سعید ملکپور در سال ۸۷ در زمان سفر به ایران برای ملاقات با خانواده دستگیر و در سال ۹۰ در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به اعدام به علاوه هفت سال و نیم حبس تعزیری محکوم شد. این حکم نهایتا در دی ماه ۹۰ به حبس ابد تبدیل شد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، مادر سعید ملکپور در نامه ای به جعفری دولتآبادی خواستار مرخصی و آزادی فرزندش پس از ۱۰ سال زندان شد.
متن کامل این نامه:
باسمه تعالی
ان تبدوا خیرا او تخفوه او تعفوا عن سوء فان اللّه کان عفوا قدیرا (نساء/ ۱۴۹)
درباره خلق به آشکار یا پنهان نیکى کنید یا از بدى دیگران بگذرید که خدا همیشه از بدیها درمىگذرد با آنکه در انتقام بدان توانا است.
جناب آقای جعفری دولتآبادی، دادستان محترم تهران،
با سلام و دعا،
من مادر سعید ملکپور هستم. سعید پدر ندارد و ظاهرا من هم پدر و هم مادر او هستم، اما او بعد از خدا تنها تکیه گاه من است که بیش از ۱۰ سال است از آغوش مادر دور افتاده و در آغوش زندان و دیوار است. او اگر هر جرمی کرده باشد، ۱۰ سال سخت که خودتان میدانید چند سالش را در انفرادی یا زندان بسته بوده برایش بس است. به مادری که در سن از پاافتادگی، نیازمند یاری پسرش هست فکر کنید. بعد از این همه سال که هر لحظه اش برای ما سالی بوده است، حتی به مرخصی هم نیامده است.
من مطمئن هستم رأفت اسلامی جز این است و منِ مادر به رأفت اسلامی نظام و شما چشم دوخته ام و انتظار دارم با توجه به اینکه همه مراجع ذیربط، از زندان تا کارشناس پرونده، حسن اخلاق و رفتار او را تایید میکنند شما که مدعی العموم و مدافع حقوق مردم هستید طعم رأفت اسلامی را به او بچشانید و با توجه به اینکه رئیس محترم قوه قضاییه، وعده عفو گسترده و بی سابقه داده اند، موافقت خود را با عفو او در کمیسیون عفو و بخشودگی اعلام بنمایید تا در چهلمین سال انقلاب او هم در لیست عفو قرار گیرد.
جناب آقای دادستان، من از شما نه فقط به عنوان دادستان که به عنوان یک هموطن و یک کسی که میتواند احساس پدر و مادری و فرزندی را درک کند تقاضا دارم سعید را مثل یک فرزند ببینید و با رعایت همه قوانینی که به آنها مقید هستید نگاهی مهربان تر داشته باشید. من درخواست مرخصی و عفو پسرم را بعد از ۱۰ سال از شما دارم. لطفا هر طور صلاح میدانید، مقدمات آن را فراهم کنید که همواره دعاگوی تان خواهیم بود.
منتظر خبرهای خوب و دعاگوی شما،
مادر سعید ملکپور