این روزها هرجا میری حرف از خیانت آرنولد و رسوایی رییس صندوق بین المللی پول است.
مجله تایمز هفته پیش مقاله بسیار جالبی چاپ کرد با عنوان “سکس، دروغ، تکبر. چه چیزی باعث می شود مردان قدرتمند مثل خوک رفتار کنند ؟” و CNN هم گزارش جالب تری با همین موضوع پخش کرد و به شرح احوال سیاست مدارانی پرداخت که “رفتارهای سئوال برانگیز” دارند.
بعد چند پله که بیاییم پایین از تایمز و CNN، می رسیم به مجله ها و اخبار هالیوودی که از دید رمانتیک به داستان “خیانت” نگاه می کنند و بیشتر به این می پردازند که الان پسر آرنولد می خواهد اسم فامیلش را عوض کند و اصلا آرنولد از اول هم خیانت می کرده و فقط برای اینکه از نفوذ “کندی” ها بهره ببرد با ماریا شرایور ازدواج کرده و …
خیلی دیگه که بیاییم پایین و از هنرپیشه های معروف و سیاست مداران برسیم به افراد معمولی جامعه، می بینیم داستان خیانت داره کم کم میشه جزء “روزمره گی ها”! مطمئن نیستم که کی این اتفاق افتاد، ولی یک روز متوجه شدم که تقریبا هر هفته دارم یک داستان می شنوم که “فلانی و که می شناسی، شوهر فلانی؟ فهمیدی با فلانی …..؟”
یک چیز دیگر هم که متوجه شدم اینه که با وجود اینکه قضاوت کردن اینجور داستان ها آسون به نظر میاد، ولی در واقع اینطور نیست. (البته راجع به مواردی که همه چیز عادی ست و همه سرشون و انداختند پایین و زندگیشون و می کنند و یکهو مرد/ زن خانه تصمیم می گیره حالا یه حال و هوایی عوض کنه، صحبت نمی کنم)
منظورم اینه که آدم می شنوه “خیانت” و بلافاصله می پرسه “کی به کی؟” و اینجوری تصمیم می گیره زن را مقصر بدونه یا مرد رو. کی به کی خیانت کرده؟ شاید گاهی به همین سادگی است، ولی به نظر من با این پیچیدگی هایی که دنیای امروز ما داره دیگه نمیشه راحت قضاوت کرد. “خیانت” به نظرم از اون مسائل خاکستریه. باید رفت توی عمق داستان. حرف همه را شنید، همه چیزو دید و بعد فکر کرد که “اگر من بودم چیکار می کردم؟”
درست مثل بعضی فیلم ها که گاهی چنان شخصیت های بدجنس فیلم احساساتت را برمی انگیزند که می خواهی زودتر فیلم تموم بشه تا مطمئن بشی که یارو به سرنوشت دردناکی دچار میشه آخرش، در مقابل بعضی فیلم ها هم هستند که با اینکه دلت نمی خواهد، ولی با ضد قهرمان فیلم احساس همدردی می کنی مثل فیلم The Other Man. نمی دونم دیدید یا نه، ولی اگه دیده باشید (یا ببینید) کاملا متوجه منظورم می شوید. فیلم که تموم میشه، نمی دونی آخر باید طرف کیو بگیری.
بهترین نمونه اش البته فیلم The Bridges of Madison County کلینت ایستوود و مریل استریپ است. یعنی کسی هست که این فیلمو دیده باشه بتونه راحت قضاوت کنه؟!
خلاصه این هفته، با این داستان ها، همش در فکر فیلم هایی با موضوع “خیانت” بودم که چند تا را اینجا می نویسم:
۱- Chloe
۲- Match Point
۳- An education
۴- vicky cristina barcelona