شماره ۱۲۲۱ ـ پنجشنبه ۱۹ مارچ ۲۰۰۹
دگرباره، نسیم تازه و چندان نه داغ ماه فروردین،
رخ سیلی ز بادِ ماهِ بهمن خوردهِ ما را نوازش داد

دگرباره، هوای پاک و نسترن بوی بهاری،
تن رنجیده از سرما و سوز ماهِ دی را با دمایِ نرم سازش داد

طبیعت، اندک، اندک، پیکر سنگین خود را پیچ و تابی داد
نوای نم، نمک باران، بروی کوه و دشت و شهر پر سامان،
طلوع روز دیگر، فصل دیگر، سال دیگر را گزارش داد.

افق، در جایگاهی دور، آنجا کاسمان خفته در آغوش زمین
پرگار زد رنگین کمانی و توانِ بی کرانش را نمایش داد

باغبان، جامی به دست، سرمست از بوی خوش گلها و
خشنود از تلاش خویش،
خرامان، نرم، نرمک سوی گلخانه روان، نو غنچه هایش را شمارش داد.
***
روزها دشوار، چهره ها چندان نه شادان،
مردمان اندیشناکِ کندی بازار و کسب و کار،
کوشش مردان همت یار و دانش دار،
با شروق* روز آرزوبخشای نوروزی،
دلان را، دستها را، چهره ها را، زندگانی را گشایش داد.

چه خوش، چون اختری، در چارچوب آرزوهایش،
تمام بهترین ها را، ز عشق و عشق ورزی،
تندرستی، خوشدلی، خوشکامگی،
رونق به کار و مال و دارایی،
دلی خالی ز بدبینی، لبی بگشاده از خنده،
خوش اندیشی، دوام دوستی و آشتی … “مبارک بادِ نوروزی”
برای دوستان و مردم دنیا سفارش داد…

با شادباشهای نوروزی
تورنتو ـ مارچ ۲۰۰۹
* شروق به معنی طلوع یا برآمدن آفتاب از شرق