محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری رژیم تهران، در دروغ گوئی شهره ی خاص و عام است، آنقدر که مردم وقتی می خواهند بگویند کسی بسیار دروغگوست می گویند طرف احمدی نژاد است!
آدمی با این شهرت حالا دارد حسن های دیگر هم پیدا می کند، آنهم ریاکاری است. حقیقت امر آن است که رهبران رژیم ایران خیال می کنند مردم کر و کور و بی خبر از دنیا و آنچه در آن می گذرد هستند، برای همین در روز روشن و چشم توی چشم میلیون ها ایرانی دروغ های شاخداری می گویند که شنونده از شرم عرق می کند، اما خود حضرات جوری رفتار می کنند که انگار در کمال معصومیت و از صمیم دل حرف می زنند و هیچ دروغ و دغلی در کار و روزشان نیست. رهبر رژیم در نماز جمعه آنهم نماز جمعه ای که از رسانه ی ملی پخش مستقیم می شود و لابد اگر آقایان به بدنامی امروز نبودند میلیون ها بیننده می توانست داشته باشد، دیده در دیده ی خلق الله می دوزد و از دمکراسی و ارزش رأی مردم در ایران ، و از دمکرات و منتخب بودن دولت و دولت مردان و جاهای دیگر داد سخن می دهد و حاضر نیست فریاد میلیون ها ایرانی و ده ها کشته و هزاران زندانی را بشنود که حالا دو سالی می شود هر شب بغل گوش مبارکشان مرگ بر دیکتاتور می گویند تا فریاد آزادیخواهی شان دل سیاه شب را بشکافد. البته در حکومتی که رهبرش این همه بی چشم و رو باشد، لابد رئیس جمهوری اش هر خلافی بکند از شیر مادر حلال تر است. برای همین است که محمود احمدی نژاد همین دیروز چهارشنبه در کمال شجاعت و یا به قولی وقاحت گفته است، از “رفتار بد” حکومت لیبی با مردم خود ناراحت است، و تعجب می کند که چرا قذافی اجازه نمی دهد که ملت لیبی اراده ی خود را اعمال کنند و از حق حاکمیت ملی و کرامت برخوردار شوند!
انصافاً آدم شاخ در می آورد، یعنی خجالت می کشد که حتی این یاوه گوئی ها را نقل دوباره کند. آخر چه فکر می کنی؟ فکر می کنی مردم یادشان می رود که همین یکی دو روز پیش بود که توسط ماموران و مزدوران حکومت و رهبرتان با چوب و چماق و گلوله به جانشان افتادید و سه جوان مانند دسته ی گل را هم به خاک و خون کشیدید که حالا دایه ای مهربان تر از مادر شده ای و می خواهی به قذافی که تا همین دیروز دوست یک جان در دو قالب بودید درس مردم داری و کرامت انسانی و حق حاکمیت ملی بدهی! مگر همین ماموران شما نبودند که به جای گاز اشک آور گاز مسموم شلیک کردند و جوانان ایرانی را راهی بیمارستانها کردید، قذافی هم یکی است مانند شما! او هم می خواهد با جنایت و جبر و زور سلاح مأمور و چماق مزدور دو روزی بیشتر بر گرده ی مردم حکومت کند.
هر چه محمود آقای احمدی نژاد جلوتر می رود فشار خون شنونده و خواننده هم به همان نسبت بالاتر می رود، آخر ریاکاری تا چه حد؟ باور ندارید به این جمله ی او که عیناً نقل می کنم توجه کنید:
” انسان ها نگاه هایشان جهانی شده و نیازمند اطلاعات جهانی هستند” این حرف ها را کسی بلغور می کند که در همین یکی دو روز گذشته ، اینترنت و SMS و حتی تلفن های دستی و خانگی و اداری مردم را قطع کرده بود تا نتوانند در تماس با هم علیه حکومت ریاکارش در خیابان های تهران و شهرهای دیگر ایران گرد هم آیند و خواهان پایان حکومت دیکتاتور بشوند!
اگر فکر می کنید آنچه نقل کردم حکایت از وقاحت کم مانند محمود آقا دارد، اشتباه می کنید حضرتشان از اینها ریاکارتر تشریف دارند و ادعاهایی می کنند که اگر کسی از اعمال زشت و ضد بشرانه شان بی خبر باشد دهانش آب می افتد و گمان می برد با رئیس جمهوری از زمره ی دمکرات ها و لیبرال مسلک ها سر و کار دارد، باور نمی کنید به این فرمایش محمودانه ی احمدی نژادانه توجه فرمایید:
” در برخی نقاط کارهای بسیار زشتی انجام شده است، چگونه کسی پیدا می شود که مردم خود را می کشد و بر سرشان بمب می ریزد؟ ” راست می گوئی ذات مبارک محمود خان، ندا و سهراب و محمد و صانع و حامد و صدها نفر دیگر که با گلوله های مأموران و مزدوران شما به خاک و خون کشیده شدند، مردم همین مملکت نبودند که شما به قتلشان رساندید، مردم همین مملکت نبودند که شما به دروغ و دغل رئیس جمهوری اش شده ای! آخر مرد حسابی مگر مسائل جهان و حوادث منطقه هاله ی نور است که دور سر خودت ببینی و بروی قم برای آیات عظام با آب و تاب تعریف کنی، بچه های مردم که برای حقوق مدنی شان به خیابان های تهران و شیراز و مشهد و اصفهان و رشت و بندرعباس و جاهای دیگر می آیند را به گلوله می بندی و زیر چماق پر از میخ می گیری و یا از پل به پایین پرت می کنی و تازه تعجب هم می کنی که رهبران نادانی پیدا می شوند که “مردم خود را می کشند” انصافا آدم نمی داند برای این گونه رفتارها و ریاکاریها و دروغگویی ها چه نام و نشان بدهد.
شما را به خدا از دست من عصبانی نشوید، اما چاره ای ندارم جز اینکه ادعاهای این آدم را عیناًً نقل کنم، آخر وقاحت هم حد و مرزی دارد. می فرمایند:
” از همه ی مسئولان کشورها در منطقه می خواهیم که با مردم خود همراهی کنند، چرا باید طوری رفتار کنند که مردم به آنها فشار بیاورند و خواهان اصلاح شوند…. اگر در خدمت مردم باشید و به آنها احترام بگذارید و به خواسته هایشان توجه کنید دیگر طوری نمی شود که مردم قیام کنند….” من برای این یکی نقل قول هیچ توضیحی ندارم.