نشر آفتاب منتشر کرد

در قصه‌ی من خاکستری بر دیگر رنگ‌های طیف رنگ‌ها  پیروز شده است

نشر آفتاب، نروژ: در این کتاب وجه دیگری از سیاه کاری رژیم تارک اندیش جمهوری اسلامی برملا می شود. چهره پنهانی که شوربختانه دو یا سه نفری که از سفارت خانه های جمهوری اسلامی بیرون آمدند و در اروپا پناهنده شدند، افشا نکردند و نگفتند درون سفارت خانه چه می گذرد. این کتاب بخشی از ناگفته ها را برملا می کند.

رمان-خاطره «راه نرفته» قصه‌ی زنی است که جمهوری اسلامی زندگی‌اش را تباه کرده است. نه در زندان که در حصاری به وسعت همه‌ی جهان. او خود می‌نویسد:

«تصور کن در مملکتی زندگی می‌کنی که همه چیز آن که پر از رنگ، شادی و امید است،   ناگهان به سرزمینی پر از وحشت تبدیل می‌شود. هیولاها به قدرت می‌رسند و خیابان‌ها لبالب از خون می‌شوند. دوباره تصور کن که همسرت که آدمی است معمولی، ولی موفق شده‌ای با او آشیانه‌ای بسازی توسط حکام جدید به جایی دور از آتش، دور از دیوانگی و دور از ما اعزام  می‌شود. تو دو ماه بعد با فرزندانت به او ملحق می‌شوی و یک دهه‌ی بعد با خوشی در کنار هم زندگی می‌کنید.

اما قسمت آخر رؤیا آن‌طور که تو می‌خواهی پیش نمی‌رود. از ورای طرح خوش آب و رنگ و امیدوار کننده‌ی روزهای اول سایه‌ی شوم عمامه به سرها همه‌جا به دنبال تو آمده و زندگی‌ات را به اقیانوسی از وحشت، کمدی، تمسخر و رقت تبدیل می‌کنند.

وقت آن رسیده تا ماجراهای آن روزها که هنوز شب‌های من را به مصادره گرفته‌اند با شما قسمت کنم. هر چیزی به وقت خود! مگر نه اینکه ضرب‌المثلی قدیمی چنین می‌گوید؟

مانند لاستیک بی باد دوچرخه‌ای زنگ‌زده این خاطرات از آن روزها همچنان پشت سر هم در مغزم می‌چرخند. خاطراتی که نمی‌خواهم هیچ‌وقت  از آن‌ها جدا شوم. این جدایی هرگز پیش نخواهد آمد، هرگز! باید برای آن‌ها پیکره‌ای می‌تراشیدم تا بتوانم بهترین و بدترین آن‌ها را در آن  پنهان کنم. پیکری که تمام احساس و قدرت من را در خود داشته باشد.

تقاضا دارم انتظار روایت خطی را از من نداشته باشید. یادها و خاطره‌ها به شکل خط نیستند. برای من، فکر می‌کنم این رنگ و بوی آن‌هاست که تصاویر را هدایت می‌کند.

در قصه‌ی من خاکستری بر دیگر رنگ‌های طیف رنگ‌ها  پیروز شده است

در قصه‌ی من هیچ‌کس خوب نیست، هیچ‌کس بد نیست، فقط  طیفی از رنگ‌های منافع  و انتخاب‌هایی که هر شخص در دوراهی زندگی خود می‌کند، اهمیت دارد.  انتخاب ما! و تقصیر همیشه بر شانه‌ی منافعی که در آن مرحله از زندگی خود انتخاب کرده بودیم می‌افتد. این‌طور نیست؟ حتی برای ما، حتی برای من!

انتخاب من، انتخاب عاشقانه‌ی من، درگذشته و حتی حال اسم فرزندانم را دارد.»

بخشی از کتاب:

 هر روز با کتابی که کم‌کم به آن حسادت می‌کردم، ته باغ می‌رفت. کتابی که دیگر تمام لحظات او را پر می‌کرد!.

سعی می‌کردم این تازه‌وارد که در اعتقاداتی بی‌ پایه و اساس ذوب‌شده است را بشناسم. مردی که از سایه‌ی خودش هم می‌ترسید و از ورای هر حرف‌وحدیث می‌خواست دل خدای ساختگی‌اش را به دست بیاورد. خدایی که به او کمک می‌کرد سالیان دراز در مغرب بماند. دعای قبل از غذا که از زبان بچه‌های معصوم به عرش الهی می‌رسید روی رقم ۸ سال خشک شده بود.

“خدایا کمک کن هشت سال دیگه ‌اینجا بمونیم…”

آن سه‌شنبه عصر مشغول آماده کردن شیشه شیر پسر نوزادم بودم که حسین با پست سیاسی  هفتگی وارد شد.

کیسه‌ی پست روی دوش مستقیم به اتاق تلکس رفت.

بعد از شکستن مهر آتشی رنگ، سراپا چشم، نگاهی به لیست نامه‌های وارده انداخت.

لیست سیاه ممنوع‌الورودین. شماره‌ی پاسپورت‌های مفقود شده، روزنامه و مجله‌های تبلیغاتی، روزنامه‌های سراسری و… پاکتی که با نگاه اول اتفاقات اتاق کذایی انتهای راهرو دست راست در وزارت خارجه را برایش زنده کرد. ” به‌کلی سری” هنوز لابه‌لای کابوس‌های شبانه و روزانه‌ی حسین زندگی می‌کرد. پیام داخل پاکت بسیار خلاصه بود…

برای تهیه این کتاب می‌توانید به سایت آنلاین فروشگاه شرکت لولو رفته و آن را خریداری کنید. کتاب حدود ۴۰۰ صفحه است و ۲۵ دلار آمریکا بها دارد.

دوستانی که در ایران هستند و خواهان خرید کتاب، می‌توانند به نشر آفتاب ایمیل بقرستند تا برای پرداخت بهای کتاب الکترونیکی در ایران که ۲۵۰۰۰ تومان است، راهنمایی شوند.

آدرس فروشگاه آنلاین شرکت لولو

http://www.lulu.com/shop/shahraz-shakeri-and-pourandokht-amirafsar/the-path-not-taken/paperback/product-24352851.html

آدرس سایت نشر آفتاب

www.aftab.pub

آدرس پست الکترونیکی نشر آفتاب

info@aftab.pub

شناسنامه کتاب:

نام کتاب: راه نرفته

نویسنده :شهراز شاکری/ پوراندخت امیرافسر

ژانر:خاطره‌-‌رمان

سال انتشار:۱۳۹۸ شمسی

طرح روی جلد:پوراندخت امیرافسر

اجرای طرح:نادیا ویشنوسکا

صفحه پرداز:مهتاب محمدی

ناشر:نشر آفتاب، نروژ

شماره شابک:۰-۸۲۳-۴۹۴۷۵-۱-۹۷۸