مشاهدات پزشکان جهان نشان داده که عدم ایمان و توکل به خدا و بی توجهی به حالت تسلیم و رضا در نسل کنونی بشر باعث پیدایش نگرانیهایی گشته که سرانجام منجر به ایجاد گروهی از بیماریهایی شده که تعدادشان روز به روز رو به افزایشاند. این پزشکان این گونه نگرانیها را زائیده تمدن مادی و ضایعات ناشی از آن دانسته اند.
جهان کنونی، بشری نگران، مشوش و خشمگین پدید آورده که روانش بیقرار است، بیقراریای که از ناپایداریهای فردی سرچشمه گرفته و در جسم و جان او مؤثر واقع شده و او را ناتوان و فرسوده ساخته است. بیماریهای روانی بدنی (پسیکوسوماتیک) مانند زخم معده، فشارخون، بیماریهای پوستی و غیره و حتی خراب شدن دندانها نتایج ناگوار همین بیثباتی روانی است.
همانطور که ناراحتیها و نگرانیها و بیثباتیهای روانی جسم را به تباهی میکشاند، قدرت و سکون و آرامش روحی به رفع بیماریهای جسمی کمک ذیقیمتی مینماید. روان درمانی یا پسیکوتراپی که در پزشکی نوین یکی از ارکان مهم مداواست چیزی جز استفاده از قدرت روح در درمان جسم نیست. متأسفانه بزرگترین اشتباه پزشکان در این است که بدون کوشش در شفای روح پیوسته سعی در معالجه جسم بیمار دارند.
حضرت عبدالبها در نامهای به خانمی انگلیسی میفرمایند:”در خصوص ضعف جسم خویش مرقوم فرموده بودی، از الطاف (جمع لطف) حضرت بهاءالله مسئلت مینمایم که روحت قوی گردد تا به قوه روحت جسمت نیز شفا یابد.”
تلاوت دعا و مناجات و توجه به خدا در روح بیمار ایجاد آرامش کرده، نگرانی را برطرف نموده و بیمار احساس مینماید که قوایی ملکوتی قوای ناتوان بدنش را پشتیبانی میکند و به تدریج با ایجاد قدرت روانی در بیمار او را برای مقابله با بیماری کمک کرده و در بیمار اطمینان به حصول به بهبودی ایجاد میشود.
بیانات مبارکه زیر به عنوان نمونه ذکر میگردد:
“طبیب جمیع علتهای تو ذکر من است فراموشش منما”
“توجه الیالله به جسم و عقل و روح شفا بخشد.”
“حضرت یزدان به انسان قوای عجیبه احسان فرموده تا همیشه توجهش رو به علّو (مقام بالا) باشد و هر نعمتی را طلب نماید و از جمله شفا را از فضل و موهبتش مسئلت کند…”
“توجه الیالله در افراد دیگری غیر از شخص مریض نیز در بهبود بیماری مؤثر واقع میشود، به خصوص که این شخص طبیب باشد.”
“ای طالب حقیقت معالجه امراض بر دو قسم است: یکی به واسطه ادویه و دیگری به قوای معنویه. قسم اول معالجه مادیه و قسم ثانی به مناجات و توجه الیالله، اجرای این دو عمل هر دو مقبول…”
“مناجاتهایی که برای طلب شفا نازل شده مقصود شفای جسمانی و روحانی هر دو بوده، اگر خیر مریض در شفا باشد البته عنایت شود چه که برای بعضی که مریضند شفا تولید علتهای دیگر نماید، اینست که استجابت دعا در بعضی موارد مقتضی حکمت نیست.”
شفایی که به واسطه قوه روح القدس است ارتباط و تماس مخصوص لازم ندارد بسته به میل و خواهش انسان و دعای شخص طبیب روحانی است، ممکن است مریض در شرق باشد و شفا دهنده در غرب و شاید یکدیگر را هم نشناسند، ولی به مجرد این که آن شخص طبیب روحانی قلباً توجه به خدا کند و شروع به دعا نماید مریض شفا یابد، این موهبت مخصوص مظاهر مقدسه است و نفوسی که به مقامات عالیه واصلند…
بهائیان به این معتقد نیستند که باید مریض را به حال خود گذاشت و فقط دعا کرد. حضرت بهاءالله میفرمایند وقتی مریض میشوید به طبیب حاذق (ماهر) مراجعه کنید و آنچه را که میگوید عمل کنید و در عین حال از درگاه حق هم شفا برای مریض طلب میکنیم آن هم با خواندن دعا و مناجات. با یکی از مناجاتهای حضرت عبدالبها مقاله را خاتمه میدهیم.
“الله و ابهی”
ای متوجه الیالله چشم از جمیع ما سوی بربند و به ملکوت ابهی برگشا آنچه خواهی از او خواه و آنچه طلبی از او طلب به نظری صد هزار حاجات روا نماید و به التفاتی صد هزار درد بیدرمان دوا کند و به انعطافی زخمها را مرهم نهد و به نگاهی دلها را از قید غم برهاند آنچه کند او کند ما چه توانیم کرد یعفل مایشاء و بحکم مایرید است پس سر تسلیم نه و توکل بر رب رحیم به و البها و علیک عبدالبها عباس
ماسوی: غیر او
یفعل مایشاء: انجام میدهد آنچه را که خواسته اوست (خدا)
یحکم مایرید: و حکم میکند آنچه را که اراده اوست
خوانندگان عزیز، در صورتی که مایل به دریافت نسخه ای از مقاله فوق از طریق ایمیل هستید و یا راجع به تعالیم بهائی سؤالی دارید لطفا با ما تماس بگیرید: پیامگیر: 7400-882-905، ایمیل: anyquestionsplease@gmail.com
وب سایت برای برخی از کتابهای فارسی بهائی : www.reference.bahai.org/fa