سیماسحر زرهی

ترجمه: آرش عزیزی

چنانکه در هفته قبل گفتیم شهروند در چند ماه آینده پروژه‌ای در جغرافیای شهری برای نقشه‌برداری از تهرانتو آغاز می‌کند که هدفش معرفی افراد، سازمان‌ها و شرکت‌های مختلف درون جامعه ما است. این هفته پروژه‌مان برای نقشه‌برداری از تهرانتو را با معرفی دو مورد از قدیمی‌ترین رسانه‌هایی که جامعه ما را نمایندگی می‌کنند آغاز می‌کنیم. در هفته‌های آینده مصاحبه‌های دیگری با سایر نشریات، تلویزیون‌ها و رادیوهای ایرانی در تورنتو انجام می‌دهیم. هر رسانه با پنج سئوال روبرو می‌شود و پاسخ این سئوال‌ها را منتشر می‌کنیم.

(اصل مصاحبه‌ها به انگلیسی است و سپس به فارسی ترجمه شده ـ م). 

 

حسن زرهی از شهروند 

 لطفا نشریه خود را معرفی کنید؟ به چه معروف هستید؟ نویسندگانتان چه کسانی هستند؟ تمرکزتان کجاست؟ 

ـ ما نشریه‌ای محلی هستیم که روی شکاف بین جوامع متعدد خوانندگان ایرانی و فارسی‌زبان درون و بیرون کانادا پل می‌زنیم. ما نشریه‌ای در دیاسپورا هستیم که نماینده جمعیتی از مردم است که بیرون وطن‌شان ساکنند، مردمی که مهاجرند، پناهجو هستند، تبعیدی اند. ما دریچه‌ای هستیم برای خبر، نظر و گفتگو در مورد مسائل و ماجراها. ما دریچه‌ای فرهنگی و هنری هستیم برای معرفی و ارائه فیلم، تئاتر، ادبیات و هنرهای بصری.

ما به مجموعه‌ای از مسائل می‌پردازیم، اما می‌توانم بگویم دموکراسی و حقوق بشر تمرکز اصلی ما است. ما به طور غالب نشریه ای سیاسی نیستیم؛ ما در مورد این مسائل از چشم‌اندازی ممتاز و هنرمندانه صحبت می‌کنیم. هنر، فرهنگ، فیلم، شعر و ادبیات وسیله‌ای هستند که ما با آنها گفتگو در مورد آزادی مطبوعات، حق اعتراض سیاسی، مشارکت دموکراتیک و آزادی‌های اجتماعی و سیاسی را پیش می‌بریم.

بالاتر از همه ما ایرانی ـ کانادایی هستیم، گرچه زبان غالب نشریه فارسی است، درک ممتاز کانادایی در آن موجود است. شیوه برخورد ما به مسائل و بحث‌ها، چشم‌انداز ما در مورد مسائل جهانی و نگاه ما به تولیدات فرهنگی و هنری همه طعم کانادایی دارند. حتی وقتی در مورد اخبار و رویدادهای مربوط به ایران می‌نویسیم، این کار را از نقطه نظر ایرانی ـ کانادایی‌ها انجام می دهیم.

 

در مورد نویسندگانمان بسیار خرسندم که بگویم در طول بیست سال گذشته شهروند این یگانگی را داشته که با شاخص‌ترین نویسندگان، روزنامه‌نگاران، نظریه‌پردازان، هنرمندان و متفکران ایرانی مقیم بیرون و درون ایران کار کرده. کمتر نویسنده شاخص ایرانی پیدا می‌شود که حداقل یک بار برای شهروند ننوشته باشد. حتی شاعر شهیر ایرانی، احمد شاملو، که درگذشته، برای شهروند نوشته با این‌که او مشهور بود و  با کمتر روزنامه‌ای کار می‌کرد.

نویسندگان ما در ضمن همانقدر متنوع هستند که جوامعی که سعی می‌کنیم نمایندگی کنیم. آن‌ها عمق و وسعت جامعه ایرانی را شامل می‌شوند از جمله جوانان، زنان، گروه‌هایی که نماینده جوامع مختلف قومی در ایران هستند و بسیار بیش از آن.

گرچه افتخار ما به این است که میزبان بعضی از تواناترین نویسندگان جامعه‌مان هستیم. در ضمن خرسندیم که همیشه نسل‌هایی از نویسندگان جوان رو به رشد، صداهایی که آینده جامعه‌مان را شامل می‌شوند، معرفی می‌کنیم.

 

مخاطبان شما چه کسانی هستند؟ آیا ترکیب آنها تغییر کرده؟ اگر آری، چطور؟ 

ـ ما مخاطبان متنوعی داریم: از خوانندگان در ایران گرفته، تا کسانی که می‌توانند فارسی بخوانند در سراسر جهان، از توکیو تا افغانستان، دانش‌آموزان دبیرستان و شهروندان مسن. البته بیشتر خوانندگان در کانادا هستند و پس از آن، ایران، آمریکا و سپس اروپا.

یکی از دلایل اصلی که ما در ایران این همه خواننده داریم شرایط سرکوب و سانسور درون کشور است. بیشتر روزنامه‌ها و نشریاتی که در ایران اجازه انتشار دارند تحت کنترل دولت هستند و تنها تبلیغات دولت را ارائه می‌دهند.

بدین‌سان ایرانیان برای این‌که بتوانند به اخبار واقعی بدون سانسور و متون ادبی دست پیدا کنند به اینترنت هجوم می‌برند و از نرم‌افزارهای ضدفیلتر استفاده می‌کنند.

با وب‌سایت شهروند می‌توانیم اخبار بین ‌المللی و همچنین اخبار درون ایران را به خوانندگان ایرانی بدهیم، اخباری خارج از کنترل رژیم. در ضمن می‌توانیم دسترسی به کارهای صدها نفر از روزنامه‌نگاران، نویسندگان، شعرا و دانشگاهیانی را ارائه بدهیم که نوشته‌هایشان درون کشور سانسور می‌شود.

خوانندگان ما بدون شک با تغییر و رشد ما، تغییر و رشد یافته‌اند. در بیست سال گذشته مدام تلاش کرده‌ایم سطح خود را بالا ببریم، پنجره‌مان را به مسائل حقوق بشری گسترش دهیم، چشم‌اندازمان نسبت به معنای دموکراتیک و شمول‌پذیر بودن را بالا ببریم. با این تغییرات به خوانندگان بیشتری رسیده‌ایم و احتمالا خوانندگانی هم از دست داده‌ایم.

 

به نظر شما نقش و مسئولیتهای رسانهی قومی چیست؟ رسانه قومی چگونه نماینده جوامع مهاجر است؟ رسانه قومی چگونه نماینده ملیتهایی مشخص است (مثلا مردم ایران)؟

ـ  به نظرم مهمترین رابطه بین رسانه قومی و جوامع مهاجر پل زدن روی مرزهای فرهنگی و زبانی است؛ رسانه قومی وسیله‌ای می‌شود که جوامع قومی از طریق آن در مورد خانه جدیدشان می‌آموزند. از طریق رسانه‌های قومی است که تازه‌واردان به اطلاعاتی در مورد بازار شغلی، سیاست محلی و اتفاقات اجتماعی، فرهنگی و هنری دست پیدا می‌کنند. رسانه قومی راهنما و منبع و الگوی آن‌ها است و راه دخالت در جامعه جدید در کانادا را باز می‌کند.

به نظر من از بسیاری جهات در کشوری که مهاجرت رو به رشد است، رسانه‌های قومی نسبت به رسانه‌های بستر اصلی نقش کلیدی‌تری در ساختن، شکل دادن و قدرت بخشیدن به جوامع بازی می‌کنند.

رسانه‌های قومی آن فضایی می‌شوند که در آن‌ سیاست محلی ساخته می‌شود، سیاست‌ها مورد بحث قرار می‌گیرد، فرهنگ و هنر رقم می‌خورد و هویت دوگانه جدیدی به نام “ایرانی ـ کانادایی” شکل می‌گیرد.

گرچه ما غالباً کانادایی هستیم، واقعیت این است که در چشم کانادایی‌های بستر اصلی ما به عنوان ایرانی دیده می‌شویم. بدین‌سان کاری که می‌کنیم، شیوه پوشش مسائل، تحلیل‌مان و تمرکزمان به عنوان نمایندگی هویت ایرانی‌مان ترجمه می‌شود.

اینگونه برای ایرانیان مقیم ایران “کانادایی‌” می‌شویم و برای بستر اصلی جامعه کانادا‌ “ایرانی”. در واقع پلی بین این جوامع هستیم.

 

اگر  رابطه ای بین رسانههای قومی و بستر اصلی جامعه کانادا وجود دارد، چه رابطه ای است؟ آیا رسانههای قومی با رسانههای بستر اصلی رابطه دارند؟ آیا رسانههای قومی رابطهای با دولتهای شهری، استانی و فدرال دارند؟

ـ به نظر من رابطه بین رسانههای قومی و بستر اصلی جامعه در کانادا رابطهای از ترجمه، تطبیق و ادغام تازهواردان در این کشور است. ما در ضمن به عنوان سخنگوی جوامع خود عمل میکنیم و مسائلمان را مطرح میکنیم و فضایی برای کسانی مطرح میکنیم که از سایر فضاهای بستر اصلی برای مطرح کردن دیدگاههایشان بیرون گذاشته شدهاند.

وقتی به رسانه‌های بستر اصلی می‌رسد ما خشنودیم که رابطه و همکاری بسیاری با رسانه‌هایی همچون سی بی سی، تورنتو استار، مجله ناو، سی تی وی و بسیاری دیگر ایجاد کرده‌ایم.

در گذشته با همکاران‌مان در رسانه‌های بستر اصلی همکاری کرده‌ایم تا به آن‌ها در تحقیقات‌شان در مورد اخبار راجع به ایران یا جامعه ایرانی در کانادا یاری برسانیم. این نوع کاری است که امیدواریم ادامه یابد و در آینده گسترش دهیم.

در مورد دولت، ما با دولت‌های شهری، استانی و فدرال رابطه داریم. حضور نمایندگان از این سطوح دولت در جشن سالیانه نوروزمان و این واقعیت که آن‌ها مدام پیغام و تبریک و اعلامیه به جامعه را از طریق نشریه ما می‌دهند شاهدی است بر این رابطه.

اما منظور از این حرف این نیست که این رابطه به همان قوتی است که باید باشد و یا انکار این‌که هنوز خیلی مانده تا از پیام‌های تبریک صرف به همکاری مداوم با سه سطح دولتی برسیم؛ و این‌که رسانه‌های قومی به عنوان یکی از طرف حساب‌های واقعی پذیرفته شوند. برای ایجاد چنین رابطه ای، دولت باید فعالانه‌تر  در پیوند با اختصاص منابع به رسانه‌های قومی فکر کند.

 

 آینده رسانه قومی در کانادا را چگونه میبینید؟ آیا ما همچنان نشریات چندزبانی برای جوامع متعدد قومی و زبانی خواهیم داشت؟ 

ـ کل جهان توجه بسیار بیشتری به هویت قومی دارد. ما اکنون ادبیات قومی داریم؛ نویسندگانی داریم که خود را به عنوان نویسندگان قومی میشناسند و تنها در مورد جوامع قومی مینویسند. در شهری مثل تورنتو که اکثریت مردم خود را مهاجرانی از جوامع مختلف قومی میدانند این معنای بیشتری مییابد.

با رشد این کشور شهرهای چندفرهنگی در کانادا خواهیم داشت، شهرهایی که انعکاس‌دهنده صداها، نگاه‌ها، طعم‌ها و احساسات روستای جهانی هستند.

به نظر من به زودی مستقل از این‌که کجا زندگی می‌کنید تحت بمباران واقعیت هویت‌های قومی اطراف خود قرار خواهید گرفت. تنوع قومی در تئاتر، هنرهای بصری، فرهنگ، روابط انسانی، امکانات غذایی، مد و حتی در روابط کسب و کار منعکس می‌شود.

به نظرم در جهانی که اکنون گزینه استفاده از ماشین خودپرداز به زبان‌های مختلف را ارائه می‌کنیم جای رشد بی‌پایان برای نشریات قومی هست که به جوامع متعدد زبانی خدمت می‌کنیم. بدین‌سان من می‌دانم که شهروند بیست سال دیگر به فارسی، انگلیسی و شاید زبان‌های دیگر هم در دسترس خواهد بود.

شاید جوهر روی کاغذ نباشیم، شاید فونتی روی کامپیوتر دستی یا موبایل باشیم اما برای خوانندگان سراسر دنیا در دسترس خواهیم بود.

 

اسد زرینمهر از شهر ما و تلویزیون ایرانیان کانادا

 

آی تی سی (تلویزیون ایرانیان کانادا) در اکتبر ۱۹۹۴ به عنوان برنامه تلویزیونی سی‌دقیقه‌ای به نام “شهر ما” در تلویزیون راجرز آغاز به کار کرد. در سال ۲۰۰۰ سیتی‌ تی‌وی این برنامه را جلب کرد و به برنامه یک ساعته ارتقا داد. در سال ۲۰۰۷ این برنامه به تلویزیونی ۲۴ ساعته تبدیل شد که از طریق ماهواره و اینترنت در دسترس است.

 

لطفا از برنامه خودتان بگویید؟ به چه معروف هستید؟ همکارانتان که هستند؟ در برنامههای خود روی چه مسائلی تمرکز میکنید؟ 

ـ ما برنامه‌ای اجتماعی و فرهنگی هستیم که به فعالیت‌های جامعه ایرانی در تورنتو می‌پردازیم. تمرکز ما بر پوشش محلی است که شامل معرفی فعالان فرهنگی درون جامعه می‌شود. ما رابطه‌ی قوی‌ای با بنیادها، انجمن‌ها و سازمان‌های مختلف ایرانی داریم و این‌ به ما امکان می‌دهد رویدادهایشان را پوشش بدهیم و کسانی را که نتوانسته‌اند حضور فیزیکی داشته‌ باشند از طریق تلویزیون درگیر کنیم.

ما در برنامه‌مان تلاش می‌کنیم نماینده تنوع جامعه ایرانی در تورنتو باشیم. مصاحبه می‌کنیم، گزارش می‌گیریم و هنرمندان، نویسندگان و کسب و کار داران را معرفی می‌کنیم.

نقش اصلی ما اشتراک اطلاعات و ارتقای آگاهی درون جامعه است. ما امیدواریم برنامه‌مان در گسترش چشم‌انداز جامعه‌مان از لحاظ دموکراسی، آزادی و فرصت‌های موجود در این‌جا مفید باشد.

 

مخاطبان نشریه و برنامه  های شما چه کسانی هستند؟ آیا ترکیب آنها تغییر کرده؟ اگر آری، چطور؟

ـ بیشتر مخاطب ما خانواده‌ها هستند. مخاطب اصلی ما در ده تا پانزده سال گذشته تغییر نیافته. گرچه جوانان شاید برنامه‌هایمان را نگاه نکنند اما خانواده‌ها همچنان هواداران وفادارمان هستند و با رشد ما، دنبال‌مان می‌کنند.

 

 به نظر شما نقشو مسئولیتهای رسانهی قومی چیست؟ رسانه قومی چگونه نماینده جوامع مهاجر است؟ رسانه قومی چگونه نماینده ملیتهایی مشخص است (مثلا مردم ایران)؟

ـ دوباره باید بگویم که به نظر من آگاهی و اشتراک اطلاعات کاربرد اصلی ما است. در مورد نقش رسانه‌های قومی به نظرم این برمی‌گردد به این‌که چه نوع رسانه‌ای باشند، برنامه ورزشی، برنامه سیاسی، برنامه خبری؟ به نظرم نقش و مسئولیت‌ها بنا به نوع رسانه‌ها متفاوت است.

اما، کلی‌تر بگویم، به نظرم رسانه‌های قومی باید راه صحیح را به مردم نشان دهند و مردم را از قدم گذاشتن به راه‌های منکر فرهنگ و تخطی از اخلاقیات بازدارند. رسانه رهبر واقعی جامعه است و باید به همین سان با درکی از مسئولیت اخلاقی عمل کند.

برنامه‌های ما به معرفی رویدادهای ملی و فرهنگی و آداب و سنن ما می‌پردازند. جشن‌هایی مثل نوروز، مهرگان، چهارشنبه سوری  ـ نمایش رقص، هنر، غذا و لباس در این‌جا ممکن است.

ایران کشوری است با مذاهب متعدد و بدین‌سان ما بر عناصری تمرکز می‌کنیم که سنن ملی ما را متحد و نه جدا می‌کنند. برنامه ما به ما امکان می‌دهد وحدت ملت‌مان را نشان دهیم و جشن‌ها بهترین وسیله برای ایجاد و رقم زدن به این احساس شمول هستند.

 

رابطه بین رسانههای قومی و بستر اصلی جامعه کانادا اگر اصلا وجود دارد، چیست؟ آیا رسانههای قومی با رسانههای بستر اصلی رابطه دارند؟ آیا رسانههای قومی رابطهای با دولتهای شهری، استانی و فدرال دارند؟

ـ متاسفانه به نظرم در حال حاضر رابطه‌ای نداریم، اما باید برای رقم زدن چنین ارتباطاتی تلاش کنیم. در واقع فرهنگی هستیم که درون فرهنگی دیگر آشیانه کرده و بدین‌سان باید به جامعه‌ای که حول ما است پاسخگو باشیم.

رابطه بین رسانه‌های قومی و سطوح مختلف دولت بسیار ضعیف است. دولت باید برای رقم زدن این رابطه بیشتر تلاش کند. هر چه باشد ما رسانه‌هایی هستیم که می‌توانیم روی شکاف زبانی بین تازه‌واردان فارسی‌زبان و جامعه‌ انگلیسی‌زبان پل بزنیم. دولت باید منابع، کارمندان و ادارات بیشتری را وقف ایجاد رابطه با رسانه‌های قومی کند.

 آینده رسانه قومی در کانادا را چگونه میبینید؟ آیا ما همچنان نشریات چندزبانی برای جوامع متعدد قومی و زبانی خواهیم داشت؟

ـ ما رو به رشدیم. تنوع درون رسانه‌ها نشانی از رشد و پیشرفت در جامعه ما است.