در رقابتهاى سینمایی اسکار در بخش فیلمهاى غیرانگلیسىزبان هر کشور از محصولات یکسالهى سینمایی خود تنها یک فیلم را بهعنوان نمایندهى آن کشور مىتواند معرفى کند. در تمام کشورها، از جمله در ایران، از سوى نهادهاى سینمایی مرتبط با دولت کمیسیونى تعیین مىشود که فیلم مورد نظر براى رقابتهاى اسکار را انتخاب کند. در ایران امروز تعیین اعضای این کمیسیون به عهدهى “بنیاد سینمایی فارابى” است که خود از زیرمجموعههاى “وزارت ارشاد اسلامى” است.
تا آنجا که من اطلاع دارم، و بویژه در روزهای اخیر تدقیق و تحقیق کردهام، این اولین بار است که فیلمی از طرف یک کشور به اسکار معرفی میشود که نه تنها زبان و مکانش ربطی به آن کشور ندارد بلکه رسما “محصول” کشور دیگری است.
تهیهکننده فیلم “گذشته” ساخته تازهی کارگردان آگاه و موفق ایرانی، اصغر فرهادی، “ممنتو فیلمز پروداکشن” است که یک شرکت سینمائی فرانسوی است و در سیاههی طولانی شرکتهای شریک یا حامی تولید این فیلم که در سایت رسمی سینمائی جهان (IMDB) نام برده شده حتی یک نام ایرانی وجود ندارد. این فیلم در “جشنواره کن” نیز به عنوان یک فیلم فرانسوی شرکت کرده بود.
تهیهکنندگان این فیلم وقتی در مقابل فیلم “رنوار” ساختهی “ژیل بوردو” نتوانستند به موفقیت برسند و فیلمشان از سوی کشور فرانسه به اسکار معرفی نشد همه تلاششان را کردند تا کلاه شرعی مرسوم در مسابقات ورزشی را در عرصه هنر سینما هم بیازمایند، گیرم به شکل کلاه وارونه!
میدانید که در مسابقات ورزشی میان ملتها، هر کشور حق دارد تنها قهرمانانی را معرفی کند که شهروند آن کشور باشند. برخی کشورهای ثروتمند همواره تلاش کردهاند قهرمانان کشورهای فقیرتر را با اهدای حق شهروندی به عنوان شهروند خود در مسابقات جهانی شرکت دهند. این کلاه شرعی گاهی به قدری رو بوده که مثلا کمیته المپیک را واداشته تا راهی برای پیشگیری از تکرار این تقلب آشکار بیابد.
امروزه طبق مقررات کمیته ورزشى المپیک چنانچه ورزشکارى ملیتش را عوض کند تا سه سال حق شرکت در رقابت مسابقات المپیک را از سوى کشور تازه ندارد. این قانون براى این است که تا حدى جلوى موج کاسبکارانهى خرید ورزشکارهاى کشورهاى فقیر توسط کشورهاى ثروتمند از طریق اعطاى شهروندى به آنان گرفته شود. طبق آمار رسمى المپیک تنها در بین سالهاى ١٩٩٢ تا ٢٠٠٨ پنجاه قهرمان المپیک از کشورهاى جهان سوم با مهاجرت به آمریکا بهعنوان امریکایی در مسابقات المپیک بعدى شرکت کردهاند.
در عرصه سینما اما جابجایی سینماگران محدودیتی ندارد. این جابجایی خود فیلم است که مقررات خاص خود را دارد. فیلمها یا محصول یک کشور یا محصول مشترک چند کشورند. حضور فیلم در هر جشنوارهای همواره با نام کشور یا کشورهای تهیهکنندهی فیلم گره میخورد. من تا کنون نشنیدهام فیلمی که محصول کشور معینی است به نام کشور دیگری به جشنوارهای برود بویژه جشنوارهی اسکار که هر کشور فقط یک شانس در آن بیشتر ندارد. شنیدهام که مدافعان این تصمیم شرکت فیلم “آمور=عشق” از طرف کشور اتریش را در اسکار سال پیش دلیل می آورند در حالیکه با یک تحقیق ساده میتوانند بینند که گرچه “آمور” در فرانسه فیلمبرداری شده ولی رسما محصول مشترک اتریش و فرانسه بوده است نه انحصارا محصول فرانسه. دلائل دیگری هم که برای سپردن سهم ایران در اسکار امسال به یک فیلم محصول فرانسه آورده شده تنها توجیهاتی برای سرپوش گذاشتن به اصل موضوع است.
به اعتقاد من لابیگری موفق تهیهکنندگان “گذشته” در ایران بیش از اینکه متوجه جایزه اسکار تازهای در بخش فیلمهای غیرانگلیسیزبان برای فیلمشان باشد (که به پیشبینی اهل فن در مقابل فیلمهای امسال از فرانسه، فلسطین و عربستان سعودی شانس زیادی برای کاندیدا شدن ندارد) متوجه “برنیس بژو” بازیگر خوشاستیل آرژانتینیالاصل فرانسوی است که با فیلم “هنرپیشه” کاندیدای اسکار شده بود و ممکن است از این سکوی تازه پرش موفقی برای کاندیدایی بهترین بازیگر زن داشته باشد، چرا که حالا برای بازی در همین فیلم جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره کن را نیز در جیب دارد. بیتردید کاندیدا شدن برنیس بژو در اسکار امسال به تنهایی موفقیت غیرقابل باوری برای او و تهیهکنندگان فیلم “گذشته” خواهد بود چون اگر لابیگری در ایران جواب نمیداد هیچ شانسی برای آنها در اسکار آینده باقی نمانده بود.
حالا با کلاه وارونهای که کمیته اسکار در ایران با معرفی فیلمی محصول فرانسه به عنوان نماینده سینمای ایران بر سر اسکار گذاشته است باید منتظر بازار سیاه تازهای در سینمای جهان باشیم؛ بازار سیاه خریدوفروش سهم کشورهای جهان سوم در رقابت اسکار!
برای اثبات کافی است به حرفهای “سلیمی” مسئول روابط عمومی بنیاد فارابی نگاهی بیاندازید که تنها یک هفته قبل از اعلام فیلم “گذشته” به عنوان نماینده سینمای ایران بر زبان آورده و در روزنامه مشرق به چاپ رسیده است:
“این فیلم محصول کشور فرانسه است و حتی مشارکتی هم ساخته نشده بنابراین به لحاظ قانونی امکان ارسال آن را نداریم. البته ما در حال تلاش هستیم تا در صورت امکان بخشی از سهم شرکت سازنده را خریداری کنیم که اگر آنها این پیشنهاد را قبول کنند تبدیل به محصول مشترک ما خواهد شد.“
اگر کمی دقت کنید معنای “خرید بخشی از سهم شرکت سازنده” برای محصول مشترک جلوه دادن فیلم “گذشته” هیچ معنایی جز فروش سهم ایران در اسکار امسال به شرکت سازنده آن در ازای دریافت سهمی از درآمد آینده فیلم ندارد. البته این را سالهاست فهمیدهایم که در رژیم اسلامی ایران همه چیز قابل خریدوفروش است!
من تنها دلم پیش آن فیلمسازانی است که در شرایطی سخت در ایران فیلم میسازند و شانس مطرح شدنشان در عرصه جهانی هر روز به شکل تازهای به بازی گرفته میشود. پارسال همین بنیاد فارابی به این دلیل ابلهانه که در هالیوود فیلمی علیه اسلام ساخته شده اسکار را تحریم و فیلمسازان ایرانی را از این شانس محروم کرد. و امسال با یک کلاه شرعی آخوندپسند سهم ایران را به فرانسه واگذاشت.
آقای علامه زاده ی عزیز و گرامی
فارغ از این که با شما موافقم که “گذشته” بخت اندکی برای انتخاب شدن دارد و بهتر بود فیلمی دیگر (شاید ایرانی تر!) به آکادمی معرفی می شد اما لازم به تاکید می دانم که اسکار “جشنواره” نیست و شاید تنها رویداد سینمایی است که پذیرفته شدن فیلم را بر “محصول” کشور خاصی بودن، منوط نمی داند. برای “آکادمی” به جز شروط اکران، کافی است که یکی از عوامل اصلی (نویسنده، کارگردان، تهیه کننده، فیلم بردار و یا بازیگر) از کشور درخواست کننده باشد. در فیلم “گذشته” خود اصغر فرهادی علاوه بر نویسنده و کارگردان، شریک تهیه کننده نیز هست. هم چنین بازیگر و فیلم بردار آن ایرانی هستند. دیگر نیازی نیست که لزومن فیلم محصول ایران نیز باشد.
دوستدار شما
بهرام عظیم پور