شهروند ۱۲۴۲
از آنجایی که دنیای جاسوسی خجالت نمی کشد و با وجود تودهنی های بسیاری که از جمهوری اسلامی خورده از رو نرفته هر بار محض خنده صدتا صدتا جاسوس که هیچ کرامتی جز لو رفتن ندارند به مملکت امام زمان می فرستد و از آنجایی که جمهوری اسلامی علیرغم داشتن هزاران حصار و دیوار بتنی به دور مراکز امنیتی اش باز هم اسرار بگو مگویش به دست جاسوس های بیگانه می افتد و مهم ترین اسناد دمکراسی خواهی اش (بیچاره دمکراسی) یعنی برگه های رای، به جای وزارت کش ور سر از کتابخانه متروکه درمی آورد و از آنجایی که در همین هفته های گذشته بیش از صدنفر در دادگاه انقلاب اسلامی به جرم جاسوسی برای بیگانگان اعتراف کرده و دادستان بر اساس اعترافات یک جاسوس دستگیرشده سازمان سیا و سفید برای آنان کیفرخواست صادر نموده و باز از آنجایی که جمهوری اسلامی در جاسوس گیری و اعتراف پروری به چنان پیشرفتی دست یافته که نه تنها مرحوم استالین را امیدوار کرده و ارواح طیبه گشتاپو را شنگول ساخته بلکه ورثه مرحوم ۰۰۷ را نیز به ورشکستگی کشانده است، به همین دلیل تصمیم گرفتیم برای آشنایی با دنیای عجیب و غریب و پر رمز و راز جواسیسی و اعتراف و خصوصا در رابطه با دستگیری همان جاسوس چند جانبه و ملاقات وی با یک افسر بازنشسته اسراییلی، با مرحوم جیمزباند جناب راجرمور رضوان الله علیه گفتگویی انجام دهیم.
برادرخبرنگار ـ السلام و علیکم برادر جیمزباند
راجرمور ـ سلام علیکی عرض شدی برادر خبرنیگار
ـ برادر مور می خواستم از حضرتعالی خواهش کنم قدری در رابطه با دنیای پر رمز و راز جاسوسی ما را مستفیض بفرمایید؟
– باسمه ای تاعالی، اینجانیب راجرمور با ایسم سازمانی جیمزباند فرزندی حاجی فرانسیسکو متولد آمریکای جهان کار(جهان خوار)در کمال صیحت و سلامات ایعتراف می کنی که سالها برای بیگانگان جاسوسی کردی که فیلم های آن نیز در هالیوودی موجودی هست و اکنون با ابراز پاشیمانی از محضر دادگاه اینکلاب اسلامی و مکام شامک رهبری طلب عفو داری!
ـ اخوی شما که سرد و گرم کشیده اید و یک عمر زیر شکنجه های هولناک کا گ ب بوده اید چطور به این راحتی اعتراف می فرمایید؟
ـ کی جی بی انگشت کوچکی برادر بازجو بحساب نیامادی
ـ ولی شما که هنوز نه دستگیر و نه شکنجه شده اید…
ـ آدام باید دوراندیشی باشی دستگیر
ـ اما صبرکنید شما را کنند بعد اعتراف کنید؟
ـ شاید مارا فریستادن کهریزک و عمر ما کفاف ندادی!
ـ برای بنده واقعا دوراز انتظار بود که شما به این راحتی جا بزنید؟
ـ ایعتراف در مملیکت ایمام زمان دیر و زود داری اما سوکت و سوز نداری!
ـ بگذریم اخوی، از دنیای جالب و غم انگیز و مسخره جاسوسی برایمان بگویید؟
ـ باله، دنیای جواسیسی دنیای بسیار عجیب و گریبی هستی، عرض به کدمت شوما یکی از چیزهای عجیب و غریب همین است که کسی که توی تورانتوی کانادا وبلاگ نویس بودی و اینشاهای کلاس اولی می نوشتی یک مرتیبه جاسوس چند جانیبه از کار درآمدی!
ـ مگر جاسوس جند جانبه شاخ و دم دارد؟
ـ شاک و دم نداشتی ولی کودش(خودش) بعد از یک عمر جاسوسی فکت یک جانیبه بیشتر نداشتی.
ـ ما را بگو که خیال می کردیم با یک جاسوس چند جانبه سرو کار داریم.
ـ برادر ریپورتر شوما می دانی چند جانیبه یانی چی؟
ـ یعنی که یک نفر درعین حال برای سیا و کا گ ب و موساد و غیره جاسوسی بکند.
ـ اگر شوما یک همچو کسی بیاری بنده کریداری(خریداری)، نه من همه دنیا کریداری!
ـ همین هفته قبل صد تا جاسوس آمریکا و روسیه را دادگاه انقلاب یک جا محاکمه کرد.
ـ از جاسوس آمریکی نمی دانی ولی روسیه ایحتیاجی به جاسوسی در مملیکت ایمام زمان نداشتی، ببکشید چی می گفتی… باله، از عجایب دیگه اینکه طرف با یک سفر به اسرائیل بدل به جاسوس حرفه ای شدی!
ـ مگر جاسوس حرفه ای شاخ و دم دارد؟
ـ بابا تو می ری تو آصاب آدام، ریپورتر جان برکاف، دولت ها میلیون کرج کردی دوره گذاشتی کلاس گذاشتی چن سالی زاحمت کشیدی تا یک جاسوس تربیت کردی، آنوکت چطور می شی؟… بر شی طان نعلات.
ـ لابد طرف جاسوس چند جانبه بوده و الا دادگاه در کیفرخواست اعلام نمی کرد که جاسوس حرفه ای چند جانبه سازمان سیا دستگیر شده، اصلا بی خیال، بهتره برویم توی همان عجایب دنیای جاسوسی.
ـ (می خندد) از عجایب دیگه اینکه طرف توی پارک توی اسرائیل با یک بازنیشسته سالام و علیکی کردی فوری فهمیدی که یارو رئیس یک مرکز گنده پرورش جاسوس آمریکی بودی که توی اسراییل فعالیت کردی.
ـ نبوغ ایرانی را دست کم نگیر برادر باند!
ـ باله، هنر نازد ایرانیان هستی و باست(قاه قاه می خندد)… برادر ریپورتر شوما کیلی ساده هستی، چطوری کی بی جی و موساد و عیساد و زن و چیلدرن طرف نفهمیدی که اون یارو بازنشسته رئیس یک مرکز بزرگ پرورشی جاسوسی هستی ولی یکنفری که انگلیزی را به زحمات حرف زدی…
ـ اگه خدا بخواد همه چیز درست می شود، چون کار خدا بوده که ایشان به ایران برود و راز کودتای مخملی را فاش کند!
ـ ما سر از کار کدای(خدای) شوما درنیاوردی ولی از شوما پرسیدی پس کدا(خدا)چرا به این بنده کودش نگفتی با ایران رفته نشو که داستگیر می شی؟
ـ اینها امدادهای غیبی هستند اخوی!
ـ ولله ما با یک عمر کار جواسوسی گیج شدی، کدا(خدا) به بکیه رحم کردی، ولی به ناظر شوما عجیب نیستی که این جاسوس سی آی ا یا به کول شوما ایمداد گیبی(غیبی) چیرا به احمادی نجاد رای دادی!
ـ کجای اینکار عجیب است؟
ـ (با خنده) مالوم می شی از ۲۴ میلیون نفر ایمدادهای گیبی که به احمادی نجاد رای دادی، هاف اند هاف جاسوس بودی!؟
ـ ای کافر ای ملعون مگر نمی دانی که در دمکراسی واقعی جاسوس ها هم حق رای دارند!؟
ـ بهتر است شوما بگویی که جاسوس کوب (خوب) جاسوسی هستی که به احمادی نجاد رای بدی!
با این تفاصیلات بنده به شوما توصیه هستی از این جاسوس داستگیر شده بپرسی که از کوجا فهمیدی که اون افسر اسرائیلی بازنیشسته هستی؟
ـ لابد فیش حقوقی ایشان را دیده.
ـ فیش حکوکی جاسوس ها اسرار دولتی به حیساب آمدی.
ـ شاید طرف اسرائیلی از وضع بد مالی اش نالیده و با جاسوس دستگیر شده درد دل کرده!
ـ این حرف را جای دیگه نزدی چون به ریش شوما کندیدی برادر ریپورتر، درد دل برای جاسوس حکم مرگ را داشتی! شیرفهمی شدی؟
ـ بنده از شما می پرسم اگر طرف اسرائیلی بازنشسته نبود توی پارک چکار می کرد؟
ـ (قاه قاه) ببکشید حواسم نبودی که توی مملیکت ایمام زمان توی پارک نیشستن، موبایل داشتن، سیگار کشیدن و… جاسوسی به حساب آمدی.
ـ به خاطر اینکه مملکت گل و بلبل ولایت فقیه به اندازه تمام دنیا دشمن داره.
ـ پس بهتر بودی به جای جمهوری ایسلامی می گفتن جمهوری دشمن پرور ایسلامی!
ـ حرف دهنت را بفهم مرتیکه عوضی، جاسوس بیگانه، مرگ بر اغتشاشگر، این مرحوم جیمزباند اعدام باید گردد…
بعدا روزنامه کیهان نوشت که مرحوم جیمزباند که سالها برای اینتلیجنت سرویس در دنیا و آخرت جاسوسی می کرد هنگام فرار به سوی جهنم به دست یکی از برادران جان بر کف خبرنگار به هلاکت رسید.