برنامهای به نام «Canada Learning Bond» است. برای مشارکت در این برنامه باید فرزندتان پس از ۳۱ دسامبر ۲۰۰۳ به دنیا آمده باشد و قبلا معافیت مالیاتی مخصوص کودکان را از دولت دریافت کرده باشید (که این آخری شامل همه میشود).
پس اگر این در موردتان صدق میکند اول شماره بیمه اجتماعی (Social Insurance Number) را برای کودکتان دریافت کنید. برای اطلاعات بیشتر در این مورد یا با شماره تلفن ۱۸۰۰۶۲۲۶۲۳۲ تماس بگیرید و یا به یکی از مراکز خدماتی دولت (Service Canada) در نزدیکی خود مراجعه کنید.
سپس به هر بانکی که میخواهید بروید و یک حساب پسانداز آموزشی یعنی «Registered Education Savings Plan» که به «RESP» معروف است باز کنید. این کار را که بکنید دولت بلافاصله ۵۰۰ دلار به حساب فرزندتان میریزد و سپس هم سالی ۱۰۰ دلار به آن واریز میکند. در ضمن به هر پولی که خودتان بریزید اگر کمدرآمد باشید، ۴۰ درصد و اگر پردرآمد باشید، ۲۰ درصد اضافه میکند. اینگونه اگر هفتهای ۵ دلار هم برای فرزندتان کنار بگذارید، روزی به مبلغی قابل توجه بدل میشود.
برای اطلاعات بیشتر در این مورد میتوانید با اداره منابع انسانی و رشد مهارتهای دولت فدرال که در گاتینوی کبک واقع شده تماس بگیرید. آدرس آنها را در hrsdc.gc.ca پیدا میکنید و در ضمن میتوانید با مشاور مالی در بانک یا موسسه مالی خود نیز صحبت کنید