انتخابات پارلمانی آلمان روز ۲۴ سپتامبر امسال با مشارکت ۷۶ درصد صاحبان حق رای (بیش از ۴۶ میلیون تن) برگزار شد.  نزدیک به ۵۲ درصد صاحبان حق رای را زنان و حدود ۴۸ درصد آنان را مردان تشکیل می دادند. با این همه برخلاف همه پیش بینی ها، تعداد زنانی که به مجلس راه یافتند، نسبت به دوره پیشین ۶ درصد کاهش یافت. چرا؟

انتخابات، توازن قدرت را در پارلمان برهم زد و همین موضوع نقشی تعیین کننده در کاهش مشارکت سیاسی زنان داشت. مهم ترین برآیند این انتخابات شکست تلخ احزاب سوسیال دموکرات و دموکرات مسیحی و  پیروزی غیرمنتظره لیبرال ها و راست های افراطی بود.

حزب سوسیال دموکرات با از دست دادن حدود ۶ درصد طرفداران خود نسبت به دوره پیش، ضعیف ترین نتیجه را در تاریخ طولانی خود کسب کرد و تنها با ۲۰/۵ درصد آرای مردم توانست دومین فراکسیون را در مجلس فدرال صاحب شود. اتحاد احزاب دموکرات مسیحی و سوسیال مسیحی نیز، همین حدود از هواداران همیشگی خود را از دست داد.

از اتحاد احزاب مسیحی به رهبری خانم آنگلا مرکل صدراعظم آلمان بیش از یک میلیون تن، از حزب سوسیال دموکرات حدود ۵۰۰ هزار تن و از حزب چپ ۴۸۰ هزار تن به حزب دست راستی و بیگانه ستیز “آلترناتیو برای آلمان” پیوستند که بدون ارائه هیچ برنامه سازنده ای، به صرف انتقاد شدید از سیاست پناهندگی دو سال گذشته دولت آلمان، برای نخستین بار به مجلس راه یافت.

 

انتخابات و بحران پناهندگی

نتایج انتخابات نشان داد که جامعه آلمان نتوانسته است موضوع هجوم پناهجویان به این کشور را، به رغم کاهش شدید آمار پناهجویان جدید هضم کند.

آلمان در سال های ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۶ بیش از یک میلیون پناهجو را به خود راه داد، اما در سال جاری تا پایان ماه اوت تنها ۱۳۰ هزار پناهجوی جدید وارد آلمان شدند و صدها هزار تن از پناهجویان پیشین نیز یا داوطلبانه خاک این کشور را ترک کردند و یا مجبور به این کار شدند.

با این همه، راست های افراطی آلمان سیاست پناهندگی دولت را به موضوعی تحریک کننده برای تبلیغات خود تبدیل کردند و توانستند توده های ناراضی را به سمت خود بکشند.

حزب بیگانه ستیز “آلترناتیو برای آلمان” که خواستار سخت گیری در مورد پناهجویان و جلوگیری از گسترش مظاهر اسلامی در آلمان است، در انتخابات اخیر ۹۶ کرسی مجلس فدرال را اشغال کرد. همین موضوع در کاهش سهم زنان در مجلس نقشی روشن داشت. این حزب از ۹۶ کرسی خود تنها ۹ کرسی را به زنان سپرد.

در آلمان به طور سنتی احزاب سوسیال دموکرات، چپ ها و سبزها نمایندگان زن بیشتری در مجلس دارند. اما احزاب محافظه کار و راست، همچنان مردسالار مانده اند و اهمیت چندانی به مشارکت زنان نمی دهند.

 

رابطه ایدئولوژی با مشارکت زنان

این تنها حزب آلترناتیو برای آلمان نیست که فقط حدود ۹ درصد کرسی های خود را به زنان سپرده، بلکه احزاب دموکرات مسیحی و لیبرال هم در زمینه تلاش برای برابری زن و مرد عقب مانده اند.

در این دوره، فراکسیون احزاب برادر دموکرات مسیحی و سوسیال مسیحی از مجموع ۲۴۶ کرسی پارلمانی خود، تنها ۴۹ کرسی را به زنان سپرد که برابر با ۲۰ درصد کرسی ها بود.

حزب لیبرال هم که پس از شکست تلخ سال ۲۰۱۳ و رانده شدن از پارلمان بار دیگر به مجلس راه یافت و صاحب ۸۰ کرسی شد، تنها ۱۸ کرسی را به زنان سپرد که معادل ۲۲/۵ درصد است.

برای روشن شدن رابطه ی گرایش های سیاسی احزاب با مشارکت زنان، کافی است ترکیب فراکسیون های پارلمانی سه حزب چپ ها، سوسیال دموکرات ها و سبزها را با احزاب محافظه کار و راست مقایسه کنیم:

در فراکسیون پارلمانی حزب سبزها ۳۸ کرسی به زنان و ۲۹ کرسی به مردان تعلق گرفته است. یعنی نمایندگان زن ۵۶/۷ درصد کرسی ها را در اختیار گرفته اند.

فراکسیون حزب چپ در این دوره دارای ۷۲ کرسی است. ۴۰ کرسی به زنان و ۳۲ کرسی به مردان تعلق دارند. به عبارت دیگر سهم زنان ۵۵/۶ درصد و سهم مردان ۴۴/۴ درصد است.

حزب سوسیال دموکرات که در دولت ائتلافی فعلی حضور دارد، پس از شکست سنگین در انتخابات جدید اعلام کرد که در دولت جدید با حزب دموکرات مسیحی ائتلاف نمی کند و می خواهد قوی ترین فراکسیون اپوزیسیون را در مجلس داشته باشد. این فراکسیون در مجموع دارای ۱۳۸ کرسی است که ۵۳/۶ درصد آن در اختیار مردان و ۴۶/۴ درصد آن در اختیار زنان است.

با مقایسه این ارقام در می یابیم که در زمینه مشارکت زنان در مجلس، سبزها، چپ ها و سوسیال دموکرات ها مقام اول تا سوم را دارند، لیبرال ها در جایگاه چهارم قرار می گیرند و احزاب دموکرات مسیحی و سوسیال مسیحی و آلترناتیو برای آلمان، به عنوان نیروهای محافظه کار یا راستگرا در بدترین وضعیت قرار گرفته اند.

به عبارت دیگر، در آلمان، میان قدرت راستگرایان و موقعیت زنان یک رابطه معکوس برقرار است. هرچه راستگرایان قدرتمندتر شوند، زنان ضعیف تر خواهند شد و هرچه چپ گرایان و احزاب پیشرو قوی تر شوند، شانس زنان برای مشارکت سیاسی بیشتر است.

با توجه به این واقعیات، این پرسش مهم طرح می شود که چرا در حالی که اکثریت صاحبان حق رای در آلمان را زنان تشکیل می دادند، راست هایی که از قضا دشمن منافع آنان هستند، توانستند به مجلس راه یابند تا جای آن ها را تنگ کنند؟

آیا زنان به اندازه کافی در انتخابات شرکت نکردند؟ پاسخ این پرسش هنوز داده نشده است.

 

بحث بی پایان سهمیه بندی برای زنان

از ۱۹ سال پیش به این سو، هرگز تعداد زنان در پارلمان آلمان کمتر از این دوره نبوده است. از دوازده سال پیش آنگلا مرکل، در مقام صدراعظم، آلمان را اداره می کند و از ۱۶ وزارتخانه این کشور ۷ وزارتخانه را به وزیران زن سپرده است. با این حال تعداد زنان در پارلمان هنوز نسبت به مردان پائین است.

بحث سهمیه بندی زنان در احزاب از ده ها سال پیش در جریان است. تا سال ۱۹۸۷ میلادی تنها ده درصد کرسی های مجلس فدرال در اختیار زنان بود.

حزب سبزها در سال ۱۹۸۶ تصویب کرد که نیمی از کرسی های پارلمانی خود را به زنان بدهد.

حزب سوسیال دموکرات از سال ۱۹۹۸ می کوشد سهمیه ۴۰ درصدی را در مورد زنان عضو خود رعایت کند و حزب چپ از سال ۲۰۱۱ به این سو سهمیه ۵۰ درصدی را برای زنان عضو خود تصویب کرده است.

احزاب دموکرات مسیحی و سوسیال مسیحی هرچند بارها با سهمیه بندی کرسی های مجلس برای زنان اعلام موافقت کرده اند، اما هرگز آن را به مرحله اجرا نگذاشته اند. طرفداران حقوق زنان معتقدند که این احزاب نیز باید دست کم یک سهمیه ۳۰ درصدی را بپذیرند و اجرا کنند.

شاید کاهش سهم زنان در دوره اخیر مجلس فدرال، انگیزه آنان را برای مبارزه جدی تر علیه نابرابری سیاسی تقویت کند.