شهروند ـ فرح طاهری: صد و بیست و هشتمین جلسه کانون کتاب تورنتو این بار در بنیاد کوروش برگزار شد. این جلسه اختصاص داشت به بابک پیامی، سینماگر ایرانی ـ کانادایی و گفت وگو با او درخصوص فیلم “رای مخفی” که در سال ۱۳۸۰ (هفده سال پیش) در ایران ساخته است.

سعید حریری پیامی را معرفی کرد:

بابک پیامی، کارگردان، نویسنده و تهیه کننده ی ایرانی ـ کانادایی، پس از چند سال اقامت و تحصیل در آلمان به کانادا مهاجرت و در رشته مطالعات سینمایی در دانشگاه تورنتو تحصیل کرد. او بین سال های ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۲ به ایران بازگشت و سه فیلم سینمایی “یک روز بیشتر” (۱۳۷۹)، “رای مخفی”(۱۳۸۰) و “سکوت بین دو فکر” (۱۳۸۲) را ساخت.

فیلم رای مخفی بیش از ۱۴ جایزه بین المللی از جمله بهترین اثر هنری از توکیو،   جایزه بهترین کارگردان جوان از جشنواره جهانی فیلم والادولید (اسپانیا)  و بهترین کارگردانی را از  جشنواره فیلم ونیز (ایتالیا) در سال ۱۳۸۰ دریافت کرد.

اما جایزه بابک پیامی در ایران چند ماه اقامت در زندان اوین و توقیف فیلمش بود.

او نهایتا ایران را ترک کرد و فعالیت های هنری خود را در خارج ایران ادامه داد. از جمله این فعالیت ها مدیریت هنری بخش سمعی بصری فابریکا در ایتالیا و تدریس در دانشگاه سینمایی لودویکس بورک در آلمان می باشد. او همچنین چندین ویدیو کلیپ برای پروژه ی امدادرسانی به سنگال و در حمایت از جنبش مردمی ایران در  سال ۸۸ با حمایت راجر واترز از گروه پینک فلوید تهیه کرده است.

پیامی عضو هیئت داوران فستیوال های جهانی مختلف از جمله برلین، مسکو و بیروت بوده و تهیه کننده چند آلبوم موسیقی با محسن نامجو بوده است.

از آخرین کارهای سینمایی بابک پیامی فیلم انیمیشن “اقبال، قصه کودک شجاع” محصول مشترک ایتالیا ـ فرانسه و با حمایت یونیسف و نیز “منهتن نامرده” محصول کانادا. او در حال حاضر مشغول تدارک یک فیلم وسترن در آمریکا و یک فیلم تاریخی محصول مشترک ایتالیا و کانادا است.

پس از این معرفی، حدود بیست دقیقه از فیلم رای مخفی به نمایش درآمد.

داستان این فیلم در ارتباط با زن جوانی است که مسئول یک صندوق رای‌گیری ‌است و در طول فیلم با سربازی همکار می‌شود. سرباز مجبور است که دستورهای زن را رعایت کند و او را با جیپ ارتشی و اسلحه‌اش همراهی کند. در طول فیلم اتفاقاتی رخ می‌دهد که این دو نفر به شناخت بیش تری از هم می‌رسند.

پس از نمایش فیلم، بابک پیامی از چالش های سینمای مستقل گفت.

او گفت، خیلی ها فکر می کنند که سیستم استودیویی هالیوودی یا سیستم استودیویی فیلمسازی صنعتی  از هالیوود شروع شده در صورتی که این طور نیست. در واقع اختراع سیستم استودیویی سینمایی که به صورت یک صنعت جامع از قبل از تولید و تملک روی موضوع و مولفه های سینمایی، حتی بازیگر و کانال های نمایشی اش در اوایل قرن بیستم از ایتالیا شروع شد و در ادامه به هالیوود کشیده شد و تا سال ۱۹۶۹ مسلط بود و به دلایلی سقوط کرد.

این سیستم صنعتی سریع رشد می کند و بر بازار سینمایی غلبه می کند چه در ایتالیا و در دوران فاشیسم و چه در آمریکا، و فیلم هایی که خارج از این سیستم ساخته می شد، سینمای مستقل نامیده می شد.

در آمریکا، در دهه ی شصت، یک سری فیلمسازان شروع کردند خارج از سیستم استودیویی فیلم ساختن. این فیلم ها یک سری ویژگی ها داشت: دوربین به خیابان ها می رفت و دیگر تشکیلات عظیم داخل استودیو نبود، از نابازیگر استفاده می کردند و از ستاره های هالیوودی استفاده نمی کردند.

در ایران، سیستم استودیویی به آن معنا وجود نداشت، با اینکه ایران از اولین کشورهایی ست که سینما در آن پا گرفت. قدمت سینما در ایران با فاصله ی کمی با قدمت تاریخ سینما قرار دارد. استودیوهای سینمایی وجود داشتند و تا انقلاب سینمای ایران سیستم ستاره پروری را داشته، ولی در آن میان افرادی بودند که خارج از آن چارچوب ها فیلم می ساختند.

پیامی به نقاط اصلی سینمای ایران اشاره کرد و افزود، سینما بعد از انقلاب تعطیل شد و بعد یک سیستم دولتی از طریق بنیادهای مختلف و حوزه هنری به وجود آمد جریانی که ترکیبی بود از سینمای افراد متعهد به سیستم و افرادی که نه آنقدر شناخته شده بودند قبل از انقلاب که اجازه کار کردن نداشته باشند و نه آنقدر تعهد که وارد سیستم شوند. این دوران تا ۱۳۷۰ ادامه پیدا کرد. شاخص ترین فیلمسازی که در این دوران کار موثر می کند و تعریف ایرانی از سینمای مستقل می دهد، امیر نادری است.

پیامی با اشاره به سهراب شهید ثالث، داریوش مهرجویی، فروغ فرخزاد، اشاره کرد که سبکی که بعد از انقلاب از سینمای ایران در جهان شناخته و پدیده ی جدیدی شد، پایه هایش پیش از انقلاب گذاشته شده بود، سینمای قبل از انقلاب ایران در دنیا حرف برای گفتن داشت و بعد از انقلاب دوباره مانیفست پیدا کرد.

حکومت متوجه شد که دارد اتفاق عجیبی می افتد. دو جناح در تفکر حکومتی وجود داشت، یک جناح می خواست اصلا همه چیز را تعطیل کند. من آخرین کسی بودم که وارد آن دور شدم و اولین کسی بودم که جلوی کارم گرفته شد و اینکه چنین آدم هایی نباید فیلم بسازند. یکی از همین مقامات می گفت، ما برامون مهم نیست چه فیلمی ساخته میشه، این مهمه که کی اون فیلم رو میسازه.

تعریفی که از سینمای مستقل می دهیم در ایران چندین معنا پیدا کرده. یکی سینمای مستقل را به دلیل عدم وابستگی به حکومت می داند در حالی که برای گرفتن مجوز و پروانه نمایش و ثبت فیلمنامه باید از یک ممیزی بی نهایت عجیب غریب سیاسی رد شوی. در دورانی که من بودم یک کسی در هیئت نظارت بود که کور بود و فیلم ها را می دید تا پروانه نمایش بدهد!

یک عده از لحاظ اقتصادی می گویند اگر سرمایه گذار فیلم خصوصی باشد، سینمای مستقل است.

و همینطور هر کسی تعریفی از سینمای مستقل دارد و هیچ تعریف واحدی برای آن وجود ندارد. و اینکه آیا سینمای مستقل به مفهوم سیاسی خودش در ایران ممکن هست یا نه؟ خوشبختانه اتفاق خوبی افتاده و از وقتی که کار من توقیف شد و نتوانستم کار کنم امکانات تولید تغییر کرده. من آن موقع برای فیلم دومم نمی توانستم از جایی لوازم اجاره کنم برای همین برای ساختن رای مخفی به کیش رفتم. من آنجا به این عنوان رفتم که یک مستند کوتاه بسازم.

از نظر من و تجربه ی شخصی من سینمای مستقل در ایران این معنی را پیدا کرد: دروغ، کلک زدن، در رفتن از زیر سیستم، سوءاستفاده از هرج و مرج و ندانم کاری و بیسوادی حاکمان بر سینما. من تمام سه فیلمی که در ایران درست کردم با این شیوه ها درست کردم. از این نظر من فکر می کنم سینمای من سینمای مستقل بوده. برای اولین فیلم، فیلمنامه ی دیگری دادم و “یک روز بیشتر” را ساختم. فیلم دوم را دیگر مجوز نمی دادند گفتم می خواهم یک فیلم مستند تبلیغاتی درباره جزیره کیش درست کنم، با آن مجوز “رای مخفی” را ساختم و نگاتیف ها را به ایتالیا فرستادم. ایران اعتراض کرد به جشنواره ونیز که این فیلم ایرانی نیست و بدون مجوز ساخته شده حق ندارید نشون بدید، آنها هم گفتند ما نشون می دیم و در جدول برنامه گذاشتیم. فیلم سوم مجوز فیلم کوتاهی گرفتم در مورد خشکسالی در بلوچستان و حدود ۹ ماه در بلوچستان در یک ده در مرز افغانستان زندگی کردم و از مردم اونجا یاد گرفتم و فیلم ساختم درباره ی یک سرباز مأمور اعدام.

و تا زمانی که می توانستم، با همین شیوه کلک زدن، دروغ گفتن و گمراه کردن سیستم حاکم بر سینمای ایران فیلم ساختم، و اگر تا امروز هم می توانستم حاضر بودم آنجا فیلم بسازم.

سخنان کامل بابک پیامی را اینجا بشنوید.

برنامه بعدی کانون کتاب تورنتو روز جمعه ۱۱ می در ۵۱۰۰ خیابان یانگ برگزار می شود. در این جلسه دکتر آصف بیات استاد دانشگاه ایلینویز در مورد کتاب جدیدش که به انگلیسی نوشته شده به نام «انقلاب بدون انقلابیون: برداشت هایی از بهار عربی» ، صحبت می کند.