به بهانه نمایش “دوردست” در فستیوال فیلم تورنتو
فستیوال جهانی فیلم تورنتو در سی و پنجمین دوره خود که از ۹ تا ۱۹ سپتامبر در تورنتو برگزار می شود، در بخش نوپای شهر به شهر، استانبول پایتخت ترکیه را انتخاب کرده و به این بهانه ده فیلم بلند و هفت فیلم کوتاه تصویرگر زندگی سیاسی و اجتماعی جاری در شهر استانبول خواهند بود، اما در میان این آثار، فیلم به یاد ماندنی سینمای معاصر ترکیه و یکی از فیلمهای برتر سینمای مستقل دنیا با نام ترکی “Uzak”به معنای دور و با ترجمه آهنگین تر “دوردست” ساخته نوری بیلگه جیلان نیز برای بار دوم در تورنتو به نمایش در خواهد آمد. بار اول نیز این فیلم در بخش چشم انداز سینمای ترکیه در جشنواره تورنتو در سال ۲۰۰۳ در کنار آثار برتری از کارگردانان بنام ترکیه مثل زکی دمیر کوبوز و عمر کاوور به روی پرده رفت. همان سال پس از تماشای فیلم دوردست، روزها با فیلم و شخصیت های آن درگیر بودم. حسی که شاید هر چند سال یکبار آدم را با خود درگیر می کند. شبیه این احساس و شیفتگی را دو سال قبل تر از آن با تماشای فیلم در غربت ساخته زنده یاد سهراب شهیدثالث در جشنواره دیاسپورا داشتم. به شباهت های این دو فیلم بعدتر اشاره خواهم کرد.
داستان فیلم دوردست درباره یک عکاس صنعتی به نام محموت است که برای یک کارخانه کاشی سازی عکاسی می کند. همسرش از او جدا شده و با مرد جدید زندگی اش قصد مهاجرت به کانادا را دارد. تنها سرگرمی او پس از کار نشستن روبروی تلویزیون و تماشای فیلم و گاهی هم همخوابگی با زنان روسپی است. در جریان این زندگی یکنواخت، روزی جوانی به نام یوسف که از بستگان دور محموت است میهمان موقت او می شود. یوسف که شغل خود را در کارخانه مجاور روستایشان از دست داده، در آرزوی یافتن کار در یک کشتی تجاری به استانبول آمده است و قرار است تا یافتن کار چند روزی در آپارتمان محموت مستقر شود. محموت که هیچ وجه اشتراکی بین خود و یوسف نمی بیند خیلی از این مهمان ناخوانده استقبال نمی کند، اما به حکم خویشاوندی سعی می کند حضور او را برای چند روز تحمل کند…
دوردست فیلمی شاعرانه از تنهایی، سرگشتگی و نبود روابط عاطفی در دنیای معاصر ماست. فیلمی که از لحاظ ساختار مینی مالیستی و واقع گرایش با برداشت های طولانی و کشدار یادآور آثار فیلمسازانی چون روبر برسون، عباس کیارستمی و سهراب شهیدثالث است، اما آنچه که این فیلم را با بعضی از فیلم هایی با ساختار شبیه به آن در سینمای مستقل جدا می سازد، همسویی زمان و فضای قصه با شخصیت هایی ست که دارای زندگی ملال آور و گره خورده در تنهایی و سرخوردگی عاطفی و گاه فلسفی هستند و ریتم کند فیلم دقیقاً با واقعیت زندگی آنها همخوانی پیدا کرده و به همین خاطر نیز ملموس می شود. آنچه که در این اثر موج می زند صداقتی است که در لابه لای تک تک نماها و صحنه ها وجود دارد و لاجرم بر دل می نشیند. صداقتی که این روزها در آثار کمتر فیلمساز جهان سومی دیده می شود!
از همان سکانس آغازین فیلم که صدای پایی بر روی برف در گوشمان می پیچد، سرمای جاری در داستان را حس می کنیم و دقایقی بعد تصویر خیابان های پوشیده از برف و تنهایی و انتظار یک مسافر غریب در کوچه این حس غریبانه و پر از سکوت را قوت می بخشد.
دوردست بر اساس رابطه دو شخصیت استوار است. دو انسان کاملا متفاوت. یکی هنرمند ظاهراً روشنفکری که شغل مناسب و درآمد متوسطی دارد و دیگری کارگر ساده روستایی که در پی به دست آوردن شغلی برای تأمین حداقل های معاش فقیرانه خود و خانواده اش است. اولی کتابخانه اش را انباشته از نویسندگان و موسیقی های کلاسیک و مدرن کرده و دومی فقط موسیقی کوچه و بازار ترکی را می شناسد. اولی سرگرمی اش تماشای تلویزیون و فیلم های روشنفکرانه است و دومی پرسه زدن در خیابان و عرق خوری در کافه های شهر…
اما با کنکاشی دقیق در رابطه این دو آرام آرام پی به شباهت های یکسان هر دو در زمینه تنهایی، استیصال و ناتوانی در ارتباط عاطفی، بخصوص با جنس مخالف می بریم. با نزدیک شدن هر چه بیشتر به شخصیتی چون محموت، تضادهای فکری و فرهنگی ای که غالبا در بین روشنفکران اهالی کشورهای خاورمیانه ای وجود دارد ملموس تر می شود. برای نمونه می توان به سکانسی اشاره کرد که محموت در اتاق نشیمن مشغول تماشای یک فیلم پورنوست و وقتی صدای باز شدن در از طرف یوسف را می شنود، با شتاب فیلم سولاریس ساخته آندره تارکوفسکی را در دستگاه ویدیو می گذارد! این تضاد بین اندیشه و عمل به طور نمادین بسیار دلنشین از کار در آمده است.
شخصیت یوسف که نقش آن را مهمت امین تورپاک به زیبایی ارائه کرده در بسیاری از جهات شبیه به نقش کارگر ترک با بازی پرویز صیاد در فیلم “در غربت” ساخته شهید ثالث است که در مقدمه نیز به آن اشاره کردم. صحنه های حسرت یوسف در به دست آوردن دختری برای ارتباط عاطفی اش یادآور سرخوردگی کارگر ترک در ایجاد این ارتباط در فیلم در غربت است و شگفتا که هر دو در هر دو فیلم بازی درخشانی را به یادگار گذاشتند.
نوری بیلگه جیلان فیلمساز درخشان ترکیه در سال ۱۹۵۹ در بکیر کوی به دنیا آمد. در سال ۱۹۷۶ ابتدا در رشته شیمی در دانشگاه پلی تکنیک به تحصیل پرداخت، اما دو سال بعد تغییر رشته داد و در مهندسی الکترونیک در دانشگاه بوغازیچی به تحصیل ادامه داد. در سن ۲۶ سالگی و در اوج پرسش های فلسفی و در پی پاسخ به چرایی زندگی اش ابتدا به لندن و پس از آن به نپال رفت و مدتی را در هیمالایا سپری کرد. ماه های زیادی را در غرب و شرق گذراند و نهایتاً به ترکیه بازگشت و به خدمت سربازی رفت. او شغل آینده اش را برگزیده و تصمیم گرفته بود که فیلمساز شود. فعالیت هنری اش را از همان دوران سربازی با عکاسی آغاز کرد و پس از پایان سربازی در دانشگاه میمار سینان به آموختن سینما مشغول شد.
در سال ۱۹۹۵ اولین فیلم کوتاهش به نام پیله در فستیوال کن به نمایش درآمد و این اولین حضور یک فیلم کوتاه ترکی در این فستیوال بود. جیلان در سال ۱۹۹۷ اولین فیلم بلند خود را با نام قصبه ساخت. ابرهای ماه می (۱۹۹۹)، و دوردست (۲۰۰۲) به نوعی سه گانه او محسوب می شوند. او در هر سه فیلم از خانواده و دوستانش به عنوان بازیگر استفاده کرد و خود نیز کارهای تکنیکی را از قبیل فیلمبرداری، طراحی صدا، فیلمنامه و کارگردانی شخصاً انجام داد.
فیلم “دوردست” که جایزه گراند پریگس فستیوال کن را در سال ۲۰۰۳ کسب کرد، در مدت کوتاهی با شرکت در ۲۳ فستیوال و اخذ ۴۷ جایزه به یکی از پرافتخارترین فیلم های تاریخ سینمای ترکیه شهرت پیدا کرد. چهارمین فیلم بلند جیلان “اقلیم” در سال ۲۰۰۶ با حضور مجدد در کن موفق به کسب جایزه ویژه هیئت داوران شد. دو سال بعد و در سال ۲۰۰۸ با فیلم سه میمون نه تنها جایزه بهترین کارگردانی را گرفت، بلکه به عنوان اولین فیلم در تاریخ سینمای ترکیه در بخش بهترین فیلم خارجی زبان آکادمی اسکار پذیرفته شد. این موفقیت های پی در پی پنجره تازه ای به حرفه او گشود و در سال ۲۰۰۹ به عنوان یکی از داوران اصلی جشنواره کن انتخاب شد.
سالها پیش در مطلبی درباره سینمای ترکیه نوید سینمایی درخشان در آینده ای نزدیک از این کشور را دادم و سینمای امروز این کشور را با سینمای اواسط دهه چهل و پنجاه هجری شمسی ایران مقایسه کردم. و حالا با دیدن فیلمهایی که در سه، چهار سال اخیر در جشنواره های جهانی می درخشند، به این ادعای خود بیشتر امیدوار می شوم. شما نیز فرصت تماشای آثار فیلمسازان مطرح سینمای معاصر ترکیه همچون: دمیر کوبوز، رها اردم، درویش زعیم و پلین اسمر را در فستیوال تورنتو از دست ندهید.
برای کسب اطلاعات کامل به سایت فستیوال www.tiff.net مراجعه کنید.