شماره ۱۲۲۲ ـ پنجشنبه ۲۶ مارچ ۲۰۰۹
جمعه ۱۳ مارچ، مراسم افتتاحیه ی استودیوی عکاسی و فیلمسازی امید جسمی، هنرمند فیلمساز و عکاس در شماره ۵۵۰۰ خیابان یانگ بود
امید جسمی، لیسانس فیلمسازی اش را در مونتریال از دانشگاه کنکوردیا گرفته و در حال حاضر در دانشگاه یورک تورنتو، در مقطع فوق لیسانس فیلمسازی تحصیل می کند. او از هم اکنون موضوع پایان نامه اش را مشخص کرده و می گوید، می خواهم روی حقوق زنان در ایران کار کنم، بویژه روی کمپین یک میلیون امضاء.
او فیلم های کوتاه تجربی بسیاری ساخته است. اکثر این فیلم ها با تم های شاعرانه و با موضوعات محوری درباره ی زنان است.
او می گوید، تمرکزم روی فیلمسازی است ولی عکاسی را به طور حرفه ای حدود هشت سال است که انجام میدهم.
امید از ۳۲ سال زندگی اش، ۱۳ سال را در کانادا و بیشتر در مونتریال گذرانده است. او تنها به کانادا آمده و بدون بهره مندی از حضور خانواده در کنار خود، توانسته به تحصیل و تجربه اندوزی در رشته ی مورد علاقه اش یعنی فیلمسازی و عکاسی بپردازد.
فیلم کوتاه هشت میلیمتری او که الهام گرفته از شعر فروغ فرخزاد است با عنوان “آغاز فصل سرد” از جمهوری چک جایزه ی برترین فیلم را ازآن خود کرد.
در مراسم افتتاحیه که در اتاق میهمانی ساختمان محل استودیوی او برپا شده بود، تعدادی از دوستان، آشنایان و هنرمندان ساکن تورنتو شرکت کرده بودند از جمله ویدا قهرمانی هنرمند نمایش های عروسکی، پریا شاهوردی هنرمند نقاش و مهدی پوریان هنرمند گرافیست و طراح.
تعدادی از عکس های او روی زمین چیده شده بود و برای دیدنش با چراغ قوه می بایست به سراغشان می رفتیم زیرا سالن به دلیل نمایش فیلم کوتاه سیاه و سفید او با نام “سایه های بی روح” (Shadow of non-existence) تاریک بود.
کارهای عکاسی و فیلمبرداری او کارهای متفاوتی ست. امید نگاه آوانگاردی دارد و به قول یکی از دوستانش، کارهای امید تصادف محض است.
امید می گوید، در ایران هم با بنیاد نیما فیلم های کوتاه می ساختم. فیلم های او روی فرمت فیلم یعنی ۱۶ میلیمتری یا سوپر هشت است.
امید می گوید، با اینکه از ۱۹ سالگی تنها به کانادا آمده ام ولی هنوز ذهنم فارسی ست. فارسی را خوب می خوانم و حرف میزنم. کتاب زیاد می خوانم و اکثرا هم فارسی. فیلمنامه هامو خودم می نویسم.
به او می گویم، پس یک هنرمند ایرانی دیگر را در هالیوود شاهد خواهیم بود، می گوید: نمی خواهم به طرف صنعت فیلمسازی رایج یا همان به اصطلاح هالیوودی بروم. می خواهم فیلمساز مستقل باقی بمانم. اما درد بزرگ این است که فیلمساز مستقل جایی ندارد که آنها را نمایش دهد. مثلا همین فیلمی که در این جا می بینید در سال ۲۰۰۲ ساخته شده ولی به نمایش درنیامده.
من بیش از ۵۰هزار قطعه عکس دارم ولی جایی برای به نمایش درآمدنشان نداشتم.
نکته ی جالبی که برایم توضیح داد این بود که فیلم بعدی امید در همان شب افتتاحیه در حال ساخته شدن بود.
امید، یک فرد بی خانمان کانادایی را که همیشه مقابل خانه ی او به سر میبرد، برای این شب دعوت کرده بود. او هم لباس های خوبش را پوشیده بود و آمده بود و روی مبلی نشسته بود. امید دوربینش را روی او زوم کرده بود و بدون اینکه او بداند داشت از او فیلم می گرفت. از او پرسیدم چرا این کار را می کند؟ گفت، می خواهم ببینم این فرد توجه کسی را جلب می کند. چه کسی جلو می رود تا سلامی به او کند؟ و …
از امید می پرسم، فیلمسازان مورد علاقه ات کدام ها هستند؟ می گوید، از ایرانی بهمن قبادی و از خارجی ها زیاد هستند مثلا من استاد خودم فیل هافمن را خیلی قبول دارم. کارهای برگمن و تارکوفسکی و … را دوست دارم.
گفتنی ست امید دستی هم بر شعر و نوشته دارد. چند سال پیش چند شعر امید در شهروند منتشر شده است.
می توانید از وب سایت امید جسمی به آدرس jesmi.com دیدن کنید و همچنین تعدادی از عکس های امید در سایت Flickr به آدرس www.flickr.com/photos/illusionist قرار دارد.
امید در استودیوی عکاسی و فیلمسازی اش قرار است کاری متفاوت به متقاضیان ارائه دهد.
به آنها که خواهان تازگی و تفاوت هستند، پیشنهاد می کنیم از استودیوی امید جسمی در ۵۵۰۰ خیابان یانگ (نزدیک به تقاطع فینچ) دیدن کنند.