پرداختن به گذشته و دلواپس آینده بودن فرد را از زمان حال دور کرده و فرصت مشغول شدن به حال را از او سلب می کند. اگر فرد بتواند
شهروند ۱۲۶۷ ـ پنجشنبه ۴ فوریه ۲۰۱۰
پرداختن به گذشته و دلواپس آینده بودن فرد را از زمان حال دور کرده و فرصت مشغول شدن به حال را از او سلب می کند. اگر فرد بتواند به طور کامل از هر لحظه زندگی خود بهره جوید دیگر جایی برای افکار آزاردهنده و ناخوشایند باقی نمیماند. کودکان به لحاظ طبیعت پاک و دست نخورده خود از موهبت استفاده بردن از لحظه به لحظه زندگی برخوردارند. این ما هستیم که به عنوان پدر، مادر، معلم و … با القائات خود کودکان را در نوسان بین حال و آینده قرار میدهیم و از آنها میخواهیم که مانند بزرگسالان عمل کنند. یکی از راههای اصلی و مهم برای تبدیل شدن به انسانی شاد، مستقل و آزاداندیش این است که یاد بگیریم چگونه از لحظات کنونی به گونهای فارغ از گذشته و آینده و با کارکرد کامل بهره بجوییم. کودکی که بتواند همواره در زمان حال زندگی کند از عقل و درایتی کامل و کافی برخوردار میشود. ستایشگر هر لحظه از زندگی بودن و در هر موقعیتی خود را شاداب و سرزنده نگه داشتن و به ساده ترین پدیده های طبیعی با شگفتی و ستایش نگریستن، شکل خالصی از سلامت فکر است.
زندگی در زمان حال به معنی این نیست که بی هدفی را انتخاب کنیم. با آموزش زندگی در زمان حال به فرزندان خود میآموزیم که از دست عصبیتهای ناشی از اسارت گذشته و آینده نجات پیدا کرده و در جاده زندگی به گونهای کامل قدم بردارند.
برای اینکه بچهها بیاموزند طبیعت دست نخورده و خالصترین شکل سلامت خود را حفظ کنند لزومی ندارد به آنها درسهای گوناگونی بیاموزیم، فقط کافی است از سر راه آنها کنار برویم و کاری نکنیم که از این موهبت خدادادی که آنها را به سوی هشیاری و مسیری روشن هدایت میکند محروم بمانند. پدران و مادرانی هستند که تخصصشان این است که نگذارند فرزندانشان از دوران کودکی خود لذت ببرند، آنها کودکی را فقط دوران آماده شدن برای بزرگسالی میبینند، مدرسه یک عذاب اجباری است که کودک باید تحمل کند. کوچک بودن تاوانی است که برای بزرگسال شدن باید بپردازد. لذت و شادی پاداشی است که اگر اکنون ناراحتیها را به میزان کافی تحمل کند به دست خواهد آورد. اما برای اینگونه افراد، اکنون هرگز فرا نمیرسد. اینگونه برخوردها باعث میشود کودکان ظرفیت شادی خود را از دست بدهند و حتی در بزرگسالی وقتی به اهداف خود میرسند احساس لذت و شعف نداشته باشند. همچنین این نوع روشها باعث میشود کودکشان بدبین بار آمده و دنیا را به صورت صحنه آزمایشی که از هیچچیز نتوان آنطور که هست لذت برد، نگاه میکنند. بدبینی، درد و رنج و چشم به آیندهای که هرگز نمیرسد دوختن، کلمات هشداردهنده فرهنگ ما است. ما به فرزندان خود میآموزیم امروزی که در دست دارند برای فردایی که معلوم نیست هرگز فرا برسد، قربانی کنند. این اشتباهی است که نسلهای گذشته مرتکب شدهاند و ما مصرانه از فرزندانمان میخواهیم آنها هم این اشتباه را تکرار کنند.
برای اینکه به فرزندان خود کمک کنیم نسبت به شادیهای بیمنتهایی که در لحظات کنونی آنها نهفته است آگاهی و هوشیاری به دست آورند، کافی است اجازه بدهیم طبیعت آنها دست نخورده باقی بماند و…
۱- فرزندانمان را در هر سن و هر وضعی که هستند به همان صورت بپذیریم. به بچهها به عنوان موجوداتی تمام و کامل نگریستن قدم اول است. متأسفانه غالباً نمیتوانیم کودکان را آنطوری که هستند بپذیریم. والدین بویژه پیوسته تسلیم این باور و گمان میشوند که نقش آنها به عنوان مربی ایجاب میکند تا فرزندان خود را برای زندگی آینده آماده کنند و قبول هر فکری که عکس این نگرش باشد برایشان مشکل است در حالی که اگر کودکان را فقط به خاطر آنچه هستند دوست بداریم و با آنها بهگونهای رفتار کنیم که گویی هم اکنون شخصیتی هستند که توانایی شدن آن را دارند به تدریج آنها را به سمت رشد و کمال سوق میدهیم.
۲- الگوی انسانی باشیم که در لحظه کنونی زندگی میکند و ستایشگر مواهب زندگی است به جای گله و شکایت از داشتن بخت بد در مقابل کودکان بکوشیم هر روز نکتهای مثبت در زندگی خود بیابیم و درباره آن با کودکانمان گفتگو کنیم.
۳- این فکر را که اگر بچهها هر کاری را زودتر از موعد یاد بگیرند در زندگی به موفقیت بیشتری میرسند از سر بیرون کنیم.
فشار آوردن به کودکان برای یادگیری پیش از موعد، تشویش و نگرانی را برای آنها به ارمغان میآورد و شوق یادگیری و مطالعه را در آنها از بین می برد. وادار کردن بچهها به فعالیتهای پیشرفته مانند حفظ کردن شعرها و یا مهارتهای دیگر در واقع نیاز والدین به داشتن کودکان برجسته برای جبران نیازهای ارضا نشده آنهاست و سلامت عاطفی و روانی کودک را به خطر میاندازد.
۴- اگر مجبور شدیم قول خود را بشکنیم حتماً درباره آن توضیح روشنی به کودک بدهیم. این کار باعث میشود که اگر چه فرزند شما از رفتارتان عصبانی میشود ولی با توضیح شما در مورد عمل کردن به قولتان به او عملاً میفهمانید که برایش ارزش قایل هستید.
۵-از هر فرصتی برای تشویق بچهها استفاده کنیم. تشویق بالاترین و مهمترین آموزنده جهان به شمار میرود، تشویق به کودکان کمک می کند تا ارزش لحظات زندگی خود را بدانند. تشویق برای بار آوردن کودکان مستقل و آزاداندیش از هر نظری ضروری است، لذا فرصتهایی را برای تشویق آنها خلق کنید.
۶- در مقابل کودکان درباره پول و گرانی صحبت نکنیم. برای داشتن نگرش مثبت به مظاهر زندگی، نیازی به پول نیست، رفتن به پیادهروی، صحبت کردن درباره کتابی خوب، بازی با هم، ابراز عشق، رفتن به نمایشگاه و… خرجی ندارد، بکوشیم بر چسب قیمت را از روی زندگی بچهها برداریم و به جای آن از آنچه در دسترس است لذت ببریم.
۷- بچهها را تشویق کنیم کاری برای خود پیدا کنند و به صورت تجربهای لذتبخش آن را ادامه دهند. به بچهها کمک کنیم تا راههایی برای احساس مسئولیت و ارزشمندی پیدا نمایند و خودشان به این نتیجه برسند که کار کردن با درآمد اندک به ایشان احساس غرور و اهمیت میبخشد. این کار میتواند، نگهداری از کودکان کوچکتر همسایه، کمک به باغبانی و… باشد.
۸-گاهی اوقات بدون پیشبینی قبلی برنامهای ترتیب دهیم و سعی کنیم از آن لذت ببریم. یافتن کاری بدون آمادگی قبلی و بدون صرف وقت برای آماده شدن برای انجام آن، یکی از مهمترین چالشهای زندگی است. مثلاً فیالبداهه پیشنهاد کنیم بیایید امشب یک جشن بگیریم و…
۹- این فرصت را به کودکان بدهیم که مواقعی را با دوستان انتخابی خود بگذرانند. بچهها در کنار دوستانی که خودشان انتخاب کردهاند بسیار شادابترند. لذا خانه را به محیطی تبدیل کنیم که بچهها در آن با بودن دوستان، احساس راحتی و آرامش بیشتری بکنند.
سخن آخر اینکه به خاطر داشته باشیم که همه زندگی در امروز خلاصه شده است پس به کودکان خود بیاموزیم تا در لحظه کنونی زندگی کنند.
* دکتر نسترن ادیب راد مشاور خانواده و جوانان در ایران و کانادا، مولف و مترجم پنج جلد کتاب در این زمینه است.
Dr.counselling@gmail.com