آرش عزیزی

۱۰ کانادایی محبوس در سرزمین های دوردست

این روزها در بیشتر نقاط جهان موسمِ تعطیلات و سال نو است که حتی بی ‌نواترین مردم نیز مدتی غم ‌هایشان را کنار می‌ گذارند و تعویض سال را بزرگ می‌ دارند. خوبی‌ های سال قبل را، حتی اگر بسیار کوچک باشند، به خاطر می‌ آورند و سعی می ‌کنند با امید و آرزو به سال پیش ‌رو بنگرند. برای بعضی‌ ها البته این کار سخت ‌تر از دیگران است: مثلا برای هزار هزار ساحل عاجی که در این روزها بحران خونین سیاسی باعث شده خانه و کاشانه ‌شان را رها کنند و عازم لیبریا یا سایر کشورهای همسایه شوند.

وضعِ کانادایی‌ها بهتر است (گرچه بسته ‌های ریاضت ‌کشی اقتصادی که دولت محافظه ‌کار آماده کرده و بحران اقتصادی که دو سالی است بر جهان سایه انداخته باعث شده بسیاری از کانادایی‌ ها هم سال نو را با دودلی آغاز کنند). در خیابان‌های تورنتو که قدم بزنی بوی خوشِ سال نو و چهره‌ هایی که حداقل یکی دو هفته خندان‌ تر از معمول می ‌شود، همه‌ جا هست.

اما کانادایی ‌هایی هستند که باید سال نو را هزاران کیلومتر دورتر از این‌جا در سلول‌ هایی تاریک، بی‌ خبر از آن‌چه قرار است سرشان بیاید، بگذرانند.

روزنامه ‌ی تورنتو استار روزِ جمعه‌ ی هفته ‌ی گذشته صفحه ‌ای را به ۱۰ نفر از این کانادایی ‌ها که در سرزمین ‌های دوردست محبوسند اختصاص داده بود و به این اشاره کرده بود که هیچ دولت غربی مثل کانادا در آزادی شهروندانش از زندان ‌های سایر کشورها تعلل  به خرج نداده است. در این‌جا ما به این ۱۰ نفر، که سه نفرشان اسیر زندان‌ های مخوف جمهوری اسلامی در ایران هستند، می‌ پردازیم، به این امید که تا سال دیگر همه‌ را آزاد و رها ببینیم:

 

عمر خدر

کجا: زندان آمریکا در گوانتانامو

حکم: هشت سال زندان

“جرم” و ماجرا: خدرِ ۲۴ ساله را که متولد تورنتو است در سن ۱۵ سالگی در افغانستان دستگیر و به جنایات جنگی از جمله قتل محکوم کرده ‌اند. مقامات آمریکایی از او اعتراف گرفته‌ اند اما وکلایش می‌گویند این اعتراف زیر شرایط شکنجه ‌بار و با قول این‌که به کانادا بفرستندش گرفته شده. گفته می ‌شود اتاوا با واشنگتن به توافق رسیده که پس از یک سال دیگر در گوانتانامو به کانادا فرستاده شود.

 

حمید قاسمی شال

کجا: زندان اوین در ایران

حکم: اعدام

“جرم” و ماجرا: حمید در سال ۲۰۰۸ برای دیدار مادرش به تهران رفته بود که دستگیر و به جاسوسی محکوم شد. او که در تورنتو فروشنده‌ ی کفش بوده هیچ سابقه‌ ی سیاسی ندارد. پیش از این برادرش را دستگیر کردند و در زندان پس از شکنجه به قتل رساندند. همسر او، آنتونلا مگا، موفق به دیدار او نشده و در کانادا برای آزادی ‌اش کمپین می‌کند.

 

سعید ملکپور

کجا: زندان اوین در ایران

حکم: اعدام

“جرم” و ماجرا: ملک‌پور اقامت کانادا را دارد و به “جرایم اینترنتی” و دسیسه علیه رژیم محکوم شده. در سال ۲۰۰۸ به دیدار پدر رو به مرگش رفته بود که او را دستگیر کردند. ملک‌پور مهندس و ساکن ریچموند هیل بود و برای گذرانِ امور، نرم افزار می‌ساخت که  این نرم افزارها در سایت هایی که جمهوری اسلامی می‌گوید”غیراخلاقی”بوده‌اند، مورد استفاده واقع شده. وضعش شاید وقتی بدتر شد که نامه ‌ای نوشت و از زندان و شکنجه و “کابل و باتون و مشت” در آن گفت. همسر او، زهره (فاطمه) افتخاری، نیز در کانادا برای آزادی همسرش تلاش می‌کند.

 

حسین درخشان

کجا: ایران

حکم: ۵/۱۹سال زندان

“جرم” و ماجرا: درخشان که بعضی او را به عنوان پدر وبلاگ‌ فارسی می‌دانند داستان پرماجرا و عجیبی داشته است که از جمله شامل همکاری با دولت احمدی‌نژاد می‌شود. او را در سال ۲۰۰۸ به جرم جاسوسی برای اسرائیل، تبلیغات و توهین به روحانیون رژیم دستگیر کردند. پیش از این در سال ۲۰۰۰ به تورنتو آمده بود و وبلاگ‌ معروفش، “سردبیر: خودم” را از همین‌جا به راه انداخته بود.

 

محمد و سلطان کهیل

کجا: عربستان سعودی

حکم: احتمال حکم اعدام

“جرم” و ماجرا:کهیلِ ۲۳ ساله و برادر ۱۸ ساله‌اش،‌ سلطان، هر دو اهل مونترال هستند و در سال ۲۰۰۷ به جرم قتل دستگیر شدند. دعوایی در حیاط مدرسه پیش آمده بود که به قتل دانش‌آموز ۱۹ ساله سوری انجامید و این آغاز ماجرای محکومیت آن‌ها بود. به محمد حکم اعدام دادند اما قرار است دادگاه تجدید نظر به زودی انجام شود. سلطان حکم تعزیری گرفته و فعلا‌ آزاد است. محمد می‌گوید زیر شکنجه از او اعتراف گرفته‌اند و واقعیت این بوده که می‌خواسته از برادر نوجوانش در مقابل حمله‌ی دار و دسته‌های مسلح دفاع کند. شاهدین می‌گویند مقتول با ریزش سنگ از دیواری در آن نزدیکی مرده. دولت کانادا خواهان بخشش هر دو برادر شده است.

 

ناتالی مورین

کجا: عربستان سعودی

حکم: عدم اجازه‌ی ترک کشور

“جرم” و ماجرا: او اهل کبک است و شوهری سعودی دارد که او را متهم به خشونت خانگی کرده، اما قوانین عربستان به زن اجازه‌ ی خروج از کشور بدون اجازه‌ ی شوهر را نمی ‌دهد. پسر ۷ ساله ‌اش، سمیر، متولد کانادا است و دو فرزند دیگر هم در عربستان دارد. مورین می‌گوید اجازه ترک خانه را ندارد و نگران امنیت خود و کودکانش است.

 

حسین جلیل

کجا: چین

حکم: حبس ابد

“جرم” و ماجرا: او مسلمانی از جامعه ‌ی اویغورِ چین است که در سال ۲۰۰۶ به تروریسم متهم شده و مقامات کانادایی هم اجازه ‌ی دیدار از او را نیافته ‌اند. او در همیلتون راننده بوده و پیتزا دم خانه ‌ها می ‌برده. حسین در ازبکستان از خانواده ‌اش دیدار می ‌کرده که او را دستگیر می‌کنند و تحویل چین می‌ دهند. پیش از آن نیز او را به جرم جدایی ‌طلبی زندانی کرده بودند. پکن به سرکوب شدید فعالیت‌ های سیاسی در منطقه خودمختار شمال غرب کشور می ‌پردازد.

 

بشیر مختل

کجا: اتیوپی

حکم: حبس ابد

“جرم” و ماجرا: او در سال ۲۰۰۶ به اتهام همکاری با تروریسم محکوم شد. برای سفری تجاری به کنیا رفته بود که دستگیرش کردند و به اتیوپی تحویلش دادند. اهل تورنتو است و پدربزرگش از رهبران جنبش جدایی ‌طلبانه ‌ی سومالی ‌تباران در منطقه‌ ی اوگادنِ اتیوپی بوده است و به نظر در تله ای سیاسی گیر آمده. زندان انفرادی و شرایط سخت حبس را از سر گذرانده و محاکمه ‌اش را بر خلاف موازین قانون بین‌ المللی دانسته ‌اند.

 

محمد العطار

کجا: مصر

حکم: ۱۵ سال

“جرم” و ماجرا: این مصریِ ۳۴ ساله در سال ۲۰۰۷ از خانواده‌ اش در قاهره بازدید می‌کرد که به جرم جاسوسی برای اسرائیل دستگیر شد، اما می ‌گوید زیر شکنجه به اعتراف مجبورش کرده‌ اند. مصر می‌ گوید در تورنتو که در بانک کار می ‌کرده، برای اسرائیل جاسوس استخدام می‌ کرده، اما بعضی گزارش ‌ها می ‌گوید شاید این هم ‌جنس‌گرا بودن او است که به دردسرش انداخته. شرایط وحشیانه زندان و هم‌ جنس‌ گراستیزیِ خشونت ‌بار باعث شده زندگی ‌اش در خطر باشد. اتاوا مساله را با قاهره مطرح کرده ،اما توفیقی نداشته است.