نکته ها ۳۸
یک هفته ای ازسقوط هواپیمای اوکراین می گذرد و هنوزمسئله بازکردن جعبه سیاه هواپیما حل نشده.
چندین کشور برای بازکردن این جعبه دورخیزکرده اند اما سران جمهوری اسلامی هنوز(دوشنبه بیستم ژانویه) تصمیم نگرفته اند با آن چه کنند. وشاید هم تصمیم گرفته اند با کلید آقای روحانی بازش کنند!
مگر رئیس جمهورکشورمان هنگام انتخاب کلیدی را نشانمان نداد و نگفت با این کلید قفل هر مشکلی را می گشایم؟!
بگومگوهای دیپلماتیک جلوی پرده زیاد است:
کانادا میگه بفرستین ما بازش کنیم، اوکرائین میگه دست خودما چلاقه؟ هواپیما مال ما بوده، جعبه اش هم مال ماست چرا خودمان بازش نکنیم؟
فرانسه گفته فقط ما با تکنولوژی خاصی که داریم می تونیم این جعبه را بازکنیم ولی ایران جواب داده شماها یک ساله دکمه جلیقه زرد های خودتان را نتوانسته اید بازکنید، می خواهید در این جعبه سیاه دود زده را باز کنید؟
و اضافه کرده است شما فرانسوی ها خیلی قاشق چنگالی ، مکش مرگ ما و به قول قدیمی ها نظام فتیله هستین و برای بازکردن در یک شیشه شراب صد جور وسیله ساخته اید. می ترسیم دستتان بخورد به جعبه سیاه هواپیما، کثیف و سیاه بشه و به بهداشت ونظافت تان لطمه بخوره. این وظیفه دشوار را ما خودمان انجام می دهیم. ما ضرب المثلی داریم که می گوید بالاترازسیاهی رنگی نیست، متخصص رنگ سیاه هستیم، و همانطورکه می بینید، زندگی همه را سیاه کرده ایم! بنابراین بازکردنش برایمان مثل آب خوردنه. از اینها گذشته رئیس جمهور ما کلیدی دارد که هر قفلی را بازمی کند. میدهیمش دست ایشان تا در ایکی ثانیه بازش کنند! به فرض این هم که کلیدش مثل بسیاری ازموارد دیگر کارگر واقع نشد، بایک پیچ گوشتی بزرگ و محکم و یک یا علی، مثل آب خوردن بازش می کنیم.
یکی ازکارشناس های ایرانی هم گفته این جعبه چون درخاک ایران به زمین افتاده حق مسلم ماست که بازش کنیم، دستمان هم سیاه بشه به جهنم. تازه میشه شبیه گلیم بخت مان که برایش شعر هم داریم:
گلیم بخت کسی را که بافتند سیاه
به آب زمزم وکوثرسفید نتوان کرد
جالب ترین قسمت قضیه این بود که وقتی جعبه سیاه را ازتوی پوشش ظاهریش بیرون آوردند ، دیدند قرمز است. درست همچنانکه به کچل می گوئیم زلفعلی، اسم جعبه سیاهه، ولی خودش قرمز!
*****
اگرهواپیمای اوکراین خارجی توش نبود، با یک فاتحه، چند کیلو خرما و مقداری آخ آخ وای داد بیداد، سروته قضیه هم آمده بود و این همه دردسر نداشتیم. انصافن درست میگن که باعث همه گرفتاری هایمان خارجی ها هستند!
خواهر برفی در ایران!
دستت را بردار دادش. ازا ین زن برفی خیری که به تو نمی رسد، هیچ، تازه چون حجابش کامل نیست و معلوم نیست چه نسبتی با هم دارید، برایت حرف هم درمی آورند!
” حقوق بشر“ کوتاه ترین جمله طنزآمیزیست که بشرنوشته است !
****
جمعه پیش متروی تهران برای نمازگزاران مجانی شد تا تلافی آب و برقی که مجانی نشد، دربیاید!
گاوهای قرن بیست ویکم!
یک مزرعه پرورش حیوانات در روسیه برای گاوهایش عینکهای وی آر
(واقعیت مجازی) درست کرده تا اضطراب آنها را کاهش دهد.
سالهاست که گاوها با
وجود گاو بودن شان رفته اند توی فکرکه خدایا آخروعاقبت ما چی میشه و دردورانی که
آدم ها توی سطل زباله دنبال غذا می گردند، چی گیرما میاد که بخوریم؟
این عینکها که با “ساختار سر گاوها” تطبیق داده شده اند، تصاویری “بینظیر از تابستان یک علفزار وسیع” را نشان میدهند و باعث می شوند نیش گاوه باز بشه و بگه آخ جون، عجب زندگی شیرینی!
دامداران می گویند گاوها وقتی این علفزارسرسبز و وسیع الکترونیکی را می بینند توی دل شان می گویند خدا را شکر، حالا که آدم ها برای ما چنین زندگی شادی ترتیب داده اند و چنین آینده روشنی برایمان در نظرگرفته اند، بگذارما هم شیری تحویل شان بدهیم ازسرشیرغلیظ تر و چرب تر!
و شیری تولید می کنند عین خامه. کافی ست برای صبحانه یک ذره عسل هم قاطیش کنی وهمراه با یک نصفه نان سنگک کنجدی و چای شیرین، قاشق قاشق بخوری وکیف کنی… گاوه ….، چه سرش میشه آنچه دارند نشانش می دهند درحقیقت یک نوع وعده الکترونیکی و از نوع بزک نمیربهار میاد، کمبوزه با خیارمیاد است!
تورو چه جوری بکشم …با اون چشای عسلیت؟ !